به گزارش سرویس فرهنگی صد آنلاین، اسلم بن عمرو، غلام آزاد شدهای بود که در خدمات امام حسین (ع) قرار داشت. پدر او از ترکان ایران بود و به همین دلیل گاهی به «اسلم ترک قزوینی» معروف شده است. برخی منابع تاریخی دیگر او را به نام «سلیمان» یا «سلیم» معرفی کردهاند، اما نام «اسلم» در اغلب روایات معتبر است.
حضور در کربلا
اسلم همراه با کاروان امام حسین (ع) به کربلا آمد و در این راه وظیفهای سنگین را به دوش گرفت. او پس از دریافت رخصت از امام سجاد (علیهالسلام)، به میدان نبرد رفت. پیش از رفتن به میدان، به خیمهها بازگشت تا با کودکان و خانواده امام حسین (ع) وداع کند. او در این لحظه با فرزندان امام خداحافظی کرد و سپس برای نبرد با دشمنان امام به میدان شتافت.
مبارزه و شهادت
در میدان جنگ، اسلم بن عمرو با شجاعت و دلاوری میجنگید و رجز میخواند: «امیری حسین و نعم الامیر، سرور فؤاد البشیر النذیر» (امیر من حسین است و چه نیکو سالاری دارد، او مایه شادی دل رسول خدا است!). او پس از نبردی سخت و تحمل جراحات فراوان، به زمین افتاد. در حالی که توان حرکت نداشت، به سوی امام حسین (ع) اشاره کرد. امام حسین (ع) به بالین او آمد و اسلم در حالی که چشمانش را باز کرد، با دیدن صورت امام تبسم کرد و گفت: «مثل من سعادتمند کیست که فرزند رسول خدا صورتش را بر صورتم نهاده است!» و پس از این سخنان، به شهادت رسید.
ویژگیهای شخصی اسلم
اسلم نه تنها در عرصه نبرد دلیری نشان داد، بلکه از نظر فرهنگی نیز فردی برجسته بود. او به سه زبان عربی، فارسی و ترکی تسلط داشت و سالها به عنوان دبیر و کاتب امام حسین (ع) در خدمت ایشان بود. علاقه او به کودکان، به ویژه فرزندان امام حسین (ع)، زبانزد بود و او با محبت و مهربانی، همبازی کودکان امام میشد.
وفاداری و شهادت
اسلم با اینکه غلام آزاد شده بود، تا آخرین لحظات عمر خود وفادار به امام حسین (ع) و خاندان ایشان باقی ماند. او از آغاز حرکت امام حسین (ع) از مدینه تا کربلا در کنار ایشان بود و در نهایت در این مسیر پر افتخار به شهادت رسید. اسلم بن عمرو نه تنها یک شهید در میدان جنگ، بلکه نمادی از وفاداری، فداکاری و صداقت در پیروی از امام است.