چهارشنبه ۱۵ اسفند ۱۴۰۳
همسایهها که فریادهای ضجهآمیز کودک را شنیدند، با پلیس تماس گرفتند. اما زمانی که مأموران رسیدند، پسرک دیگر نفس نمیکشید. بدنش پر از آثار ضرب و جرح بود و روی صورتش کبودیهای شدیدی دیده میشد. نامادری ابتدا سعی کرد وانمود کند که کودک از پلهها افتاده، اما شواهد چیزی دیگر میگفتند. پس از بازجوییهای طولانی، زن به قتل اعتراف کرد و گفت که از گریههای مداوم کودک خسته شده بود./ منیبان