سارق حرفهای منازل که تحت تعقیب پلیس بود پس از دستگیری اسرار یک زن که رئیس پاتوق مجرمان بود و با خلافکاران کار میکرد را فاش کرد تا از او که سرش را کلاه گذاشته بود انتقام بگیرد.
چند روز پیش مأموران پلیس پایتخت، پسری جوان به نام بهرام را به اتهام سرقت دستگیر کردند. او یک مجرم سابقهدار بود که بارها به اتهام جرایم مختلف زندانی شده بود. وی آخرین عضو یک باند سرقت بود که بهصورت سریالی به خانههای پایتخت دستبرد میزدند و بهدلیل اینکه لاغر و قدبلند بود به راحتی میتوانست از دیوار بالا برود و از طریق بالکن وارد خانهها شود. بهرام ماهها فراری بود تا اینکه مأموران با اقدامات تخصصی موفق شدند مخفیگاه او را شناسایی و وی را در یک عملیات ضربتی دستگیر کنند. خودم مالباختهام بهرام در بازجوییها علاوه بر اعتراف به سرقتهای سریالی، اسرار یک زن که رئیس یک گروه تبهکاران بود را فاش کرد و گفت که این زن سرش را کلاه گذاشته است. وی توضیح داد: من بارها به اتهام دستبرد به خانهها دستگیر و زندانی شده بودم تا اینکه مدتی قبل با دختری به نام سحر آشنا شدم. چنان دلباخته او شدم که تصمیم گرفتم دور خلاف را خط بکشم و مسیر زندگیام را تغییر دهم. از سوی دیگر نمیخواستم به سحر بگویم که یک مجرم سابقهدار هستم. به همین دلیل تصمیم گرفتم هویتم را تغییر بدهم و با هویت جدید، زندگی جدیدی و دور از خلاف شروع کنم. وی ادامه داد: یکی از دوستانم، زنی به نام شهره را به من معرفی کرد. او میگفت که شهره با افراد خلافکار کار میکند و میتواند برای من یک شناسنامه، کارت ملی و پاسپورت جعلی تهیه کند. من هم نزد شهره رفتم و از طریق او با مردی آشنا شدم که تخصصاش جعل و کلاهبرداری بود. این مرد 20میلیون تومان از من گرفت و قرار شد ظرف 48ساعت مدارک را تحویلم بدهد اما 2هفته گذشت و خبری نداشت.
هربار به سراغ شهره میرفتم بهانه میآورد و امروز یا فردا میکرد. کمکم متوجه شدم که سرم را کلاه گذاشتهاند اما چون تحت تعقیب پلیس بودم، نمیتوانستم شکایتی علیه این زن مطرح کنم تا اینکه در نهایت پلیس دستگیرم کرد و حالا تصمیم گرفتم شهره و افرادی که با او کار میکنند را لو بدهم. بازداشت رئیس پاتوق خلافکاران پس از اعترافات سارق سابقهدار و اطلاعاتی که وی در اختیار پلیس قرار داد، مأموران راهی خانه زن جوان شدند و او را در عملیاتی غافلگیرانه دستگیر کردند. علاوه بر این زن، چند مرد خلافکار دیگر که سابقهدار بودند و در زمینه جعل، کلاهبرداری و سرقت فعالیت داشتند در خانه وی دستگیر شدند. همچنین در بازرسی آنجا موادمخدر، لوازم سرقتی، نقشههای سرقت، مهر و مدارک جعلی و... کشف شد. متهمان برای انجام تحقیقات به اداره آگاهی تهران منتقل شدند. شهره در بازجوییها گفت که فقط خانهاش را به افراد تبهکار اجاره میداد و نقشی در جرایم آنها نداشت. زن جوان برای انجام تحقیقات بیشتر و شناسایی جرایم احتمالی از سوی وی، به دستور بازپرس دادسرای ویژه سرقت در اختیار مأموران اداره آگاهی تهران قرار گرفته است. اجاره بهای سنگین خانه خلافکاران شهره زنی 38ساله و سابقهدار است.
او میگوید نقشی در سرقت، کلاهبرداری و جعل نداشته و فقط خانهاش را بهصورت ساعتی به افراد خلافکار اجاره میداده است. چه شد که تصمیم گرفتی خانهات را اجاره بدهی؟ چون پولش خوب بود. هر یکساعت به اندازه یکماه اجاره خانه بود. من زن ولخرجی هستم و از سوی دیگر چون سابقهدار هستم نمیتوانم کار مناسب پیدا کنم. از سوابقت بگو؟ از جیببری تا سرقت و زورگیری. پروندهام سیاه است. اوایل در جاهای شلوغ جیببری میکردم. بعد دستگیر شدم و به زندان افتادم. پس از آزادی عضو یک گروه خلافکار شدم که زنان را طعمه قرار میدادند. من و چند زن دیگر سر راه رانندگان قرار میگرفتیم و با فریب آنها وارد خانههایشان میشدیم. سپس بیهوششان میکردیم و خانههایشان را خالی میکردیم. این بار هم دستگیر شدم اما پس از آزادی تصمیم گرفتم دیگر خلاف نکنم. این بود که خانهام را به تبهکاران اجاره میدادم تا خرج زندگیام تامین شود. خانه برای خودت است؟ بله. سالها قبل با پول دزدی آن را خریدم. بعد از آن شروع کردم به ساخت اتاقک در حیاط تا آن را اجاره بدهم. مجرمان میآمدند آنجا که نقشه سرقت یا کلاهبرداری بکشند. چه شد که تبدیل به یک خلافکار شدی؟ مشکلات زندگی. 16ساله بودم که به زور مرا پای سفره عقد نشاندند. همسرم یک قاچاقچی حرفهای بود که مدتی بعد از ازدواج دستگیرش کردند و اعدام شد. من هم از شهرمان فرار کردم و برای کار به تهران آمدم. بعد ناچار شدم برای تامین مخارج زندگی دزدی کنم. ظاهرا سر یک سارق را کلاه گذاشتی؟ من کلاه نگذاشتهام، سعید جاعل سرش را کلاه گذاشت. حالا هم غیبش زده و فرار کرده. وقتی دیدم سعید جاعل غیبش زده میخواستم پول سارق را پس بدهم اما او زودتر دستگیر شد و مرا لو داد.