به گزارش صد آنلاین، این مرد ثروتمند پیشتر اعتراف کرده بود آرش را به قتل رسانده اما بعد مدعی شد اعتراف دروغ داشته و اصلا چنین کاری نکرده است.
یک سال قبل مردی به ماموران پلیس گزارش داد پسرش به نام آرش گم شده است. او گفت: پسرم اعتیاد داشت و ما به خاطر اعتیادش رابطه خوبی با هم نداشتیم. تا اینکه مدتی متوجه شدم مدتی قبل با مرد ثروتمندی به نام حمید دوست شده و با هم کار میکنند. امیدوار بودیم با او آینده خوبی داشته باشد اما بعد از مدتی با حمید دچار اختلاف شد و حالا هم گم شده است.
ماموران سراغ حمید رفتند. او گفت هیچ خبری از آرش ندارد و مدتهاست با او ارتباطی نداشته است.
چند روز بعد شهروندان به پلیس گزارش دادند جسد مردی را اطراف بومهن پیدا کردهاند. تحقیقات نشان داد جسد متعلق به آرش است. این در حالی بود که محل کشف جسد با خانه حمید فاصله زیادی نداشت. به این ترتیب حمید بازداشت شد. بازرسی خودروی مرد مظنون نشان داد در ماشین مقداری بنزین ریخته شده و بوی شدیدی در ماشین است. به این ترتیب حمید به اتهام قتل آرش تحت بازجویی قرار گرفت. او گفت: با آرش اختلاف داشتم. من صاحب چندین ملک در شمال تهران هستم. به تازگی در منطقه پردیس هم سرمایهگذاری کرده بودم و به واسطه خرید و فروش ملک در منطقه پردیس با آرش آشنا شده بودم اما پس از مدتی به خاطر اختلافاتی که پیش آمد، رابطهام را با او تمام کردم. او پس از مدتی بار دیگر سراغم آمد و با من طرح دوستی ریخت .
وی ادامه داد: آرش سعی کرد با حرفهایش مرا وسوسه کند. میگفت میخواهد ملکی را در منطقه پردیس به من بفروشد که از این معامله سود زیادی به دست میآورم. او از من خواست برای معامله پول نقد، طلا و چک همراه ببرم. من که خام حرفهای او شده بودم، سوار ماشینش او شدم اما او در بین راه دو مرد غریبه را سوار ماشین کرد. میگفت آنها دوستهای قدیمیاش هستند که اتفاقی با آنها روبهرو شده و ما میتوانیم آنها را به عنوان شهود برای معامله همراهمان ببریم اما در بین راه دو مرد غریبه سیمی را دور گردنم انداختند و با جسمی سخت به سرم زدند. آنها میخواستند مرا بکشند. با تهدید، پول و طلاها و چند قطعه چک سفید امضا و قولنامههایی را که همراه داشتم از من گرفتند و تهدید کردند در این باره به کسی حرفی نزنم. من که ترسیده بودم شکایتی مطرح نکردم.
حمید ادامه داد: بعد از چند روز چون کینه آرش را به دل گرفته بودم به فکر انتقام افتادم و او را کشتم و جسدش را آتش زدم.
با تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد. در جلسه رسیدگی متهم اتهام را رد کرد و گفت: من هیچ نقشی در قتل آرش نداشتم و اعترافاتم تحت فشار بود. چون پولدار هستم با من چنین رفتاری شده است.
انکارهای متهم ادامه داشت تا اینکه قضات تصمیم گرفتند شهود را به دادگاه احضار کنند.
در جلسه دوم، شاهدان یک به یک در جایگاه قرار گرفتند. یکی از آنها گفت: من متهم را هنگام بیرون آوردن یک کیسه آبی از داخل ماشینش دیدم و به خاطر دارم داخل کیسه آبی پای یک انسان قرار داشت. اگرچه چهره متهم کمی تغییر کرده اما قابل شناسایی است و شک ندارم این فرد همان مردی است که جسد را از ماشینش خارج میکرد.
شاهد دیگر نیز گفت حمید را در حال آتش زدن کیسهای دیده است.
متهم باوجود اظهارات شاهدان، همچنان در آخرین دفاع هم قتل را انکار کرد و گفت: آسم دارم و برای اینکه از من اعتراف بگیرند داروهایم را گرفتند. من گفتههای شاهدان را هم قبول ندارم.
در پایان هیات قضات وارد شور شدند و با توجه به مدارک موجود در پرونده وشهادت شهود متهم را به قصاص محکوم کردند. منبع : اعتماد آنلاین