به گزارش صد آنلاین، یکی از اعضای این باند پنج روز پس از آزادی از زندان، بار دیگر دستگیر شد. در ادامه گفتوگوی تپش با سر دسته باند و یکی از اعضای آن را میخوانید.
*خودت را معرفی کن
سینا ۳۴ ساله هستم.
*سابقه داری؟
بله. چند سابقه کیفری دارم و چهار بار به زندان افتادهام. آخرین بار یک سال قبل آزاد شدم.
*چرا روی بدنت جای چاقو و خالکوبی است؟
از اراذل و اوباش شرق تهران هستم و اینها یادگاری آن روزهاست. دوبار به جرم شرارت زندان رفتم و این زخمها به دلیل درگیریهای آن زمان است.
*توبه کردی؟ از شرارت، بله، اما دزد شدم و سرقت انجام میدهم. *چند سال زندان بودی؟ برای جرایم مختلفم شش سال زندان کشیدم. یک سال قبل بیرون آمدم و خواستم مثل آدم زندگی کنم که نشد.
*چرا؟
خرج زندگی زیاد بود و بیکار بودم، تصمیم گرفتم باند سرقت تشکیل دهم و برای همین با دوستانم مشورت کردم و با چهار نفر از آنها باند سرقت خودرو تشکیل دادم.
*پس شدی سردسته باند؟
من کوچک همدستانم هستم اما آنها مرا به عنوان رئیس باند قبول کردند و با نظر و سفارش من، خودرو سرقت میکردند.
*چگونه خودرو سرقت میکردید؟
بستگی به محلش داشت. گاهی کسی خودرو را روشن میگذاشت که از غفلتش استفاده و آن را سرقت میکردیم. گاهی داخل خیابان حین پرسهزنی خودرویی که ایمنی نداشت را سرقت میکردیم. این به محیط و زمان سرقت بستگی داشت.
*بیشتر چه زمانی سرقت میکردید؟
همزمان با تاریکی شب ما سرقتهایمان را انجام میدادیم.
*بعد از سرقت، خودروها را چه میکردید؟
یا لوازم با ارزشش را باز میکردیم و میفروختیم یا خودرو را یکجا به مالخر میدادیم. از شانس بد، قبل از اینکه مالخر خودرو را به استانهای دیگر ببرد یا اوراق کند، دستگیر شدیم و خودروها همگی تحویل مالباختگان شد.
*چند خودرو سرقت کردید؟
فکر کنم ۲۰خودرو.
*از هر سرقت چقدر گیرت میآمد؟
سه تا چهار میلیون سهم من بود.
*چرا اینقدر زود دستگیر شدید؟
همدست احمق من از سر طمع، با گوشی مالباخته که داخل خودرو بود، به او زنگ زد که ۳۰ میلیون تومان میگیرم و خودرو را پس میدهم. بعد پلیس رد ما را زد و خیلی زود دستگیر شدیم. باور کنید ما فقط چند روز بود که سرقت را شروع کرده بودیم و سر این اشتباه احمقانه لو رفتیم.
*فکر میکردی دستگیر شوی؟
به این زودی نه، ما شروع نکرده، تمام شدیم.
*چه خودروهایی را بیشتر سرقت میکردید؟
ما راحت سرقت میکردیم، وقتی طرف خودرو راروشن رهامیکندوداخل نانوایی میرود،یعنی بیا و خودروی مرا ببر. یک خودرو را روشن روبهروی درپارکینگ سرقت کردیم. طرف خودرو رارها کرده بود تا برود درپارکینگ راببنددکه ما به سه شماره خودرو را بردیم. اینجا دزد مقصر است یا مالک سهلانگار خودرو؟ آنها اسباب سرقت را فراهم میکردند و ما سرقت را انجام میدادیم.
*تلفن همراه چطور سرقت میکردید؟
با پرسهزنی در خیابانها اگر طعمهای میدیدیم، سراغش میرفتیم و موبایل را میقاپیدیم. اگرمالباخته مقاومت میکردباچاقو تهدیدش میکردیم و گوشی را میگرفتیم. البته سرقت موبایل جرم دمدستی مابود. پول زیادی درآن نیست وریسک بالایی در دستگیری دارد. سرقت خودرو اصلیترین دزدی ما بود.
*پشیمان نیستی از خلاف؟
هرکسی بگوید پشیمان نیست، دروغ میگوید. ما هم وجدان داریم و ازکارخلاف خوشمان نمیآید.من ازوقتی خودم راشناختم یا اراذل بودم و در حال دعوا یا دزدی و زندان، یک جور با جرم و زندان زندگی ما را نوشتهاند./ سایت جنایی