پرونده جنجالی قاتل وحید مرادی(شرور معروف کشور)، مردی که یکی از هولناکترین جنایات خانوادگی در تهران را رقم زده بود و همچنین شرور معروف شرق تهران معروف به غول و جوانی که در درگیری دست به جنایت زده بود، سحرگاه دیروز با اجرای حکم قصاص آنها برای همیشه بسته شد.
قاتل وحید مرادی، جوانی است به نام سعید که یازدهم تیرماه سال97 در زندان دست به جنایت زد. آن روز در جریان درگیری بین 2 گروه از زندانیان در یکی از بندهای زندان رجایی شهر، یکی از زندانیان به نام وحید مرادی به قتل رسید. او شروری مطرح و معروف به عقاب ایران بود که به اتهام قتل یکی از دوستانش در منطقه ولنجک در زندان بود. بهدنبال قتل وحید مرادی، یکی از زندانیان به نام سعید که از 2سال قبلتر به اتهام قتل مردی با شلیک گلوله در زندان بود، تحت بازجویی قرار گرفت و معلوم شد که وی وحید مرادی را در زندان به قتل رسانده است. سعید به اتهام 2فقره قتلی که مرتکب شده بود محاکمه و به قصاص محکوم شد؛ اما چندی قبل توانست رضایت اولیای دم قتل اول را جلب کند. با وجود این همچنان حکم قصاص او در پرونده قتل وحید مرادی پابرجا و قطعی بود. سعید سحرگاه دیروز پای چوبه دار رفت و تا آخرین لحظات تلاش کرد تا از اولیای دم مهلت یا رضایت بگیرد اما اولیای دم اصرار بر اجرای حکم مجازات داشتند. به این ترتیب تلاشهای او برای بخشش تا آخرین دقایق بینتیجه ماند و قاتل شرور مطرح کشور به دار مجازات آویخته شد. پایان پرونده «حسین غول» دومین فردی که نامش در لیست محکومان دیروز بود، حسین، معروف به «غول» بود. وی بهدلیل هیکل درشت و وزن سنگینش به غول معروف شده بود. این مرد از اراذل سطح یک و شروری سابقهدار بود و در یکی از پروندههایش مأمور کلانتری را زخمی کرده بود. او بعدازظهر سوم خرداد سال98 در خیابان صفا حوالی میدان امام حسین و در جریان درگیری، پسری را با شلیک گلوله به قتل رساند و پدرش را زخمی کرد. وی پس از جنایت راهی مرزهای غربی کشور شده بود که از ایران فرار کند اما دستگیر شد. او اعتراف کرد: چند وقت قبل دوستم امین پیش من آمد و مدعی شد که با یکی از بچههای محلهشان درگیر شده است. میگفت که درگیری بر سر یک نفر دیگر بوده است. نمیدانم راست میگفت یا نه، اما من واسطه شدم که آشتی کنند. وقتی برای آشتی نزد مقتول رفتیم، او حرفم را زمین انداخت. حتی یک روز با امین در قهوهخانه بودیم که مقتول به آنجا آمد و با هم درگیر شدند. پس از آن امین یک اسلحه به من داد و گفت پیش خودت نگه دار. اما مدام در گوشم میخواند که برو حال مقتول را بگیر.
تا اینکه روز حادثه مقتول را در خیابان دیدم و با او چشم تو چشم شدیم و جروبحثمان شد. سپس به خانه برگشتم و اسلحه را برداشتم. وی گفت: به مقابل مغازه گوشت و مرغفروشی مقتول رفتم و در درگیری ناخواسته چند گلوله شلیک کردم. پس از اعترافات غول قاتل، وی به قصاص محکوم شد و این حکم به تأیید قضات دیوانعالی کشور رسید. حسین غول سحرگاه دیروز به سالن اجرای حکم زندان رجایی شهر منتقل شد و او نیز مانند همه محکومان برای زنده ماندنش تلاش کرد اما اولیای دم درخواست او را نپذیرفتند و شرور شرق تهران به دار مجازات آویخته شد. قصاص قاتل شرور معروف سومین قاتلی که در کنار قاتل وحید مرادی و حسین غول قصاص شد مرد بوکسوری بود که در یکی از هولناکترین جنایتهای پایتخت 2 دخترش را همراه با پدرزن و مادرزنش در خانهشان در بلوار نبرد به قتل رسانده بود. شروع این پرونده به 20 مهر سال97 برمیگردد.
آن روز مردی با کلانتری نبرد تماس گرفت و از جنایات وحشتناکی که برادرش به نام حسن رقم زده بود، پرده برداشت. وی گفت: برادر 47سالهام سالهاست با همسرش اختلاف دارد. دیروز ظهر چندبار با برادرم تماس گرفتم اما با حالتی خاص با من صحبت کرد. نگران شدم و به خانهاش رفتم و پس از ورود با جنایت وحشتناکی که برادرم مرتکب شده مواجه شدم. او 2دختر خودش و پدر و مادر همسرش را کشته و بعد از قتل دست بهخودکشی زده بود که او را به بیمارستان رساندم. با این تماس مأموران قدم در محل جرم گذاشتند و با جنازههای خونین سولماز 19ساله، ساناز 17ساله و پدربزرگ و مادربزرگ آنها به نام سبزعلی 79ساله و بمانی 70ساله روبهرو شدند.
بهدنبال این اتفاق هولناک، عامل قتلها دستگیر شد و در بازجوییها به جنایت اقرار کرد. وی مدعی شد که بر سر اختلاف با همسرش دست به این جنایت زده است. این مرد مدتی بعد به اتهام قتل پدرزن و مادرزنش به قصاص محکوم شد و پس از قطعی شدن رای، سحرگاه دیروز پای چوبه دار رفت و به دار مجازات آویخته شد. اما چهارمین مرد محکوم به قصاص که سحرگاه دیروز پرونده زندگیاش بسته شد مردی بود که سال89 در جنوب تهران بر سر فروش یک انگشتر با جوانی درگیرشده و جان وی را گرفته بود. سحرگاه دیروز، پنجمین محکوم به قصاص نیز به سالن اجرا انتقال یافت اما حکم او اجرا نشد. این مرد سالها قبل در جریان درگیری جان زنی را گرفته و به قصاص محکوم شده بود. نام وی در فهرست اعدامیها قرار داشت اما با التماس از 2دختر مقتول خواست تا به او زندگی ببخشند و جانش را نگیرند. تلاشهای او برای حفظ جانش نتیجه داد و او از پای چوبه دار به زندان برگشت چراکه اولیای دم (فرزندان مقتول) به او مهلت دادند.