بازدید:۱۳۴۲
صد آنلاین | دو تبهکار زندانی، نقشه سرقت و کلاهبرداری خود را روی پاکت سیگار طراحی کردند و پس از آزادی از زندان آن را اجرا کردند، اما در نهایت دوباره دستگیر شده و به زندان بازگشتند.
به گزارش صد آنلاین،وحید و هومن مدعی هستند که به خاطر تنبلی، تبدیل به سارق شدهاند. چون حوصله کار کردن نداشتند.
گفتوگو با یکی از آنها را بخوانید.
از جزییات نقشهای که کشیده بودید بگو؟
از کجا شروع کنم؟ همه اینها نقشه من بود. هم سرقت میکردیم هم کلاهبرداری. البته سرقت را خودمان انجام نمیدادیم. برای این کار مادر و دختری را استخدام کرده بودیم، اما پشت پرده کلاهبرداری خودمان بودیم.
نقشه را کی کشیدی؟ وقتی در زندان بودیم. جزئیاتش را روی یک پاکت سیگار داخل بند نوشتم و وقتی آزاد شدیم، موبه مو اجرایش کردیم. اول از همه مادر و دختر جیب بری را استخدام کردیم. کار آنها این بود که داخل اتوبوس یا در شلوغی بازار، اقدام به جیب بری کرده و گوشی موبایل زنان را به سرقت میبردند. مادر سابقه دار بود، اما دخترش تازه وارد دنیای سارقان شده است. آنها پس از سرقت، گوشیها را تحویل ما میدادند و سهمشان را میگرفتند تا ما به سراغ نقشه بعدی یعنی کلاهبرداری هایمان برویم.
کلاهبرداری هایتان، به چه صورت بود؟
وقتی گوشی به دستمان میرسید، سیم کارت را از داخلش در آورده و درون یک گوشی دیگر قرار میدادیم. سپس از طریق تلگرام و واتس آپ آن خط به مخاطبانش پیام میفرستادیم. پیامهایی با این مضمون که تصادف کردهایم یا در بیمارستان هستیم و نیاز به پول داریم. خلاصه به بهانههای مختلف برای مخاطبان، پیام میفرستادیم و از ۳ تا ۱۰ میلیون تومان از افراد پول درخواست میکردیم.
مگر صاحبان خط، سیم کارت هایشان را نمیسوزاندند؟
زمان طلایی که میگویند همین است. بعد از ساعت اداری، نمیشود سیم کارت را سوزاند. یعنی طرف باید صبر کند تا روز بعد که سیم کارتش را بسوزاند. ما هم معمولا از مادر و دختر میخواستیم بعد از ساعت اداری سرقت را انجام بدهند.
پول را به حساب معتادان واریز میکردید؟
درست است. ما کارت عابربانک افراد معتاد را به مدت دو یا سه روز اجاره میکردیم و معمولا برای هر کارتی که دو یا سه روز دستمان بود، یک میلیون تومان میدادیم.
از هر گوشی که سرقت میکردید، چقدر گیرتان میآمد؟
بستگی داشت. گاهی اوقات همه مخاطبان صاحب گوشی که برایشان پیام میفرستادیم فریب میخوردند و پول واریز میکردند و رقم آن بالای ۵۰ میلیون تومان میشد، گاهی هم نه، زیر ۵۰ میلیون تومان. ما معمولا به ۲۰ نفر پیام میفرستادیم، گاهی همه واریز میکردند، گاهی فقط ۷ یا ۸ نفر.
نقشه دیگری هم داشتید برای سرقت هایتان؟
برای سرقت که نه. ما هدفمان بیشتر کلاهبرداری بود. حتی گاهی گوشی موبایلهای سرقتی را در سطلهای زباله رها میکردیم، چون میترسیدیم اگر به مالخر بفروشیم گیر بیفتیم. مگر مالخر چقدر گوشی را میخرید؟ به ریسکش نمیارزید. از طرفی من و دوستم دزدان راحت طلب و تنبلی هستیم. اصلا به همین دلیل خلاف و سرقت را انتخاب کردیم. دوست داریم پشت میز بنشینیم و پول به حسابمان واریز شود. البته ما یک نقشه دیگر هم برای کلاهبرداری داشتیم. به این صورت که سیم کارت از سارقان میخریدیم. یعنی با گوشی کاری نداشتیم. سیم کارت اعتباری از ۳۰۰ هزارتومان میخریدیم تا یک میلیون تومان. سیم کارت دائمی را هم بین ۳ تا ۵ میلیون تومان. سپس در سایتهای مختلف، آگهی فروش ماشین خارجی با قیمت خیلی پایین میگذاشتیم. زیر آگهی مینوشتیم به دلیل مهاجرت، زیر قیمت میفروشیم. افراد مختلف زنگ میزدند به همان سیم کارتهای سرقتی. چون قیمت ماشین خوب بود، حاضر میشدند بیعانه از ۵۰۰ هزار تا بالای یک میلیون تومان واریز کنند که البته پول هم به کارت افراد معتاد واریز میشد و این وسط ردی از ما وجود نداشت.
چطور این ایدهها به ذهنت خطور کرد؟
زندان برای خودش دانشگاهی است. در آنجا کلاهبردارانی بودند که با مردم تماس میگرفتند و به بهانه برنده شدن در مسابقات مختلف، آنها را پای دستگاه خودپرداز میکشاندند و حسابشان را خالی میکردند. وقتی این موضوع را متوجه شدیم با خودمان گفتیم چه کاری است که به خودمان زحمت سرقت و استرسش را وارد کنیم، هر لحظه هم ممکن است بعد از سرقت گوشی، پلیس تعقیبمان کند یا به دام شاکی گرفتار شویم. بهترین کار این بود که پشت میز بنشینم و سارق استخدام کنیم و خودمان پشت پرده باشیم، اما خب بخت با ما یار نبود که خیلی زود گیر افتادیم.
منبع: رکنا