آخرین اخبار
۱۷ اسفند ۱۴۰۳ - ۰۵:۰۶
بازدید:۱۲۰۱
امام خمینی (ره) در تفسیر دعای سحر می‌فرمایند: رحمت خداوند همه‌چیز را فرا گرفته ‎‏است؛ بنابراین، در هر عظمتی رحمتی است و در هر رحمتی عظمتی.
کد خبر : ۱۵۱۲۴۰

 امام خمینی (ره) نه تنها در قامت یک رهبری سیاسی بی‌نظیر و اثرگذار است که در کسوت استاد و معلم دین نیز یگانه است. نام امام خمینی در کنار نام‌های بزرگی شیخ کلینی، شیخ طوسی، میرداماد، میرفندرسکی، ملاصدرا، علامه مجلسی و... نامی ممتاز و برجسته است. امام راحل (ره) در علم تفسیر، اخلاق و فلسفه فردی مبرز است و شاهد این مدعا آثاری است که ایشان در حوزه‌های مختلف به نگارش درآورده‌اند. یکی از این آثار ماندگار و مبارک کتاب «شرح دعای سحر» است که خود می‌تواند محل بحث و نظر‌های مختلف باشد و اهل فن می‌توانند شرح‌ها و حاشیه‌های مختلفی بر این کتاب بنویسند. امام خمینی (ره) این کتاب را سال ۱۳۰۷ و در سن ۲۷ سالگی و به زبان عربی تالیف کرد و «سید احمد فهری زنجانی» آن را به فارسی ترجمه کرده است.

 

رحمت خداوند همه‌چیز را فرا گرفته ‎‏است

 

دعا نعمت بزرگ خدا بر بندگان

دعا‌هایی که از خزائن وحی به ما رسیده از بزرگ‌ترین نعمت‌های خداوند بر بندگان است؛ زیرا این دعا‌ها پیوند معنوی میان خالق و مخلوق وسیله ورود به دژ محکم خداوند و عامل تمسک به عروه‌الوثقی و حبل‌المتین هستند؛ اما روشن است که رسیدن به این مقصد والا جز به‌قدر توان آدمی در توجه به معنای ادعیه و قدرت او در فهم اسرار و حقیقت آنها ممکن نیست. 

در این میان، من دعای مشهور مباهله را از دعا‌هایی یافتم که قدرش بسی جلیل و منزلتش بسی رفیع است، زیرا مشتمل بر صفات حسنای الهی و امثال علیای ربوبی است و اسم اعظم و تجلی اتم اقدم پروردگار در آن آمده است؛ پس خواستم آن را از بعض جهات، به مقدار استعداد خویش شرح دهم.

شرح «اللهمانی اسئلک من عظمتک باعظم‌ها و کل عظمتک عظیمه. ‏ اللهم انّی اسئلک بعظمتک کلّها»
‏‏

بار الها، از تو درخواست می‌کنم به بزرگ‌ترین عظمتت درحالی‌که همه عظمت تو بزرگ است. بارالها، به همه بزرگی‌ات از تو درخواست می‌کنم. ‏ تا بدین جا، بر سر قلب و بصیرت عقلت روشن شد که موجودات، از آسمان عوالم عقول و ارواح گرفته تا زمین‌هایی که محل سکونت اجساد و اشباح است، همگی از حضرت رحموت هستند که تمام چیز‌ها را فرا گرفته و از پرتوش تاریکی‌های عالم ماهیات نورانی شده و با گسترش و بسط نورش تیرگی ذات موجوداتی که قابلیت دارند روشن شده است. هیچ کس در عوالم عقول مجرده و انوار اسپهبدیه و مُثل نوریه و طبیعت سافل طاقت مشاهده نور عظمت و جلال او و تاب نگریستن به حضرت کبریای متعالی را ندارد. 

پس اگر حضرت قهار به نور عظمت و هیبت بر آنها تجلی فرماید، إنیت همه ‏‎موجودات در نور عظمت و قهر او متلاشی می‌شود و پایه آسمان‌های رفیع متزلزل می‌شود و همه موجودات از فرط عظمتش مدهوش می‌شوند. در روز تجلی نور عظمت، همه موجودات در پرتو تابش نور عظمت او نابود می‌شوند و آن روز روز رجوع تام و روز بروز احدیت و مالکیت مطلق است. در این روز، حق‌تعالی می‌فرماید: «‏‏‏‏ملک امروز از آن کیست؟» ‏‏ و، چون به سبب درخشش پرتو نور جلال و ظهور سلطنت مطلقه‌اش هیچ پاسخ دهنده‌ای باقی نمانده تا جواب گوید، خود پاسخ می‌فرماید که «‏‏‎‏‎از آن خدای واحد قهار». ‏

‏‏این‌که پروردگار در این آیه خود را به واحدیت و قهاریت وصف کرده نه رحمانیت و رحیمیت بدان سبب است که آن روز روز حکومت و سلطنت این دو اسم است. روز رحمت روز بسط و افاضه وجود بوده است. به همین دلیل، خداوند هنگام فتح باب و شروع کتاب الهی خود را به رحمانیت و رحیمیت توصیف فرموده است. روز عظمت و قهاریت روز قبض و نزع به دست پروردگار است، پس پرودگار خود را به وحدانیت و قهاریت توصیف فرموده است. او در خاتمه دفتر ‏‎تکوین و تدوین خود را به مالکیت ‏‎توصیف فرموده و گفته است: «‏‏مالک یوم الدین‏‏» ‏‎‏‎‏

‏‏ناگفته نماند وجود روزی که پروردگار به عظمت و مالکیت در آن تجلی فرماید و دولت آن دو اسم فرا رسد ضروری است، زیرا هر اسمی دولتی دارد که ظهور آن ضروری و لازم است و روز ظهور دولت اسم‌هایی، چون معید و مالک و اسم‌های شبیه آن دو روز رجوع تام و نزع مطلق است. البته، این امر به عوالم فرودین اختصاص ندارد و در عالم مجردات از جمله عقول مقدسه و ملائکه مقرب نیز جاری است. به همین سبب، در روایت آمده که عزرائیل بعد از قبض روح همه موجودات به دست خداوند متعال قبض روح می‌شود و خداوند متعال فرموده است: «‎‏روزی که آسمان را مانند طوماری درهم بپیچم» ‏‏ و نیز: «‏‏به حضور پروردگارت درآی درحالی‌که تو از او خشنود و او از تو خشنود است» و: «‏‏همان گونه که شما را در اول بیافرید به سوی او باز می‌شد» ‏‏ و آیات دیگر. ‏

عظمت از صفات جلال است و گفتیم که هر صفت جلالی جمالی در خود نهفته دارد. اگر در قهر و عظمت پروردگار لطف و رحمت نهان نبود، هرگز موسی (ع)، از حالت غش و بیهوشی برنمی‌خاست و قلب هیچ سالکی قادر به شهود آنها نبود و چشم هیچ عارفی نمی‌توانست بر آنها نظر اندازد، اما رحمت خداوند همه‌چیز را فرا گرفته است؛ بنابراین، در هر عظمتی رحمتی است و در هر رحمتی عظمتی، چنانچه در دعای کمیل بن زیاد از امیرالمؤمنین (ع)، آمده است: ‏ «‏خدایا به رحمتت که همه‌چیز را فرا گرفته تو را می‌خوانم‏‏ ‏‏و به عظمتت که همه‌چیز را پر کرده است‏‏». ‏

‏‏عظیم به اعتبار علو و کبریایش از اسماء ذات است و روشن است که موجودات در جنب عظمت قدرت حق هیچ قدر و ارزشی ندارند و در عظمت شبیهی برای حضرت حق وجود ندارد و همه عظیم‌ها در برابر عظمت او خاضع هستند و عظمت هر عظیمی از اوست. ‏
‏‏

عظیم به اعتبار قهر و سلطنت خداوند بر ملکوت اشیاء و قرار داشتن کلید‌های غیب و شهادت در دستان حق‌تعالی از اسماء صفات است. پس خداوند متعال از نظر ذات و صفت و فعل عظیم است. با توجه به عظمت فعل پروردگار، عظمت اسمی که پرورش یافته اوست نیز روشن می‌شود و با توجه به عظمت آن اسم، عظمت ذاتی که این اسم از تجلیات اوست ـ البته در حد توان و طاقت بشری ـ شناخته می‌شود. ‏
‏‏

در عظمت فعل خداوند همین بس که ثابت شده عالم‌های اشباح و اجساد و آنچه در آنهاست نسبت به ‏‎عالم ملکوت مانند یک لحظه در مقابل کل زمان است. عالم ملکوت نیز در مقایسه با عالم جبروت همین وضع را دارد و اصلا میان آن دو نسبتی نیست. 
‏‏

«‏‏‏‏بگو اگر دریا برای نوشتن کلمات پروردگارم مرکب شود خشک خواهد شد پیش از آن‌که کلمات پروردگارم پایان پذیرد، هرچند دریای دیگری نیز بدان ضمیمه شود‏‏». ‏و‏‏قتی چنین من‏‏اسباتی در پست‌ترین و ننگ‌ترین عالم برقرار است وضعیت عالم‌های گسترده و با عظمتی که عالم اجساد و آنچه در آن است در برابر آنها بسان قطره‌ای در مقابل اقیانوس است و به‌راستی نسبتی میان آنها نمی‌توان یافت و عالم اجسام در کنارشان اصلا قابل ذکر نیست چگونه است؟ ‏

منبع: شرح دعای سحر امام خمینی (ره)

انتهای پیام/ 161-877

 
اشتراک گذاری:
ارسال نظر
پربیننده‌ها پربحث‌ها