به گزارش صد آنلاین، «عامل قتل های برنجی» وقتی با اسناد و مدارک انکارناپذیر در حیرت فرو رفت دیگر نتوانست راز قتل اولین نامزد ۱۷ ساله اش را بیش از این پنهان کند. او به صراحت قتل چهارمین زن با شیوه خوراندن قرص های برنج را پذیرفت و در تشریح این ماجرای تکان دهنده گفت:سال۱۳۹۰ در بولوار فلاحی منطقه قاسم آباد ساکن بودیم که با دختر نوجوانی در مسیر مدرسه اش آشنا شدم و به او ابراز علاقه کردم
بعد از گذشت مدتی به خواستگاری«عاطفه»رفتم و چون او هم به من علاقه مند بود خیلی زود مراسم خواستگاری برگزار شد و ما در اردیبهشت ماه سال۱۳۹۰ با یکدیگر نامزد شدیم ،اما هنوز حدود یک ماه به شب یلدا باقی مانده بود و بنا به رسم و رسوم خاص دوران نامزدی باید کادوی «شب چله»را فراهم می کردم ولی مدام بهانه می آوردم و همسرم را تحقیر می کردم که «چاق شده است» ،وقتی نامزدم تحت تاثیر حرف هایم قرارگرفت یک روز قرص برنج را به جای قرص لاغری به او دادم و ادعا کردم با مصرف این قرص خیلی زود لاغر می شوی! و سپس به بهانه کاری از خانه بیرون رفتم!
طولی نکشید که خواهرزن خردسالم با من تماس گرفت که بیا حال «عاطفه»خوب نیست! من هم خودم را به منزل نامزدم رساندم و خودم با اورژانس تماس گرفتم . او را ابتدا به بیمارستان مهرگان بردیم و بعد از آن جا به بیمارستان امام رضا(ع)اعزام کردند ولی او ساعتی بعد جان سپرد. من که چند روز بعد دچار عذاب وجدان شده بودم ،خودم نیز قرص برنج مصرف کردم ولی چون پدرم متوجه ماجرا شد بلافاصله مرا به بیمارستان رساند و پزشکان هم گلویم را شکافتند به گونه ای که من مدت زیادی را در کما بودم و هنگامی که از مرگ نجات یافتم حدود۱۷-۱۸ عمل جراحی دیگر در همان نقطه انجام دادم.
عامل «قتل های برنجی» که با نظارت مستقیم قاضی شعبه ۲۵۸ دادسرای عمومی وانقلاب مشهد ماجرای اولین قتل هولناک خود را تشریح می کرد، در ادامه اعترافاتش افزود:وقتی خانواده نامزدم از من شکایت کردند طوری ادعا کردم که انگار «عاطفه»در مدرسه و توسط مدیر مدرسه قرص خورده و دچار مسمومیت دارویی شده است.
گزارش روزنامه خراسان حاکی است در همین حال مادر «عاطفه»که اشک ریزان در اداره جنایی پلیس آگاهی مشهد حضور یافته بود،درباره ماجرای مرگ مشکوک دختر نوجوانش گفت:دختر خردسالم آن زمان به من گفت که «مهران»قرصی را به خواهرم داد که حالش بد شد ولی من به حرف های او توجهی نکردم چراکه مهران مدعی بود«عاطفه» در مدرسه قرص خورده است!
این زن میانسال ادامه داد: روزی دخترم «عاطفه» به من گفت در مسیر مدرسه به پسری علاقه مند شده است و او می خواهد به خواستگاری اش بیاید.
من هم که دیدم دخترم عاشق شده، چاره ای جز پذیرش خواسته اش نداشتم. خلاصه پدر و نامادری «مهران»به خواستگاری آمدند ولی مدتی بعد از برگزاری مراسم عقدکنان از نامادری او زمزمه هایی می شنیدم که دختر شما چاق شده است .
او یک روز به من گفت: اگر می خواهید مراسم «شب چله» را برگزار کنیم باید دخترتان لاغر شود! من هم که خیلی از حرف های او تعجب می کردم چون هنوز ۶ ماه بیشتر از زمان عقدکنان آن ها نمی گذشت ولی آن روز (بیست ونهم آبان ۱۳۹۰)وقتی فهمیدم که دخترم در بیمارستان جان باخته است دیگر حال مناسبی نداشتم.
با وجود این زمانی که درگیر برگزاری مراسم عزاداری بودیم ، خانواده «مهران»ادعا کردند باید نیم ست طلا(هدیه ازدواج)را که به دخترم داده بودند به آن ها بازگردانیم تا دختر دیگری را برای پسرشان خواستگاری کنند. ولی وقتی با کارشناس حقوقی مشورت کردیم آن ها گفتند نباید هدایا را به آن ها بازگردانید! این بود که ما هم شکایت کردیم ولی پزشکی قانونی علت مرگ را نارسایی تنفسی بر اثر عوارض مسمومیت دارویی عنوان کرد و نتوانستیم نقش مهران را در مرگ دخترمان اثبات کنیم! تا این که امروز شنیدیم او به چند قتل دیگر با این شیوه اعتراف کرده است.
با توجه به سرنخ های وحشتناک دیگری که در این پرونده حساس وجود دارد،قاضی«وحید خاکشور»دستورهای ویژه ای را برای کنکاش های بیشتر و ورود کارآگاهان به دهلیزهای تاریک پرونده« قتل های برنجی» صادر کرده است وتحقیقات همچنان برای کشف زوایای پنهان این قتل های هولناک ادامه دارد.
سابقه خبر
«مهران رهنما»متهم۳۱ ساله که به اتهام قتل همسر دوم خود با شیوه خوراندن قرص برنج تحت تعقیب کارآگاهان دایره قتل عمد پلیس آگاهی قرارگرفته بود به شهرستان تربت حیدریه گریخت و این گونه با هماهنگی قضایی با قاضی دکتر حسن نژاد(دادستان تربت حیدریه)گروهی از کارآگاهان عازم روستای منظر شدند و با همکاری صمیمانه پلیس آگاهی تربت حیدریه موفق شدند عامل این جنایت را دستگیر کنند. او در مشهد علاوه بر قتل همسر ۳۰ ساله اش ،پرده از قتل مادرزن و خواهرزن۱۶ساله اش نیز برداشت و در ادامه به قتل نامزد ۱۷ ساله اش در ۱۳ سال قبل اعتراف کرد.