مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی تصریح کرد که «همگان بر این مسئله توافق دارند که نباید اجازه داد این بحران تشدید شود. اما مسئله اصلی، یافتن راهکاری عملی برای تحقق این هدف است.» او با اشاره به توافق هستهای سال ۱۳۹۴ مدعی شد که «توافق موسوم به برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) که در سال ۲۰۱۵ با تشریفات بسیاری به امضا رسید، اکنون تنها یک نام از آن باقی مانده و دیگر اثری از آن توافق اولیه وجود ندارد.» گروسی در پاسخ به سؤالی درباره ادعاهای مطرحشده پیرامون فعالیتهای هستهای ایران، اظهار داشت که «ما هنوز در نقطهای که انتظار داریم قرار نداریم. نمونههایی از اورانیوم را در محلهایی شناسایی کردهایم که نباید هیچگونه فعالیت هستهای در آنها انجام میشد. همچنین تجهیزاتی که ممکن است در این فرآیند دخیل بوده باشند، در این مکانها مشاهده نشده است.»
او افزود که «از مقامات ایرانی درباره این موارد توضیح خواستهایم که منشأ این مواد چیست و این تجهیزات در کجا قرار دارند؟ با این حال، پاسخهایی که تاکنون دریافت کردهایم، یا ناکافی بودهاند یا اساساً پاسخی ارائه نشده است.» گروسی با تأکید بر اهمیت این موضوع خاطرنشان کرد که «مسائل مختلفی به هم گره خوردهاند؛ از یک سو سؤالاتی بیپاسخ درباره گذشته باقی مانده و از سوی دیگر تلاش برای ایجاد یک توافق پایدار در جریان است. اما همانطور که منطق حکم میکند، هیچ توافقی بر پایهای متزلزل بنا نمیشود. برای حرکت رو به جلو، لازم است ابزارهای لازم برای شفافسازی مسیر فراهم شود.» وی در پایان گفت که «ما در این مسیر، با ایالات متحده، ایران و شرکای اروپایی خود همکاری خواهیم کرد، زیرا این تلاش، اقدامی ضروری و اجتنابناپذیر است.»
از تهدید اتحادیه اروپا تا واکنش ایران
در همین حال، "کایا کالاس"، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، در سفر خود به سرزمینهای اشغالی، طی نشست خبری مشترکی با "یسرائیل کاتس"، وزیر خارجه اسرائیل، بار دیگر اتهاماتی علیه برنامه هستهای ایران مطرح کرد. وی مدعی شد که «ما درباره ایران به توافق رسیدهایم که این کشور تهدیدی برای منطقه و ثبات جهانی محسوب میشود. همچنین، ایران با حمایت از جنگ روسیه در اوکراین، این تهدید را تشدید کرده است.» کالاس در ادامه، ضمن نادیده گرفتن زرادخانههای هستهای اسرائیل، تأکید کرد که «نباید به ایران اجازه داده شود تا سلاح هستهای بسازد یا به آن دست یابد.» لذا به گفته او، «اتحادیه اروپا از تمامی راهکارهای دیپلماتیک برای جلوگیری از این مسئله حمایت میکند.»
در سوی دیگر، بهروز کمالوندی، سخنگوی سازمان انرژی اتمی ایران، اعلام کرد که «تهدیداتی مانند فعالسازی مکانیسم ماشه، تنها ابزاری برای فشارهای سیاسی هستند. اینکه ایران باید به دلیل تخلفات دیگران تنبیه شود، ادعایی مضحک است.» او اضافه کرد که «اگر طرفهای غربی به تعهدات خود پایبند میماندند، تحریمها لغو میشد و برجام از سوی آنها نقض نمیشد، ایران نیز به تعهداتش عمل میکرد. اما اکنون، جمهوری اسلامی ایران، مکانیسم ماشه را همچون سایر تهدیدهای اقتصادی و نظامی، ابزاری برای اعمال فشار میداند و با قاطعیت در برابر آن ایستادگی خواهد کرد.»
ارزیابی نهادهای اطلاعاتی آمریکا: ایران به دنبال ساخت سلاح هستهای نیست
علاوهوبر آنچه گفته شد، گزارش سالانه نهادهای اطلاعاتی آمریکا اعلام کرد که ایران هیچ اقدامی برای ساخت سلاح هستهای انجام نمیدهد. این گزارش تأکید دارد که رهبر جمهوری اسلامی ایران، پس از تعلیق برنامه تسلیحات هستهای در سال ۲۰۰۳، تصمیمی برای بازنگری در آن اتخاذ نکرده است. این گزارش که روز سهشنبه ۵ فروردین منتشر شد، در عین حال مدعی شد که احتمالاً تهران تحت فشارهایی قرار دارد که ممکن است او را به بازنگری در این تصمیم سوق دهد. همچنین، در این گزارش آمده است که هرگونه تصمیمگیری در زمینه توسعه سلاحهای هستهای، بهطور کامل در اختیار رهبر جمهوری اسلامی ایران است.
همچنین، مدیر اطلاعات ملی آمریکا اعلام کرد که ایران در حال حاضر قصدی برای ساخت سلاح هستهای ندارد، اما در عین حال یکی از تأمینکنندگان اصلی تسلیحات برای روسیه در جنگ اوکراین محسوب میشود. در جلسه استماع کمیته اطلاعات سنای آمریکا که با حضور رؤسای سازمانهای اطلاعاتی این کشور برگزار شد، "تولسی گابارد" در سخنانی، ایران را در کنار چین، روسیه و کره شمالی بهعنوان چالشهای امنیتی اصلی ایالات متحده معرفی کرد و اظهار داشت که این کشورها در برخی موارد، برای مقابله با منافع آمریکا همکاری میکنند. این موضعگیریها در حالی مطرح شده است که دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، اعلام کرده است که ایران نباید به سلاح هستهای دست یابد و برای مذاکره در این خصوص، نامهای به رهبری ارسال کرده است.
احتمال توافق حداقلی ایران و آژانس در آستانه نشست حساس شورای حکام
در شرایطی که فضای دیپلماسی هستهای ایران با فشارهای فزایندهای از سوی دولت دوم دونالد ترامپ و اتحادیه اروپا مواجه است، تهران تنها گزاره پیش رو را «خرید زمان با هدف دستیابی به ۳ هدف میداند که شامل «جلوگیری از فعال کردن مکانیسم ماشه، ایجاد انعطاف تدریجی در سقف خواستههای ترامپ و در در یک احتمال بسیار اندک، رسیدن به گریز هستهای.» از این منظر است که سفر محتمل رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، به تهران تا پیش از نشست فصلی شورای حکام در خردادماه ۱۴۰۴، میتواند از یک قرائت راهبردی برای تهران پیدا کند. چرا که این سفر ممکن است بهعنوان بخشی از تلاشهای تهران برای مدیریت تنشها و جلوگیری از ارائه یک گزارش جامع منفی از سوی آژانس و با درخواست تروئیکای اروپایی عضو برجام در نظر گرفته شود. در این راستا، ایران احتمالاً به دنبال یک توافق حداقلی خواهد بود که بتواند از شدت فشارهای بینالمللی کاسته و مسیر گفت وگوهای آتی را تسهیل کند.
با توجه به سوابق تعاملات ایران و آژانس، تهران احتمالاً از یک راهبرد چندوجهی بهره خواهد برد. از یک سو، ایران سعی خواهد کرد از طریق افزایش همکاریهای فنی، ابتکار عمل را در دست گرفته و مانع از طرح ادعاهای جدید علیه خود در شورای حکام شود. از سوی دیگر، تهران در نظر دارد فضای همکاری با آژانس را به نحوی مدیریت کند که بتواند تأثیر مثبتی بر گزارش نهایی گروسی داشته باشد، بدون آنکه تعهدات جدیدی را بپذیرد. یکی از گزینههای موردنظر ایران، ارائه برخی همکاریهای فنی محدود به آژانس در چارچوب تعهدات پادمانی است تا نشان دهد که همچنان آماده تعامل است. در عین حال، تهران احتمالاً تلاش خواهد کرد تا آژانس را از تبدیلشدن به ابزاری در جهت تشدید فشارهای غربی بازدارد. ارسال پیامهایی مبنی بر آمادگی برای تعامل، میتواند بهعنوان ابزاری برای جلوگیری از ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت سازمان ملل عمل کند.
سه مسیر موازی تهران برای مدیریت بحران و محدودیتهای ساختاری در مسیر توافق
با وجود تلاشهای دیپلماتیک تهران، دستیابی به یک توافق پایدار میان ایران و آژانس با چالشهای جدی مواجه است. مهمترین چالش، سیاستهای دولت جدید ترامپ است که تنها سه ماه از آغاز به کار آن میگذرد. دولت دوم ترامپ راهبردی سختگیرانهتر در قبال ایران اتخاذ کرده و در این مسیر، هماهنگی فزایندهای میان کاخ سفید و اروپا دیده میشود.
در چنین شرایطی، هرگونه توافق میان ایران و آژانس ممکن است از سوی واشنگتن و بروکسل ناکافی تلقی شود. از سوی دیگر، اگرچه آژانس بهعنوان نهادی مستقل فعالیت میکند، اما گزارشهای آن همواره تحت تأثیر فضای سیاسی بینالمللی بوده است. این بدان معناست که حتی اگر گروسی در تهران به نوعی تفاهم اولیه با مقامات ایرانی برسد، امکان دارد که در نهایت، گزارش نهایی او در شورای حکام به گونهای تنظیم شود که بستری برای تشدید فشارها علیه ایران فراهم کند. با توجه به حساسیت نشست شورای حکام در خردادماه، تهران ممکن است همزمان سه مسیر را برای جلوگیری از تشدید بحران دنبال کند:
اول؛ دعوت از رافائل گروسی و مدیریت گزارش آژانس: یکی از مهمترین راهکارهای تهران میتواند دعوت از گروسی به تهران باشد. این اقدام به ایران فرصت خواهد داد تا با نمایش همکاری محدود، بر محتوای گزارش آژانس اثرگذاری کند. هرچند که چنین تاکتیکی پیشتر نیز مورد استفاده قرار گرفته، اما تضمینی وجود ندارد که بتواند از انتشار یک گزارش منفی جلوگیری کند.
دوم؛ مذاکرات مستقیم با اروپا: تروئیکای اروپایی، هرچند تا حد زیادی با واشنگتن همسو شدهاند، اما همچنان تمایل دارند نقش دیپلماتیک خود را حفظ کنند. از این رو، تهران احتمالاً به دنبال استفاده از کانالهای دیپلماتیک غیرمستقیم برای متقاعد کردن اروپاییها به حمایت از یک مسیر میانه خواهد بود. پیشنهاد افزایش نظارتهای آژانس یا ارائه برخی دادههای فنی میتواند از جمله ابزارهای موردنظر تهران در این مسیر باشد.
سوم؛ مذاکرات غیرمستقیم با آمریکا برای خرید زمان: با توجه به اینکه سیاست دولت دوم ترامپ بر فشار حداکثری متمرکز شده است، ایران ممکن است از طریق واسطههایی مانند امارات، عمان یا قطر و دیگر بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای حتی چین و و روسیه، کانالهای غیرمستقیم مذاکره را فعال کند. هدف از این مذاکرات، احتمالاً نه دستیابی به توافقی جامع، بلکه خرید زمان برای عبور از نشست شورای حکام بدون تصمیمگیری قاطع علیه ایران خواهد بود.
چالشهای پیش روی ایران
با وجود اتخاذ چنین راهبردهایی، ایران با چند چالش اساسی روبهرو است:
آگاهی اروپا و آمریکا از تاکتیکهای ایران: تجربه نشان داده است که کشورهای غربی بهخوبی با رویکردهای دیپلماتیک ایران آشنا هستند. ازاینرو، احتمال اینکه واشنگتن و بروکسل، پیشنهادات ایران را بهعنوان اقدامی واقعی برای کاهش تنش تلقی کنند، پایین است.
هماهنگی فزاینده واشنگتن و بروکسل: دولت ترامپ در هماهنگی با اتحادیه اروپا، سیاستی تهاجمیتر در قبال ایران اتخاذ کرده و همین موضوع، امکان مانور دیپلماتیک تهران را محدود کرده است.
نقش آژانس بینالمللی انرژی اتمی: اگرچه تهران امیدوار است که همکاری با آژانس بتواند به ارائه گزارشی متعادلتر منجر شود، اما با توجه به فشارهای سیاسی غرب، این احتمال وجود دارد که گزارش گروسی همچنان زمینه را برای فعالسازی مکانیسم ماشه فراهم کند.
با در نظر گرفتن تمامی این متغیرها، میتوان پیشبینی کرد که تهران تا پیش از نشست شورای حکام، مجموعهای از ابتکارهای دیپلماتیک را به کار خواهد گرفت، اما احتمال موفقیت این اقدامات به دو عامل بستگی دارد که مشتمل بر «توانایی تهران در ایجاد توازن میان همکاری با آژانس و حفظ خطوط قرمز هستهای» و نیز «میزان انعطافپذیری اروپا و آمریکا در برابر پیشنهادهای ایران» خواهد بود. در صورتی که ایران بتواند از طریق تعامل با آژانس و دیپلماسی غیرمستقیم با آمریکا، فضای گفت وگو را باز نگه دارد و مانع از ایجاد اجماع کامل علیه خود شود، ممکن است بتواند نشست شورای حکام را بدون فعال شدن مکانیسم ماشه پشت سر بگذارد. اما در صورتی که فشارهای هماهنگ آمریکا و اروپا افزایش یابد و آژانس نیز گزارشی سختگیرانه ارائه دهد، تهران با یکی از دشوارترین چالشهای دیپلماتیک خود در سالهای اخیر مواجه خواهد شد. هر چند نمیتوان قضاوت و پیش بینی قطعی در این باره داشت، اما در دو ماهه پیش رو یقینا وزارت امور خارجه، سازمان انرژی اتمی و در کل تهران یکی از حساسترین، پیچیدترین و در عین حال بغرنجترین برهههای تاریخ دیپلماسی را تجربه خواهد کرد./شرق