نویسنده: رضا مهدویان دانشجوی ارشد روابط بین الملل
دونالد ترامپ، رئیسجمهوری ایالات متحده، در اظهاراتی درباره حملات هوایی آمریکا به مواضع حوثیها در یمن گفت که این گروه ضربات سنگینی دریافت کرده و اکنون برای صلح "التماس میکند" و بهدنبال مذاکره هستند. وی تأکید کرد که عملیات نظامی فراتر از انتظارات آمریکا بوده و این حملات برای مدت طولانی ادامه خواهد یافت. این اظهارات در حالی بیان میشود که نیروی هوایی و دریایی ایالات متحده، حملات دقیق و گستردهای را علیه اهداف استراتژیک حوثیها انجام دادهاند. منابع امنیتی گزارش دادهاند که این حملات مراکز فرماندهی، انبارهای تسلیحات و زیرساختهای موشکی این گروه را هدف قرار داده است. اما داده های میدانی و درسهای تاریخی به ما چیز دیگری می گویند. تاریخ به ما میآموزد که حملات هوایی هیچگاه نتوانستهاند کشوری را به طور کامل به تسلیم متقاعد کنند. در ادامه با بررسی چند نمونه تاریخی و داده هایی از میان نبرد ر سرزمین حوثی ها به این سوال پاسخ خواهیم داد که چرا حملات هوایی ایالات متحده نمیتواند حوثیها را تسلیم کند.
بمباران آلمان علیه شهرهای بریتانیا در جنگ جهانی اول (1915-1918)
آلمان در طول جنگ جهانی اول از زپلینها (کشتیهای هوایی) و بعدها هواپیماهای بمبافکن برای حمله به شهرهای بریتانیا، بهویژه لندن، استفاده کرد. این حملات از سال 1915 آغاز شد و هدف آن تضعیف روحیه غیرنظامیان و فشار بر دولت بریتانیا برای تسلیم بود. این حملات خسارات محدودی به بار آوردند (حدود 1400 کشته) و نتوانستند بریتانیا را از جنگ خارج کنند یا توانایی نظامیاش را بهطور جدی مختل کنند. بریتانیا با تقویت دفاع هوایی خود، تأثیر این حملات را کاهش داد. این مورد نشان میدهد که بمباران استراتژیک در آن زمان، به دلیل محدودیتهای فناوری و ناتوانی در ایجاد خسارت گسترده، نمیتوانست نتیجه جنگ را تغییر دهد.
بمباران آلمان علیه شهرهای بریتانیا در جنگ جهانی دوم (1940-1941)
در جریان جنگ جهانی دوم، آلمان حملات هوایی گستردهای معروف به "بلیتز" را از سپتامبر 1940 تا مه 1941 علیه بریتانیا انجام داد. این حملات عمدتاً شهرهای بزرگ مثل لندن، کاونتری و لیورپول را هدف قرار داد و هدفش تضعیف روحیه مردم و وادار کردن بریتانیا به مذاکره صلح بود. بیش از 40هزار غیرنظامی کشته شدند، اما بریتانیا مقاومت کرد. نیروی هوایی سلطنتی (RAF) با استفاده از رادار و جنگندهها (مانند اسپیتفایر) حملات را خنثی کرد و آلمان مجبور شد استراتژی خود را تغییر دهد. این حملات نشان داد که بمباران استراتژیک، حتی با فناوری پیشرفتهتر، نمیتواند بهتنهایی یک قدرت بزرگ را شکست دهد و روحیه عمومی را در هم بشکند.
بمباران متفقین (بریتانیا و آمریکا) علیه آلمان در جنگ جهانی دوم (1943-1945)
متفقین پس از کنفرانس کازابلانکا (ژانویه 1943) تصمیم به بمباران استراتژیک آلمان گرفتند. حملات از بهار 1944 شدت گرفت، زمانی که برتری هوایی با ورود جنگندههای دوربرد مثل P-51 موستانگ بهدست آمد. شهرهایی مانند هامبورگ، درسدن و برلین هدف قرار گرفتند. حملات اولیه در رگنزبورگ و شواینفورت (اوت و اکتبر 1943) نیز به دلیل نبود برتری هوایی با تلفات سنگین (تا 20% بمبافکنها) همراه بود. بمباران خسارات عظیمی (صدها هزار کشته و تخریب شهرها) وارد کرد، اما آلمان تا مه 1945 تسلیم نشد و شکست نهایی با تهاجم زمینی ارتش سرخ و متفقین رقم خورد. بمباران تنها پس از تضعیف آلمان توسط ارتشها مؤثر شد.
بمباران ایتالیا علیه اتیوپی (1935)
ایتالیا در تهاجم به اتیوپی (1935-1936) از نیروی هوایی برای بمباران اهداف نظامی و غیرنظامی استفاده کرد، همراه با تهاجم زمینی و استفاده از گاز شیمیایی. اتیوپی در مه 1936 شکست خورد، اما پیروزی بیشتر به دلیل برتری زمینی و ضعف اتیوپی بود تا بمباران هوایی.
بمباران ژاپن علیه چین (1937-1945)
ژاپن در جنگ دوم چین و ژاپن، شهرهایی مثل شانگهای، نانجینگ و چونگکینگ را بمباران کرد. حملات بهویژه در چونگکینگ (1938-1943) شدید بود و هدفش تضعیف مقاومت چین بود. چین تسلیم نشد و جنگ تا 1945 با تهاجم زمینی ژاپن و مقاومت چین ادامه یافت. بمباران استراتژیک علیه یک قدرت غیربزرگ (چین در آن زمان) مؤثر نبود و پیروزی نیازمند قدرت زمینی بود.
بمباران شوروی علیه فنلاند در جنگ جهانی دوم (1939-1940)
در جنگ زمستانی، شوروی از نیروی هوایی برای بمباران شهرهای فنلاند مثل هلسینکی استفاده کرد تا مقاومت را در هم بشکند. فنلاند تا مارس 1940 مقاومت کرد و تسلیم کامل نشد. پیروزی شوروی با تهاجم زمینی عظیم بهدست آمد. بمباران بهتنهایی ناکافی بود و قدرت زمینی عامل پیروزی بود.
بمباران آمریکا علیه کره شمالی در جنگ کره (اوایل دهه 1950)
در جنگ کره (1950-1953)، آمریکا حملات هوایی گستردهای علیه کره شمالی انجام داد، از جمله بمباران شهرها و زیرساختها، با هدف قطع خطوط تدارکات و فشار بر کمونیستها. کره شمالی تسلیم نشد و جنگ با بنبست زمینی در 1953 پایان یافت. چین نیز وارد جنگ شد و بمباران را بیاثر کرد.
بمباران آمریکا علیه ویتنام شمالی (دهه 1960 و 1972)
آمریکا در جنگ ویتنام عملیات "رولینگ تاندر" (1965-1968) و "لایینبکر" (1972) را اجرا کرد که شامل بمباران گسترده ویتنام شمالی برای قطع خطوط تدارکاتی و فشار سیاسی بود. در "رولینگ تاندر"، ویتنام شمالی مقاومت کرد و جنگ ادامه یافت. در "لایینبکر"، اگرچه بمباران به امضای توافق صلح کمک کرد، اما این توافق موقت بود و پیروزی نهایی ویتنام شمالی با تهاجم زمینی در 1975 بهدست آمد.
بمباران شوروی علیه افغانستان (دهه 1980)
شوروی در جنگ افغانستان (1979-1989) از نیروی هوایی برای بمباران مواضع مجاهدین و مناطق روستایی استفاده کرد تا مقاومت را سرکوب کند. حملات مقاومت را تضعیف نکرد و شوروی در 1989 عقبنشینی کرد.
بمباران آمریکا و متحدانش علیه عراق (1991)
در جنگ خلیج فارس، ناتو و آمریکا حملات هوایی گستردهای (عملیات طوفان صحرا) علیه زیرساختها و ارتش عراق انجام دادند که بیش از 40 روز طول کشید. بمباران ارتش عراق را تضعیف کرد، اما تهاجم زمینی 100 ساعته در فوریه 1991 پیروزی را قطعی کرد. بمباران نقش مهمی داشت، اما پیروزی با قدرت زمینی و شرایط داخلی عراق مثل به ستوه آمدن مردم از دیکتاتوری صدام و مقاومت نکردن در مقابل نیروی زمینی آمریکا اتفاق افتاد.
اکنون: بمباران آمریکا علیه حوثی ها در یمن (ژانویه 2024 تا کنون)
در دوره بایدن، حملات آمریکا از ۱۲ ژانویه ۲۰۲۴ با عملیات "رامی بوسیدون" (مشترک با بریتانیا، ۶۰ هدف) آغاز شد و در ۱۳ ژانویه با حملهای تکمیلی ادامه یافت. تا ۴ فوریه ۲۰۲۴، ۴۸ غاره دیگر انجام شد. اوج قدرتنمایی در ۱۶ اکتبر ۲۰۲۴ با بمباران ۵ سایت زیرزمینی توسط B-2 بود. در ۵ مارس ۲۰۲۵ و ۱۵ مارس ۲۰۲۵ (۵۳ کشته)، حملات شدت گرفت و در ۲۴ مارس ۲۰۲۵، صعده هدف ۱۳ حمله سنگین قرار گرفت. اسرائیل مستقل در ۲۰ دسامبر ۲۰۲۴ (الحدیده) وارد شد و در ۹ ژانویه ۲۰۲۵ احتمالاً با آمریکا همکاری کرد (۲۰ هدف). داده ها نشان میدهد حوثی های یمن ۱۵ ماه مورد حملات هوایی قرار گرفتند اما همچنان توانایی نا امن کردن دریای سرخ و ادامه حملات به اسرائیل را دارند.
این داده ها و بررسی های تاریخی نشان میدهد سخنان دونالد ترامپ مبنی بر اینکه حوثیها برای صلح التماس می کنند با واقعیات میدانی همخوانی ندارد.آمریکا در ادامه اگر دست به عملیات زمینی در یمن نزند بعید است بتواند حوثیها را مجبور به تسلیم کند. تاریخ و جغرافیا گواهی می دهند که این حملات نمی توانند مقاومت حوثی ها در یمن را درهم بشکند. تنها راه برای پیروزی و تسلیم حوثیها عملیات زمینی و دریایی همراه با پشتیبانی هوایی است. هرچند که میتواند تبدیل به باتلاقی برای ایالات متحده شود به همین علت قبل از تهاجم زمینی به فکر توافق با تهران یا حمله نظامی به قلب مقاومت یعنی جمهوری اسلامی ایران هستند.