آخرین اخبار
۱۶ بهمن ۱۴۰۳ - ۱۴:۲۰
ترامپ و نتانیاهو برای رویارویی با ایران نقشه می کشند
بازدید:۲۸۸
صد آنلاین | نتانیاهو در حرکت به سمت آتش‌بس دائمی مردد است، بخشی از آن به دلیل نگرانی از فروپاشی دولتش و برگزاری انتخابات زودهنگام. اما برای نخست‌وزیر، هیچ موضوعی مهم‌تر از جلوگیری از هسته‌ای شدن ایران نیست. این هدف اصلی دوران طولانی فعالیت سیاسی او بوده است.
کد خبر : ۱۴۳۶۶۶

به گزارش صد آنلاین،دنیس راس Dennis Ross، مشاور ارشد در مؤسسه واشینگتن برای سیاست خاور نزدیک و استاد دانشگاه جورج‌تاون است. او به‌عنوان فرستاده ویژه ایالات متحده به خاورمیانه در دولت‌های ریگان، جورج اچ. دبلیو. بوش، کلینتون، و اوباما خدمت کرده است.
و
دیوید مکوفسکی  David Makovsky، مدیر برنامه روابط عرب – اسرائیل در مؤسسه واشینگتن برای سیاست خاور نزدیک است. او استاد مدعو مطالعات خاورمیانه در مدرسه مطالعات پیشرفته بین‌المللی پاول نیتز دانشگاه جانز هاپکینز است و در دوران دولت اوباما به‌عنوان مشاور ارشد فرستاده ویژه مذاکرات اسرائیلی – فلسطینی در دفتر وزیر امور خارجه خدمت کرده است.

 

 

 

تردیدی نیست که دونالد ترامپ در دستیابی به توافق آتش‌بس غزه نقش مهمی داشت اما برای تبدیل شدن به یک میانجی که خاورمیانه را دگرگون کند، هنوز باید کارهای بیشتری انجام دهد. مسائل اصلی پیش روی او غزه و ایران هستند. در غزه، اسرائیل و حماس دیدگاه‌های متفاوتی در مورد الزامات مرحله دوم توافق دارند که آزادسازی گروگان‌های باقی‌مانده و دستیابی به آتش‌بس دائمی را شامل می‌شود. در همین حال، به گفته رافائل گروسی، رئیس آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، ایران برنامه هسته‌ای خود را «تخت گاز» سرعت می‌بخشد. تهران همچنان تهدیدی وجودی برای اسرائیل محسوب می‌شود. هر دو مسئله احتمالاً محور مذاکرات پیش رو میان ترامپ و بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، در کاخ سفید خواهد بود.

ترامپ می‌تواند – و شاید مجبور باشد – به هر مشکل به‌صورت جداگانه رسیدگی کند. هر دو موضوع به‌خودی‌خود جدی هستند و برنامه هسته‌ای ایران یکی از بزرگ‌ترین تهدیدها برای امنیت جهانی است. اما شاید آسان‌ترین راه برای رسیدگی به غزه و ایران، این باشد که این دو مسئله را با هم مدیریت کرد. نتانیاهو در حرکت به سمت آتش‌بس دائمی مردد است، بخشی از آن به دلیل نگرانی از فروپاشی دولتش و برگزاری انتخابات زودهنگام. اما برای نخست‌وزیر، هیچ موضوعی مهم‌تر از جلوگیری از هسته‌ای شدن ایران نیست. این هدف اصلی دوران طولانی فعالیت سیاسی او بوده است.

این به‌هیچ‌وجه به این معنا نیست که ترامپ باید شتاب‌زده از نیروی نظامی استفاده کند. او نشان داده که تمایل دارد با تهران به توافق برسد و در جریان کارزار انتخاباتی بارها وعده داده بود که یک کارزار فشار حداکثری برای توقف برنامه هسته‌ای ایران را دنبال خواهد کرد. احتمالاً او تلاش خواهد کرد با استفاده از اهرم اقتصادی به توافق دست یابد. اما این بدان معناست که باید به نتانیاهو و تهران به‌وضوح نشان دهد که اگر دیپلماسی شکست بخورد از حملات اسرائیل به تأسیسات هسته‌ای ایران حمایت خواهد کرد. با موافقت برای حمایت از حملات اسرائیل، ترامپ احتمال موفقیت دیپلماسی ایالات متحده با ایران را افزایش می‌دهد، زیرا رهبران ایران از پیامدهای سخت شکست آگاه خواهند شد. از سوی دیگر، برای نتانیاهو، داشتن رویکردی مشترک با ایالات متحده برای مقابله با چیزی که آن را مهم‌ترین – حتی وجودی‌ترین – تهدید برای اسرائیل می‌داند، تصمیم‌گیری سیاسی دشوار برای اجرای کامل توافق گروگان‌ها و پیشبرد آتش‌بس را بسیار آسان‌تر می‌کند، مهم است. اگر این رویکرد موفق شود، دولت ترامپ می‌تواند به جنگی پایدار پایان دهد، فرصت‌های جدیدی را برای روابط اسرائیل با کشورهای عربی ایجاد کند و مهم‌تر از همه، با تهدید ناشی از ایران – خطرناک‌ترین دشمن خاورمیانه‌ای ایالات متحده و اسرائیل – مقابله کند.

 

 

 

 

چارچوب توافق آتش‌بس حماس و اسرائیل نسبت به نسخه‌ای که در ماه مه ۲۰۲۴ توسط دولت بایدن مذاکره شده بود، تغییر چندانی نکرد. اما اصرار ترامپ برای انجام توافق پیش از مراسم تحلیف او بود که آن را به نتیجه رساند. نتانیاهو نمی‌خواست به استیو ویتکاف، نماینده جدید ترامپ در امور خاورمیانه، «نه» بگوید، زیرا معتقد بود که این کار به روابطش با ترامپ آسیب می‌رساند. در همین حال، مصر و قطر این توافق را فرصتی زودرس برای جلب حمایت دولت ترامپ می‌دیدند. احتمالاً آنها به حماس گفته‌اند که این توافق به نفع این گروه است زیرا هرگز نمی‌توانند تحت دولت ترامپ توافق بهتری به دست آورند. ترامپ در ۲ دسامبر در پلتفرم تروث سوشال نوشت که اگر گروگان‌ها تا زمان ورود او به دفتر آزاد نشوند، "جهنم به پا خواهد شد." اما به نتیجه رساندن یک توافق، یک مسئله است و اجرای آن مسئله‌ای دیگر.

اگرچه نباید روی غلبه محاسبات عقلانی حماس بر غریزه ایدئولوژیک آن حساب کرد، ممکن است حماس ببیند که به یک آتش‌بس دائمی علاقه‌مند است، حتی اگر فقط برای ایجاد وقفه طولانی‌تر در جنگ باشد و فرصتی برای بازسازی پیدا کند. هیچ دولت اسرائیلی (یا جامعه بین‌المللی) نمی‌تواند حاکمیت ادامه‌دار حماس در غزه پس از جنگ را بپذیرد.

نتانیاهو، از سوی دیگر، باید تشخیص دهد که اگر اسرائیل توافق را نقض کند و حماس این کار را نکند، ممکن است با پیامدهایی روبه‌رو شود، نه فقط با افکار عمومی اسرائیل که به‌طور گسترده از توافق حمایت می‌کند زیرا آزادی گروگان‌های باقی‌مانده را می‌بیند، بلکه همچنین با ترامپ. رئیس‌جمهور قبلاً این توافق را یک پیروزی قلمداد کرده بود و نمی‌خواهد شکست آن تصویرش به‌عنوان یک میانجی‌گر صلح را لکه‌دار کند. از سرگیری جنگ در غزه همچنین امکان مذاکره برای عادی‌سازی روابط عربستان و اسرائیل را تقریباً غیرممکن می‌کند، زیرا عربستان سعودی تا زمانی که اسرائیل در غزه باقی بماند، از حرکت به سمت توافق صلح با اسرائیل خودداری خواهد کرد.

 

نتانیاهو، البته، بیشتر به ماندن در سمت نخست‌وزیری اهمیت می‌دهد تا خوشحال کردن ترامپ. اما یک مسئله وجود دارد که ممکن است نتانیاهو برای آن حاضر باشد دولت خود را به خطر بیندازد و با انتخابات روبه‌رو شود: ایران و برنامه هسته‌ای آن. حتی بیشتر از عادی‌سازی روابط با عربستان سعودی، که اخیراً تمرکز او بوده، جلوگیری از تهدید موجودیتی ایران علیه اسرائیل، تعریف‌کننده سیاست‌های نتانیاهو بوده است.

یک توافق با ترامپ که طی آن ایالات متحده برای عقب راندن قاطعانه برنامه هسته‌ای ایران تلاش کند، برای نتانیاهو ارزش بسیاری خواهد داشت. ممکن است نتانیاهو حاضر نباشد برای پایان دادن به جنگ غزه دولت خود را به خطر اندازد، اما اگر احساس کند که یک تفاهم استراتژیک با ترامپ دارد که ایالات متحده به هر طریق ممکن تضمین خواهد کرد که ایران به تسلیحات هسته‌ای دست نخواهد یافت، ممکن است متقاعد شود.

از نظر عملی، ترامپ احتمالاً فشار اقتصادی بسیار بیشتری علیه ایران اعمال خواهد کرد و در عین حال با تهدید به استفاده از نیروی اسرائیلی، با حمایت واشینگتن، پیام روشنی به ایرانی‌ها منتقل خواهد کرد: راه‌حل دیپلماتیک ممکن است وجود داشته باشد، اما ایران باید از آن استفاده کند تا از حملات نظامی که زیرساخت هسته‌ای ۳۰ ساله آن را نابود خواهد کرد، جلوگیری کند. چنین پیامی قطعاً انگیزه ایران برای مذاکره را کاهش نخواهد داد. در واقع، رئیس‌جمهوری ایران، مسعود پزشکیان، و معاون او، محمدجواد ظریف، اعلام کرده‌اند که ایران برای مذاکره با دولت ترامپ آماده است، آن‌هم پس از آنکه از تعامل مستقیم با جو بایدن خودداری کرده بودند. این امر نشان می‌دهد که تهران تحت فشار است.

دلیل خوبی هم برای نگرانی دارند: جمهوری اسلامی در سال گذشته به‌طور چشمگیری ضعیف شده است. ... مرتضی افقه، اقتصاددان ایرانی، گفته است که "بدون رفع تحریم‌ها، کشور ظاهراً به مدیریت پایدار اقتصاد قادر نیست."

بااین‌حال، ممکن است ایران آماده نباشد که برنامه هسته‌ای خود را عقب براند و ذخایر موشک‌های بالستیک خود را به میزان موردنظر ترامپ یا نتانیاهو کاهش دهد. به‌هرحال، ترامپ در سال ۲۰۱۸ از توافق هسته‌ای اصلی ایران خارج شد، زیرا آن توافق تنها گزینه تسلیحاتی شدن هسته ای ایران را به تعویق می‌انداخت. اما ایران باید بداند که تهدید نیروی نظامی یک بلوف اسرائیلی نیست. در گفت‌وگوهای اخیر ما با اعضای دستگاه امنیتی اسرائیل که پیش‌تر مخالف حمله به سایت‌های هسته‌ای ایران بودند، متوجه تغییر نگرش آن‌ها شدیم. این تغییر تا حدی به دلیل آسیب روانی ناشی از ۷ اکتبر و همچنین موفقیت‌های نظامی اسرائیل در لبنان و ایران بود. حتی این باور در حال شکل‌گیری است که حکومت ایران شکننده است و از دست دادن زیرساخت گران‌قیمت هسته‌ای آن می‌تواند به تغییر منجر شود.

هنر معامله

با این حال، مقام‌های اسرائیلی که از حمله به برنامه هسته‌ای ایران حمایت می‌کنند، اذعان دارند که این حمله نباید تنها توسط اسرائیل انجام شود. در عوض، آن‌ها حمایت مادی و دیپلماتیک ایالات متحده را خواستار هستند، اگرچه ممکن است مشارکت مستقیم ایالات متحده را نیز مدنظر داشته باشند. این خواسته اسرائیل به‌طور قطع می‌تواند در بحث‌های ترامپ با نتانیاهو درباره نحوه مدیریت آینده توافق آتش‌بس و همچنین توافق عادی‌سازی روابط با عربستان سعودی مطرح شود.

ممکن است ترامپ، با جاه‌طلبی‌های صلح‌جویانه خود، در اعلام حمایت از اسرائیل برای ورود به یک جنگ تردید داشته باشد. اما با توجه به حمایت او از سیاست فشار حداکثری علیه ایران، احتمالاً او ارزش ترکیب فشار اقتصادی بیشتر با یک تهدید نظامی معتبر اسرائیلی را به‌عنوان بهترین راه برای دستیابی به یک نتیجه مذاکره‌شده درک می‌کند. نتانیاهو نیز به نوبه خود موافقت خواهد کرد که از اقدام نظامی خودداری کند تا واشینگتن مشخص کند که آیا تهران واقعاً آماده است گزینه تسلیحات هسته‌ای خود را کنار بگذارد یا خیر. برای حفظ تهدید اسرائیلی به‌عنوان یک عامل معتبر و اهرم در هر گونه مذاکره با ایران، ایالات متحده باید قابلیت‌هایی را در اختیار اسرائیل قرار دهد که بتواند سایت غنی‌سازی سوخت فردو را که اسرائیل با تسلیحات فعلی خود قادر به تخریب آن نیست، از بین ببرد. واشینگتن باید تعهدی محکم بگیرد که اسرائیل تا زمانی که تلاش‌های دیپلماتیک ترامپ هنوز شانس موفقیت دارد، حمله‌ای انجام نخواهد داد. اما اگر دیپلماسی شکست بخورد و اسرائیل حمله کند، نیروهای آمریکایی باید نقش حمایتی ایفا کنند، به‌طوری‌که ایالات متحده بار دیگر در دفاع از اسرائیل در برابر حملات موشکی ایران کمک کند، حتی اگر از هرگونه عملیات تهاجمی در داخل ایران خودداری کند.

لغو سازوکار ماشه – یک بند در توافق هسته‌ای ۲۰۱۵ که امکان بازگرداندن تحریم‌های شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران را می‌دهد – در اکتبر ۲۰۲۵ می‌تواند به‌عنوان ضرب‌الاجلی برای مذاکرات ایالات متحده و ایران عمل کند. چنین ضرب‌الاجلی می‌تواند اهرمی برای واشینگتن فراهم کند و مانع از این شود که ایران به‌سادگی با ذخیره کردن اورانیوم بیشتر و منحرف کردن بخشی از آن به سایت‌های مخفی، وقت‌کشی کند.

ترامپ اکنون در موقعیت خوبی قرار دارد تا به جنگ غزه پایان دهد، گروگان‌ها را بازگرداند و جاه‌طلبی‌های هسته‌ای ایران را کاهش دهد. او حتی می‌تواند روابط اسرائیل و عربستان سعودی را عادی کند و مسیری برای تشکیل کشور فلسطینی ایجاد کند، به شرطی که فلسطینی‌ها شماری از معیارهای ملموس را برآورده کنند. او ممکن است بتواند همه این‌ها را بدون شلیک حتی یک گلوله انجام دهد. اگر او در نقش صلح‌جویی خود جدی باشد، باید این رویکرد را به نتانیاهو پیشنهاد دهد. تلاش‌های او ممکن است در نهایت شکست بخورد، اما امروز، شانس موفقیت بهتر از گذشته است. به ندرت منافع در سیاست خارجی به این اندازه منطبق می‌شوند و بنابراین ترامپ فرصت انجام کاری را دارد که پیشینیانش تنها می‌توانستند آرزوی آن را داشته باشند.

منبع: فارن افرز

اشتراک گذاری:
ارسال نظر
پربیننده‌ها پربحث‌ها