آخرین اخبار
۱۷ دی ۱۴۰۳ - ۲۰:۴۷
حرف های مرد ناشناس درباره زن مطلقه و دخترش قتل به پا کرد
بازدید:۸۶۳
صد آنلاین | مرد خشن که در جنایتی شوم دخترش را مقابل چشمان همسر سابقش با شلیک گلوله کشته بود پای میز محاکمه ایستاد و مدعی شد از قتل پشیمان نیست.
کد خبر : ۱۳۷۷۱۵

به گزارش صد آنلاین،رسیدگی به این پرونده از هفدهم تیرماه امسال به دنبال قتل فجیع دختر ۱۷ ساله‌ای به نام پارمیدا آغاز شد. برادر بزرگ وی که هراسان با پلیس تماس گرفته بود گفت: من همراه مادرم  و دوست او و خواهرم برای تفریح به صالحیه بهارستان رفته بودیم. پدرم که سال‌هاست از مادرم جدا شده ما را تعقیب کرد و جلوی راهمان را گرفت .او اسلحه کشید و من از ترسم فرار کردم .او به خواهرم که روی صندلی عقب ماشین نشسته بود شلیک کرد و گریخت.

 

 

با این تماس ماموران پلیس به بررسی پرداختند و جسد پارمیدا که با شلیک دو گلوله به سرش از پا درآمده بود به پزشک قانونی منتقل شد. مادر قربانی در بازجویی‌ها گفت: من و همسرم سال‌هاست از هم جدا شده‌ایم .همسرم سابقه مصرف مواد مخدر و الکل دارد. او بارها تلاش کرد دختر و پسر را از من دور کند تا با خودش زندگی کنند .اما آنها راضی نشدند.

آخرین بار من همراه دختر و پسرم و مردی به نام نیما که از چندسال  قبل با او آشنا شده بودم برای تفریح بیرون رفته بودیم .من  و نیما از ماشین پیاده شدیم که همسر سابقم سر رسید .او به روی فرزندانم اسلحه کشید و دخترم را کشت . با اطلاعاتی که ماموران پلیس به دست آورده بودند مرد ۴۷ ساله به نام پیمان یک روز بعد ازجنایت خانوادگی ردیابی و بازداشت شد و به قتل فجیع دخترش اعتراف کرد .

اعتراف به قتل فجیع دختر

این مرد در بازجویی‌ها گفت: بعد از جدایی از همسرم سعی کردم تا دختر و پسرم را پیش خودم ببرم و از آنها مراقبت کنم. اما آنها قبول نکردند .انها با مادرشان زندگی می‌کردند تا اینکه از یک سال و نیم قبل متوجه شدم همسر سابقم با مرد جوانی به نام نیما آشنا شده  و قصد ازدواج دارد .من چند بار با نیما درگیر شدم. در این مدت دخترم ازدواج کرد اما من متوجه شدم نیما با دخترم هم رابطه پنهانی دارد .نیما خودش برایم پیامک ارسال کرد و گفت علاوه بر همسر سابقم با دخترم هم در ارتباط است.

وی ادامه داد: من این موضوع را باور نکردم تا اینکه دامادم با من تماس گرفت و گفت پارمیدا با نیما رابطه پنهانی دارد.من حتی پیامک‌های رد و بدل شده بین آن دو را هم دیدم. به همین خاطر تصمیم به قتل دخترم گرفتم.

متهم گفت: من سعی کردم دخترم را پیش خودم ببرم تا از این منجلاب نجاتش دهم. اما همسر سابقم اجازه نمی داد و می خواست دخترم هم مانند خودش فاسد باشد.به همین خاطر اسلحه تهیه کردم و به دنبال فرصت مناسبی بودم تا دخترم را که باعث آبروریزی بود از زندگی حذف کنم.آخرین بار وقتی متوجه شدم آنها برای تفریح به حاشیه تهران رفته‌اند با موتور آنها را تعقیب کردم .همسرم و نیما از ماشین پیاده شدند و من با اسلحه به سمت ماشین رفتم .پسرم به محض روبرو شدن با من قمه کشید. اما وقتی اسلحه را در دستانم دید فرار کرد .من در عقب ماشین را باز کردم و به سر دخترم که روی صندلی نشسته بود شلیک کردم. من به خاطر مسائل ناموسی دخترم را کشتم و از قتل پشیمان نیستم .

با اعترافات مرد خشن وی به پزشکی قانونی معرفی شد و کارشناسان سلامت روان وی را تایید کردند. به این ترتیب برای وی به اتهام قتل عمدی دخترش ،حمل و نگهداری سلاح غیر مجاز  و قدرت نمایی با اسلحه کیفرخواست صادر و پرونده‌اش به شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد .

در دادگاه

در ابتدای جلسه مادر قربانی روبه روی قضات ایستاد و برای شوهر سابقش اشد مجازات خواست. وی گفت: من سال ۹۰ از همسرم جدا شدم .اما او دست از سر من و فرزندانم برنمی‌داشت و آخرین بار هم دخترم را بی‌رحمانه کشت. دو هفته بعد از قتل دخترم دامادم از غصه این ماجرا خودکشی کرد و مرد.

سپس متهم روبه روی قضات ایستاد  و گفت: باعث همه این مصیبت‌ها همسرم بود .سال ۸۸ پدر زنم مرا همراه خودش به سرقت برد .اما ما همانجا دستگیر شدیم و به زندان افتادیم .سال ۹۰ همسرم از من جدا شد و همان موقع حرف‌های بدی پشت سر او به گوشم می‌رسید اما باور نکردم.

وی ادامه داد:من از ۶ سالگی خودم دخترم را بزرگ کردم و با اینکه مجدد ازدواج کرده بودم اما همیشه همراه دخترم بودم به او محبت می‌کردم .اما پارمیدا وقتی بزرگ شد پیش مادرش رفت و رفتارهای او را ادامه داد. مدتی قبل مردی با من تماس گرفت و پشت سر همسرم و دخترم حرف‌های بدی زد. او گفت با آنها رابطه پنهانی دارد. او حتی به دامادم هم زنگ زده و از او خواسته بود تا پارمیدا را طلاق دهد. دامادم به خاطر مرگ دخترم خودکشی نکرد .او به خاطر آبرویش دست به خودکشی زد. او خواهرزاده من بود .

این متهم در تشریح جزییات قتل گفت: حرف‌های مرد ناشناس پشت سر همسر سابقم و دخترم مرا روانی کرده بود. حتی مرد ناشناس یک بار به من حمله کرد و می‌خواست مرا آتش بزند. از آن شب به بعد مدام می‌ترسیدم .به همین خاطر و برای دفاع از جانم اسلحه خریدم . آن روز با موتور همسرم و دختر و پسرم را تعقیب کردم و وقتی ماشین آنها متوقف شد جلو رفتم .اما پسرم قمه کشید. ولی وقتی اسلحه را در دستم دید فرار کرد و  من برای پایان دادن به همه آبروریزی‌هایی که دخترم درست کرده بود دو گلوله به سر او شلیک کردم .من از قتل دخترم پشیمان نیستم .همسرم و رفتارهایش و توطئه‌های او علیه من موجب شد دست به چنین کاری بزنم .

با پایان دفاعیات متهم، قضات وارد شور شدند تا رای صادر کنند.

 

منبع : رکنا

اشتراک گذاری:
ارسال نظر
تازه‌ها
پربیننده‌ها پربحث‌ها