به گزارش صد آنلاین، تورق برگهای زرین کتابِ عظیمِ هزاره شعر فارسی از زمان پیدایش آن از حضرت «سنایی» تا امروز، مملو از نام شاعران؛ ادیبان؛ عارفان و عالمانی به ذاتِ ادبیتِ ادبیات است که بخش مهمی از فخر و تفاخرِ تمدن و فرهنگ ایرانی را در ابعاد ملی و از آن مهمتر، بینالمللی به نام مردمان این سرزمین و خاکِ پاکِ اهورایی آن رقم زده است.
این درست است که با مرور تاریخ هزاره کمتر به نام شاعرانی بانو برمیخوریم که رَد و نشان آنها سهمی بهغایت مهم، شناسا و قابل رصد در عرصه شعر و ادب ایرانی داشته باشد؛ اما بخشی از همان فخر و تفاخر فرهنگ و تمدن ایرانی، خاصه در یک سده اخیر حول نام بانوی شاعری میچرخد که هم در کنار دلدادگی او به ادبیات تعلیمی حضرت «سعدی» و هم مملو بودن مضامین اشعارش از آموزههای متأثر از زندگی نبی مکرم اسلام(ص)؛ ائمه اطهار(ع) و قصص قرآنی است.
در کنار این مولفهها، باید به قیام این بانوی شاعر در قامت مصلح و کُنشگر اجتماعی و فرهنگی در عهد و زمانهای که به زنان و بانوان مجالی برای بروز و ظهور نمیدادند اشاره کرد.
عصیان «اختر چرخ ادب» شعر فارسی در حوزه دور شدن جامعه و فضاهایی که در آن میزیست از فرهنگ اصیل ایرانی اسلامی است. در این مسئله تردیدی وجود ندارد که خانواده فرهنگی اختر چرخ ادب به ویژه پدر او با برگزاری گعدههای شعری که بزرگان شعر و ادب آن روزگار که سرآمد آنها «ملکالشعرای بهار» است، نقشی بیتردید و بیبدیل در نضج؛ رشد و شکلگیری قلم و قوام زبان ادبی زنده نام پروین اعتصامی دارد؛ اما اگر این فرد، خود آن عصاره و استعداد را در مقام ایستادن و شهامت در برابر قدرت نگاه سنتی و مردسالارانه آن زمان را نداشت شاید تا امروز هم باید در این دفتر هزاره ادب فارسی به دنبال نام شاعری بانو میگشتیم که بخشی از تاریخ، فرهنگ، تمدن، ادب و عرفان شعر فارسی را میان زنان کشورمان نمایندگی کند.
زندهنام پروین اعتصامی با وجود بهار کوتاه عمرش در سالهایی میزیست که با پایان دوره قاجار و ازسوی دیگر با روی کار آمدن پهلوی اول و سیاست قلدرمآبانه «رضاخان» در ساحت خفقان تفکر ایرانی-اسلامی به بهانه و نگاه تجددخواهی روبهرو است.
او که نه این تغییر رنگ مردمان موحد و متدین ایرانی را میپذیرفت و نه در قالب آن نگاه آیندهنگرانه خود، تصویر و سیمای خوشی از این غربزدگی را برای مردمان سرزمینش میپسندید؛ یکتنه با انتخاب بهترین زبان در حوزه اثرگذاری و گفتوگو با مردمان همعصر و هموطنش، یعنی شعر و از سوی دیگر مطرح کردن خود در مقام فاعلی برای گفتوگو و برگزیدن قالب شعر «مناظره» و گفتوگومحور، بسیاری از همان آموزههایش در ساحت زندگی فرهنگ اصیل ایرانی-اسلامی؛ روایتهای پیامبران؛ ائمه اطهار(ع) و قصص قرآنی را با مردمانش به گونهای مطرح کرد تا به اسم تجددخواهی و نوگرایی پهلوی اول؛ عقبه سترگ و کهنالگوهای فرهنگ و تمدن ایرانی-اسلامی را کنار نگذارد.
همین بهانه به واسطه قرار گرفتن در ایستگاه تقویمی 25 اسفند؛ خبرگزاری بینالمللی قرآن را بر آن داشت تا همسو با ایام ماه صیام، اینبار از منظری که کمتر بر آن نگریسته شده؛ در قالب گفتوگو با لیلا مهدوی، عضو هیئت علمی و مدرس دانشگاه آزاد و محمد آبشار، پژوهشگر؛ محقق ادبی و عضو هیئت علمی اندیشکده ادبیات پایداری در کنار روایتسنجی جریانسازی شعر پروین اعتصامی در عصر و زمانه خود تا به امروز؛ به مرور نگرش تعلیمی، تبیینی و تدقیقی او با متر و معیار فرهنگ اصیل ایرانی-اسلامی و بهرههایی که او از آموزههای پیامبر(ص) و قصص قرآنی در قامت بانوی مسلمان شیعه برای مردمان زمانه خود و فرداهایش به ارمغان آورده بنشیند.
آنچه در ادامه است خاطر شما میگذرد حاصل گفتوگوی تعاملی با دو کارشناس، پژوهشگر و منتقد ادبی کشورمان است که در صدوهجدهمین سالروز میلاد پروین اعتصامی به مخاطبان ایکنا تقدیم میشود.
بر اساس آنچه که در همین پرسش به آن اشاره کردید و مروری کوتاه بر برشی از زندگی زندهنام پروین اعتصامی داشتید؛ شاهدیم که نقطههای تاریکی در زندگی او وجود داشت اما این نقطههای تاریک به جای دلسردی، بدل به نقطه امید و بهانهای برای شروع و گام نهادن در مسیر زدودن این تاریکیها برای فردی مانند پروین اعتصامی شد!
علیرغم اشارهای که درباره نگاه پدر و بافت سنتی آن زمان داشتید باید به این نکته اشاره کنیم که در بسیاری از موارد همین پدر نقش حامی پروین اعتصامی را بر عهده داشت و در مسیر هدایت به سمت هنر، یعنی جهان شاعرانگی که دخترش آن را برگزیده بود؛ نقش هدایتگری پدر را باید مورد توجه قرار داد.
هنر پروین اعتصامی، شعر بود. به شکل کلی میدانیم شعر بر خلاف داستان در نگاه اول از تصویر تهی است و لبریز از احساس و عاطفه است. از همین نکته پروین اعتصامی بهترین بهره را میبرد و به یک سخنگو در مقام زبان یک بانوی شاعر برمیآید. به این معنی که وقتی «پروین» شعر میگوید در حقیقت او در حال حرف زدن است.
حرفهایی که سراسر لبریز از احساس و عاطفه است. او حرفهایی که در درونش قرار دارد را با جنسی از نگاه اعتراضگونه بیان و خارج میکند. آنهم در جامعهای که به زن بهایی آنچنان داده نمیشود. نکته حائز اهمیت که نشان از دید و ذکاوت پروین اعتصامی میدهد آن است که او در برابر گونهها و قوالب مختلف سرایش شعر، گونه گفتوگو (مناظره) را برای قاطبه اشعارش انتخاب میکند.
میدانیم که بزرگترین عامل شناسایی شعر پروین اعتصامی «شعر مناظره» است. اینجاست که باید این پرسش را مطرح کنیم که چرا او میان قالبهای گوناگون سرودن شعر، شیوه مناظره را برای اشعار خود انتخاب میکند؟
پاسخ آن است که چون مناظره بین دو نفر صورت میگیرد و اگر میخواست مانند بسیاری دیگر از شاعران فقط از زبان، نگاه و دیدگاه خود شعر بگوید بازهم صحبت از یک نفر بود؛ اما او در مقام یک بانو برای گام نهادن در همان مسیر خطشکنی که به آن اشاره کردید زبانی دوسویه در قالب گفتوگو یا همان مناظره را برمیگزیند. چون اگر فقط از زاویه یک فرد صحبت میکرد باز هم صدایش در آن جامعه شنیده نمیشد اما در باب مناظره -یعنی گفتوگوی بین دو نفر- حتی با وجود آنکه در اغلب اشعارش از همان بیتهای نخستین مشخص است که برنده این مناظره چه کسی خواهد بود ولی همین نگاه چالشگر و بالا و پایین کردنهایی که میان دو گروه، دو فرد یا دو شی او برای شکل مناظره برمیگزید در حقیقت پاسخی است که او نسبت به چالش و زمانه خود برای شنیدن حرف بانوان نه در قالب متکلم وحده که در ساحت گفتوگو با اجتماع و جامعه اطراف انتخاب میکند.
پروین اعتصامی نگاه بسیار رنگارنگ و متنوعی در حوزه جنس انتخاب مناظرهها دارد. گاه سراغ مناظره «سیر و پیاز» میرود و گاه مناظره «محتسب و مست» را به میان میآورد. این همان توجه پروین اعتصامی به زیباییشناسی جهان شعر و شیوه گفتوگو برای جذب مخاطبان به هدفی است که او در قالب سرایش شعر در ذهن دارد.
همین انتخابهاست که اشعار «پروین» و زیبایی سرودههایش را دوچندان میکند؛ چرا که در این مسئله تردیدی وجود ندارد که ایجاد تضاد یکی از اصلیترین عاملهایی است که سبب جذابیت و زیبایی میشود. اگر منِ خواننده یا منِ شنونده نخواهم این تضاد را ببینم، متوجه عمق کلام پروین اعتصامی در شعر و سرودههایش نخواهم شد.
به همین سبب امروز هم قاطبه پژوهشگران و منتقدان ادبی یکی از اصلیترین وجوه زیباییشناسانه شعر پروین اعتصامی را انتخاب قالب مناظره و گفتوگو در حوزه سرایش اشعار او خطاب میکنند. درست است که او اشعاری در قالبهای مختلف قصیده، قطعه، مثنوی و نظایر دیگر دارد؛ اما چون در میان انواع ادبی در ساحت اشکال و شیوههای مختلف سرایش، مناظره و گفتوگو را انتخاب کرده همین مؤلفه باعث ویژگی برتر و دست بالای شعر پروین اعتصامی در آن زمان جهت صفشکنی و تأثیرگذاری در جامعه شده است.
برای پاسخ به این پرسش ابتدا باید به دوره و زمانهای سفر کنیم که زندهنام پروین اعتصامی تازه دیده به جهان گشوده است. سال 1385 خورشیدی که مصادف با اواخر دوران قاجار و بیثباتیهای آن زمان تا 1320 خورشیدی که به رحمت خدا رفت؛ بازه زمانی کوتاه عمر «پروین» را شکل میدهد.
حال به واسطه همین تاریخ به فضایی که پروین اعتصامی در آن رشد کرده نگاه کنیم. زیست ادبی پروین اعتصامی حتی با وجود کوتاه بودن دوره زندگی او با تلاطمهای مختلف تاریخی مواجه بود. چنان که گفتم اواخر دوره قاجار با بیثباتیهای مختلفی در فضای جامعه مواجه بودیم. جنگ جهانی اول؛ سپس روی کار آمدن «رضاخان»؛ همه اینها زیر چتر پرآشوب زمانهای است که پروین اعتصامی در آن زندگی میکرده است.
«رضاخان» برای به دست گرفتن قدرت چهکار میکند؟ او در نخستین گامهایش مسئله کشف حجاب را انجام میدهد و همین مؤلفه به تشدید خانهنشینی بیشتر زنان در جامعه ایران منتج میشود. هیأتها و مراسمهای عزاداری اباعبدالله(ع) را محکوم و محدود میکند. حتی کار به جایی میکشد که برپایی هیئت عزاداری را جرمانگاری میکند! درحقیقت میتوانیم بگوییم «رضا قُلدری» که برای گرفتن قدرت؛ شمشیر خود را بر فرهنگ ناب ایرانی میکشد و جلوی آن میایستد.
رضاخان در قالب سفرهایی که دارد، به ویژه به ترکیه و اتفاقهایی که در آن زمان رقم میخورد؛ غربزدگی را با خود بهعنوان ارمغان آن سفرها به ایران میآورد. نتیجهاش گسترش و بسط خفقان عجیبی است که در جامعه ایجاد میکند.
در آن زمان شاهدیم که رسانهای در حوزه روشنگری در ایران وجود ندارد. هیچ اتفاق فرهنگی در جامعه به وقوع نمیپیوندد. اصالت فرهنگی زیر سوال رفته است. حجاب چندهزارساله زنان ایرانی زیر سوال رفته و حاکمیت با آن به مقابله ایستاده است. در چنین شرایطی بانویی به میدان میآید و شروع به سرودن شعر میکند. قالب مناظره را انتخاب میکند. چرا؟ چون در آن زمان صحبت کردن؛ روایت اعتقادات و گفتمانسازی در جامعه دچار خدشه و نقصان است.
حال تمام این محدودیتهای متعددی که ازسوی دولت رضاخانی در جامعه حکمفرما شده را با زمانی که پروین اعتصامی رُخ در نقاب خاک میکشد یعنی 1320 خورشیدی که شاهد روی کار آمدن پهلوی دوم در جامعه سیاسی ایران هستیم با هم مد نظر برای مداقه و تامل قراردهید.
اگر با همین نگاه، سفری به آن دوران داشته باشیم به وضوح درمییابیم که در آن بازه زمانی بهویژه در عصر رضاخانی گفتوگو در جامعه دچار مشکل و دچار محدودیت است؛ پس پروین اعتصامی بر حسب قاعده برای بیان اتفاقات، دست به نوعی نوآوری و بدعت میزند و دنیای خود را میآفریند. آفرینش این دنیا فارغ از تمام اتفاقهایی است که در اطراف او به وقوع میپیوندد. پروین اعتصامی در چنینی شرایطی به دنبال بیان و احیای دنیای ناب ایرانی-اسلامی بهدور از تکلف است. دنیایی از جنس خود مردم برای مردم!
پروین اعتصامی با چنین عقبهای تصمیم میگیرد در خلق و آفرینش دنیای خود از اتفاقها و آرمانی که در ذهن خود دارد برای مردمی صحبت و روایت کند که مدتهاست از فضای گفتمان فرهنگی ایرانی-اسلامی در جامعه دور بودهاند. از همین رو «پروین» در میان قالبها و شیوههای مختلف شعر؛ مناظره یا بیان و گفتوگو میان دو شی؛ دو چیز یا دو فرد را برای روایت جهانی که برای خود آفریده با مخاطبش در میان میگذارد و قسمت میکند.
درنتیجه تمام این کُنشها و واکُنشها شاهدیم که این هوشمندی پروین اعتصامیست که در عصر و زمانهای زیست میکرده که امکان بروز و ظهور چنین دسترسی روایتها و گفتوگوهایی نبود و با انتخاب قالب گفتوگو شروع به خطشکنی نسبت به اوضاع زمان خود میکند. او به بهانههای مختلف هم در ساحت ناقد اجتماعی و هم به عنوان یک مصلح جامعه با تأکید بر جایگاه و نقش زنان و بانوان در حوزه کُنشگریهای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی زبان شعر و قالب گفتوگو را برای مخاطب در نظر میگیرد.
امروز وقتی با چنین عقبهای درباره زمانه و دوران زیست پروین اعتصامی صحبت میکنیم؛ میتوانیم با قدرت بگوییم که انتخاب قالب و شیوه مناظره برای سرودن اشعارش بهترین انتخاب برای رسانهای است که اختر چرخ ادب (پروین) برای بیان دیدگاه و افکارش برمیگزیند. او در کنار انتخاب قالب مناظره؛ زبان ساده، بیتکلف و شیرین فارسی را با روایتها، مَثَلها و مَتَلها جهت فراگیری جهان اشعارش به قالب گفتوگو و سرودههایش اضافه میکند.
باید بر این مهم اشاره کنیم که در آن عهد و زمانهای که زنان یا محدود بودند یا جامعه آنها را محدود میکرد؛ فردی مانند پدر پروین اعتصامی با وجود همان نگاه سنتی و تلاش برای حفظ جایگاه خود در اوضاع سیاسی آن دوران میان سیاسیون، بستر مطلوبی را برای بیان روایت دخترش (پروین اعتصامی) در همان شرایط ایجاد کرد و سهم او نیز در شناخته شدن «پروین» غیر قابل چشمپوشی است.
پس به کوتاه سخن آنکه زندهنام پروین اعتصامی بعد از خلق دنیای خود و در گام دوم طی کردن این مسیر به این میاندیشد که برای افزودن و رسیدن به حداکثر تأثیرگذاری در جامعه خود چه اقدامی میتوانم انجام دهم تا بتوانم منظومهای از مفاهیم را که در ذهن دارم به مخاطبان خود انتقال دهم؟ برای پاسخ به این پرسش او ابتدا زبان مشترک فرهنگی مردمان ایران یعنی شعر را برمیگزیند و در مسیر تحکیم آنچه در ذهن دارد میان قالبهای مختلف شعر سراغ قالب گفتوگو میرود.
باید گفت که پروین اعتصامی به نوعی ناصر خسروی زمانه خود است. چون ناصر خسرو بر «خِرَدگرایی» تأکید بسیار ویژهای داشت و عقل را همواره ملاک آثار خود قرار میداد. اگر در تمام روایتها، اشعار و صحبتهایی که «پروین» به واسطه سرودههایش و با مخاطبانش در میان گذاشته دقت کنیم، متوجه میشویم که او نیز تأکید بسیاری بر تعقل، تفکر و تأمل دارد. وقتی که از همان ابتدای روایت مناظرهاش پاسخ آن را میداند، حتی بیپروا برنده و برگزیده آن مناظره را به مخاطبانش معرفی میکند؛ مشخص است که بالاترین و والاترین هدف او برتری تعقل و منطق در انتخاب این زاویه دید و آنچه که در جهان وجود دارد است و آن را به رخ میکشد.
اما پروین اعتصامی همه این موارد را با روحیهای شاعرانه، نازُکانه و لطیفتر از ناصرخسرو بیان میکند. همچنین او با وجود زبان درشت و نقادانه؛ سادهگویی و سهلگویی را پیشانی اشعارش قرار میدهد تا بتواند به این واسطه عموم افراد جامعه و نه فقط قشر روشنفکر عصر و زمانه خود را به سمت اشعارش جلب کند. به همین سبب است که به جای عنصر خیالانگیزی در راستای انتخاب مفاهیم و مضامین مَدِ نظرش جهت سرایش اشعار سراغ موضوعات میرفته که در جامعه آن زمان جاری و ساری بود و همگان کموبیش نسبت به آن موضوعات اشراف و دانشی داشتند. پس با اتکا به این دیدگاه نمیتوانیم بگوییم که گام گذاشتن پروین در این حیطه جسارت او در این عرصه است؛ چرا که او با میل و انتخاب خود در راستای ترسیم گفتمان ذهنیاش پا به میدان میگذارد. به همین سبب بر خود واجب میدید که برای بیان معضلات و مشکلات جامعه از هر دری با مخاطب سخن بگوید؛ حتی اگر قرار باشد آن صحبت از زبان «نخ» و «سوزن» باشد.
زندهنام پروین اعتصامی تلاش میکرد با انتخاب سادهترین مؤلفهها؛ بطن و متن تفکر و آنچه که در نظر دارد را با مخاطبش در میان بگذارد تا اگر کسی حتی اگر دغدغه آن مسئله را ندارد در مواجهه با پروین اعتصامی او را به عنوان بانوی کُنشگر، شاعر و به عنوان فردی که در پرده شعر حرف میزند ببیند، بپذیرد و دریابد که سخن گفتن از معضلات اجتماعی حتی با وجود شرایط خفقان آن زمان کار سختی نیست و میتوان از آن سخن گفت. این مهمترین آموزهای است که «اختر چرخ ادب» به عموم افراد آن زمان در جامعهاش میآموزد.
میتوان گفت هدف پروین اعتصامی بر پایه «قیام» استوار شده است و متأسفانه عمر کوتاهش اجازه نداد. اگر عمر او بر مدار استمرار بود به قطع و یقین او به یکی از سیاسیون قَدَر در عصر و زمانه خود در مقام یک بانو بدل میشد. پُر بیراه نیست که بگوییم در مقام یک زن می توانست انقلاب بزرگی را در زمانه خود به وجود آورد.
امروز نیز وقتی شعر «پروین» را میخوانیم به کاربردی بودن و عملی بودن اشعارش پی میبریم و میتوانیم به واسطه اشعارش ضمن تطبیق آن اشعار با جامعه حاضر و انتقال آن مؤلفهها با جامعه آن زمان به مسائل مختلف و متعددی پی ببریم. هرچند که باید اذعان کنیم که اوضاع و زمانه ما بسیار متفاوت از اوضاع دوران «رضاخانی» است. چون در عصر و زمانه حاضر نه تنها شاهد آن خفقان پهلوی اول نیستیم که امروزه کمتر کسی است که نتواند با زبان خود رویکرد و نگاه نقادانهاش را نسبت به مسائل اجتماعی بیان کند.
وجه دیگری که درباره شعر پروین اعتصامی باید بر آن تأکید داشت نوع نگاه تعلیمی است که این بانوی شاعر در حوزه سرایش اشعارش برمیگزیند. با توجه به آنکه ما اشکال مختلف و متنوع ادبی را در گونه ادبیات فارسی داریم که یکی از آنها مناظره است؛ اگر بر گونههای مختلف و متعدد خلق آثار ادبی استوار باشیم با ادبیات حماسی، غنایی، تعلیمی و نظایری از این دست مواجه میشویم که بیشترین بسامد را در گونه کاروان هزاره شعر ایران داشتهاند. در این میان پروین اعتصامی «ادبیات تعلیمی» را در ساحت انتخاب گونه استوار به شکل مناظره برای اشعارش برمیگزیند. از آنجا که او یک بانو است پس چه در جایگاه همسر، چه در جایگاه بانو و چه فارغ از این جایگاهها بهعنوان یک زن مستقل، در خود این توانایی را میبیند که تعلیم دهد؛ اما به سبب عمر کوتاهش کمتر توانست این راه را ادامه دهد. شاید اگر عمر او بیشتر بود امروز میتوانستیم پروین اعتصامی را در برابر تمام وجوه مختلفی که تعریف میکنیم یکی از معلمهای اجتماعی تاریخ معاصر خود بدانیم.
نمیدانم این را شما یا مخاطبان شما میدانند یا خیر؟ پروین اعتصامی در آن زمان دعوت شد که به دربار برود و به فرزندان پادشاه عصر درس بدهد؛ اما این را نمیپذیرد! و در پس این نپذیرفتن میتوان دلایل مختلف و متعددی را جستوجو کرد.
تعلیمی که پروین اعتصامی میخواهد بدهد تعلیمی ماندگار است و تنها مربوط به عصر و زمانه خود نیست. چرا که او بیش و پیش از هر چیزی یک مسلمان است. مسلمانی که در اشعارش بسیار به نکات مختلف و متعدد دینی و مضامین قرآنی اشاره کرده است.
وقتی شما ابتدا تا انتهای دیوان پروین اعتصامی را مطالعه کنید به کرات به روایتها و کلماتی از پیامبران، ائمه(ع)، اصطلاحها و آموزههای قرآنی و دینی برمیخورید و حتی در پارهای از موارد او به شکل مشخص به کلیدواژههای این مؤلفهها اشاره میکند.
اگر به اشعار پروین اعتصامی از زاویه دید نقد ادبی نگاه کنیم شیوه «تمثیل» را بسیار متعدد در اشعارش میبینیم. او از همین شیوه تمثیل برای بیان آن روایتهای دینی و قرآنی از زبان پیامبران و ائمه(ع) تا قصههایی که در کتاب آسمانی مسلمانان است با مخاطبانش سخن میگوید.
ازسوی دیگر باید این نکته را نیز در نظر داشت که وقتی شما در گونه سرایش شعر باب مناظره را میگشایید، بهترین شیوهای که میتواند به قوام، دوام و تأثیرگذاری آن گفتوگو بینجامد استفاده کردن از گونه تمثیل است.
زندهنام پروین اعتصامی فارغ از تمام دانش و اطلاعاتی که به شکل شخصی از جهان، بطن و متن دنیای شعر میدانست؛ بسیار زیبا و در عین سادگی و سهلگویی آرایههای مختلف ادبی را در اشعارش میگنجاند تا بتواند اشعارش را برای عموم افراد با هر سطح دانش، سواد، بینش، نگرش، منش و روش فکری قابل فهم کند.
به همین سبب مسئله جسارتی که شما مطرح کردید را نمیپذیرم چرا که در آن زمان قاطبه افرادی که در حوزه روشنفکران زمانه تعریف میشدند و نسبت به آسیبهای جامعه نگاه، زبان و روایت خود را داشتند، مسیرشان با پروین اعتصامی متفاوت بود. «اختر چرخ ادب» در مقام یک بانو از این جهت متفاوت بود که جنس او نسبت به دیگر افرادی که به بیان این آسیبها میپرداختند متفاوت بود. چرا که قاطبه آنها را مردان تشکیل میدادند و در این میان پروین اعتصامی به عنوان یک بانو قد علم میکند.
دنیایی که پروین اعتصامی خلق میکند رویکردی انتقادی دارد. این نگاه انتقادی در مسیر رشد و اصلاح است. اگر او را از فاصله 1310 تا 1315 به عنوان مثال به دهه 1340 یا 1350 ببریم میتوانیم او را به عنوان یکی از پرچمداران و طلایهداران عرصه شعر و ادبیات مقاومت انتخاب و در ساحت نقدی که بر جریان حاکم جامعه دارد او را معرفی کنیم.
وقتی در اشعار و دیوان پروین اعتصامی مداقه میکنیم کلیدواژه هایی که او در این اشعار خلق کرده که برخی از آنها در همین گفتوگو به آن اشاره شد؛ همگی در مسیر اصلاح است؛ از اصلاح فرد تا اصلاح جامعه! اما معیار این اصلاح چیست؟
معیاری که پروین اعتصامی آن را برای اصلاح جامعه مطرح میکند معیار ناب ایرانی و اسلامی است. فارغ از تأثیراتی که آن زمان جامعه ایران از جامعه روشنفکر تا عموم افراد جامعه یا حتی نگاه حاکمیتی جامعه که از غرب یا به اصطلاح فرنگ گرفتهاند؛ پروین اعتصامی به آن مؤلفهها چندان توجهی ندارد.
اگر به سرودههای پروین اعتصامی دقت کنیم با چند اتفاق مهم مواجه هستیم. نخست آنکه؛ او مبدع سبک مناظره در گونه شعر فارسی معاصر است که در همین گفتوگو بر مدار آن سخن رفت. نکته دوم؛ او شاعری اجتماعی و در مقام دفاع از محرومان خود را تعریف میکند. سوم آنکه؛ به سهم خود برای تقویت جایگاه زنان در شعر فارسی میکوشد، آن هم در عصر و زمانهای که حضور زنان در جامعه با چالشهای مختلف و متعددی مواجه بود. چهارم آنکه؛ او در قالب نوآوری و بدعت خود در شعر معاصرایران، ترکیب آموزههای اخلاقی و فلسفی با شعر را ذیل نگاه نقادانه و اصلاح جامعه با سادهسازی زبان و پیوند میان زبان کلاسیک و زبان روز جامعه به مخاطبش ارائه میدهد.
اگر ما در ابتدای مسیر مدرن شدن ایران قدم برداریم؛ وقتی امروز ابیات پروین اعتصامی را میخوانیم به خوبی درمییابیم که آن گفتمانی که در دیوان اشعارش در قالب منظومهای متنوع و رنگارنگ آنها ترسیم کرده؛ درنهایت باز هم به همین مؤلفه میرسیم که او وقتی جامعه را در مقام یک ناظر نگاه میکند بیتردید این جامعه را با معضلاتی مواجه میبیند. پس برای آن ناهنجاریها با زبان خود مردم شروع به اصلاح و حتی نهیب زدن به همان مردم برای رسیدن به جامعهای بهتر و آرمانیتر میکند. این همان مؤلفه مقاومت است. مقاومت در برابر مواردی که باعث انحراف جامعه از معیارهای اصلی ایرانی -اسلامی آن شده است.
با این رویکرد است که میتوانیم بگوییم شعر پروین اعتصامی حتی امروز هم میتواند پاسخگوی برخی از آسیبها و ناهنجاریهای جامعه ما باشد. اینجاست که او را به عنوان مصلح اجتماعی؛ مصلح اخلاقی و به عنوان ناقد فضای موجود در جامعه خطاب میکنیم.
پروین اعتصامی در جای جای اشعارش ناقد رخت بربستن فرهنگ و سبک زندگی ایرانی-اسلامی در سایه ورود مدرنیته به ایران است. از همین رو به واسطه زبان و بیان موضوعاتی که انتخاب میکنند شروع به غربال کردن میکند. وقتی امتداد اشعار شعر او را میگیریم و در زمانه امروز آنها را زیست میکنیم به وضوح درمییابیم که او در برابر چه مؤلفههای مقاومت کرده و ما قرار است در زمان حاضر درباره چه مسائلی مقاومت کنیم.
پروین اعتصامی در برابر تمام انحراف دنیایی که به آن علقه داشته و در آن رشد کرده؛ یعنی سبک زندگی فرهنگی آن هم فرهنگ اصیل ایرانی-اسلامی میبیند؛ میایستد و اعتراض میکند. معضل و آسیبی که همین امروز هم جامعه ما اینبار به بهانه دیگر مانند ساحت جنگ نرم یا فضای مجازی که شاهد نفوذ برخی از مؤلفههای غربی هستیم با آن دست به گریبان است. آسیبهایی که ما را از آن سبک زندگی فرهنگی و اصیل ایرانی-اسلامی دور میکند.
پس مقاومت پروین اعتصامی درباره مؤلفهای واحد در دو زمان متفاوت تعریف میشود. زمانی که پروین اعتصامی زیست میکرده و زمانی که ما زیست میکنیم, مؤلفه واحد نیز تلاش برای احیاء سبک زندگی اصیل فرهنگی ایرانی-اسلامی است.
آنچه را که پیشتر نیز در همین گفتوگو به آن اشاره کردیم را در پایان سخنانم مرور میکنم. عهد و زمانه پروین اعتصامی خاصه برای بانوان با محدودیتهای مختلفی جهت بروز فعلیت آنها در ساحت کُنشهای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی همراه بوده است. او در قامت همان مصلح اجتماعی تلاش میکند تا به اهمیت و جایگاه نقش زنان گاه از زبان یک مادر؛ گاه از زبان یک همسر و گاه از زبان یک بانو که دارای جایگاه نقشپذیری در جامعه است، فعلیت و فعالیت خود را بازتاب دهد.
بر همین اساس است که تاکید دارم چنان نگاهی میتواند درهمین زمانه حاضر برای یک بانو در سرزمین ما جاری باشد. خانمی که علاقهمند به حوزه شعر، ادبیات و دارای علقه اجتماعی است با الهام گرفتن از پروین اعتصامی میتواند به شاعری منتقد و سازنده برای جامعه بدل شود./ ایکنا