زمانی که جنگ جهانی در اروپا به پایان رسید، روزهای سخت بعد از جنگ برای کشورهای ویران شده هم آغاز شد. از یک سو زیرساختها به طور کامل نابود بود و بازسازی کشورها بدون همکاری بینالمللی ممکن نبود و از سویی دیگر دیوارهای بیاعتمادی و شکافهای سیاسی دوچندان شده بود. در چنین فضایی بود که کشورهای اروپایی ایدههای جدیدی برای همکاری با یکدیگر طرح کردند که جایگزین نظریههای سنتی روابط بینالملل شد.
در این چهارچوب بود که نظریههای کارکردگرایی وارد فضای فکری روابط بینالملل شد و هسته مرکزی آن تاکید بر همکاری اقتصادی بود تا بر اثر تعمیق پیوندها و ایجاد وابستگی متقابل میان کشورهایی که دیوارهای بلند بیاعتمادی بینشان بود به مرور روابط فرادولتی شکل بگیرد.
اگرچه دو کشور ایران و عربستان مانند آلمان و انگلیس یا فرانسه و آلمان تجربه خونین جنگهای اروپایی اول و دوم بینالملل را نداشتند ولی در سالهای اخیر در نتیجه تحولات منطقهای از جمله تغییر موازنه قوا در عراق با اشغال نظامی توسط آمریکا (۲۰۰۳) یا جنگ در سوریه (۲۰۱۱) روابطشان به سردی گرائید و در نهایت طی سال های اخیر قطع شد. اما اکنون زمان تغییر مسیر فرا رسیده و به نظر میآید همزمان با تغییرات کلان در سطح بینالملل و نشانههای جدی درباره تحول در هرم قدرت روابط بینالملل، کشورهای خاورمیانه میتوانند این فرصت را داشته باشند که نقش فعالتری در ترسیم آینده جهان داشته باشند.
پیش زمینه این امر شکلگیری همکاریهای جدی میان دو کشور مهم این منطقه یعنی عربستان و ایران است که در این سالها به دلیل قطع رابطه از جانب ریاض، از هرگونه ارتباط دوجانبه محروم بودند. تهران و ریاض با وجود اختلافات در حوزه های سیاسی، در زمینه های اقتصادی ظرفیتهای خوبی برای همکاری دارند که مهمترین آن در حوزه انرژی است.
با توجه به جایگاه دو کشور در بازار جهانی انرژی و وضعیت اوپک در شرایط جدید هم میتوانند روابط تاریخی در این حوزه را حفظ نمایند. این درحالی است که عربستان برخلاف سنت تاریخی که همواره دنبالهرو منافع کشورهای مصرفکننده بوده و با شکل دهی بلوک عربی مقابل بلوک ایران-ونزوئلا-الجزایر دائما طرفدار افزایش تولید برای پائین نگه داشتن قیمت نفت بود؛ در سال های اخیر با طراحی اوپک پلاس تلاش کرده مانع ریزش قیمتها شود که همین امر باعث ناخرسندی دولت آمریکا و دیگر دول غربی از ریاض شده است.
ایران و عربستان این امکان را دارند در اوپک در کنار همدیگر به همکاری برای کنترل بازار و تامین منافع حداکثری تولیدکنندگان در مقابل مصرفکنندهها ادامه دهند. همچنین در حوزه پتروشیمی هم با وجود رقابت میان دو کشور در به دست آوردن بازارهای جدید، در زمینه تولید و حفاظت از منافع تولیدکنندگان در مقابل مصرف کننده، زمینه های از همکاری (با هدف تنظیم بازار به سود تولیدکنندهها) وجود دارد.
روابط ایران و عربستان در زمینه تجارت هم پتانسیل همکاری دارد و بازار عربستان می تواند برای صنایع ایران جذاب باشد و از سوی دیگر عربستان هم در زمینه محصولات غذایی از کشورهای پیشرو در منطقه است و زمینه همکاری در این حوزه و تامین کمبودهای بازار در دو کشور وجود دارد. با این حال در طول سال های متمادی حجم تجارت میان دو کشور از ۶۰۰ میلیون دلار افزایش پیدا نکرد که بخشی از آن به دلیل فضای سیاسی در روابط و بخش دیگری نیز به دلیل این بود که اقتصاد دو کشور مکمل یکدیگر نیستند و در حوزههای مختلف رقابت جدی برای دستیابی به بازار طرف مقابل وجود داشته است.
دو کشور بخصوص ایران برای عبور از این مرحله نیاز دارند، از مرحله تجارت سنتی عبور کنند. مثلا ایران باید از مرحله صادرات محصولات کشاورزی چون زعفران و پسته به تجارت محصولات صنعتی و دانش بنیان برسد. فروش این محصولات خام نه تنها تامینکننده منافع ایران نیست بلکه تنزل دهنده جایگاه اقتصاد و تخریبکننده برند ایران به فروشنده فرش، زعفران و پسته است و این درحالی است که امروز محصولات دانش بنیان ایرانی از مرزهای ایران عبور کرده و محصولات صنعتی بویژه فولاد مشتریهای جدی در دنیا دارد.
در این میان وظیفه دستگاه های اجرایی به ویژه وزارت اقتصاد و وزارت صنعت، معدن و تجارت این است که زمینه انعقاد قراردادهای تجاری از جمله توافق تجارت ترجیحی و انعقاد قراردادهای تسهیلکننده برای تردد تجار را در دستور کار قرار دهند. وزارت خارجه نیز همزمان با توجه به مسائل سیاسی فی مابین در روابط دوجانبه و منطقهای یا پروندههای فرهنگی بویژه حج، مساله اصلاح روابط اقتصادی با عربستان را نیز که طی سال های متمادی جزء اولویتهای روابط نبوده، در کانون توجه قرار دهد و با ریلگذاری جدید مانع تقلیل اقتصاد ایران به تامینکننده مواد خام صنعت غذایی عربستان شود.
بر کسی پوشیده نیست که اگر روابط اقتصادی عمیقی میان ایران وعربستان شکل بگیرد در مرحله بعدی روابط فراملی نیز میان دو کشور شکل میگیرد و دیگر دشمنان جهان اسلام که مصالحشان در اختلاف میان کشورهای مسلمان است، نمیتوانند براحتی روابط دو کشور را تخریب نمایند. البته در این میان نباید از این امر غافل شد که شرط روابط اقتصادی پیونددهنده به عنوان اساس روابط سیاسی، شکل گیری روابط اقتصادی بر اساس وابستگی متقابل است نه وابستگی نامتقارن.
پایان پیام/78900