در روایات اسلامی و روایاتی منتسب به پیامبر اسلام (ص) یکی از نشانههای دوران ظهور و آخرالزمان خروج دجال است. ظهور دجال از نشانههای برپایی قیامت دانسته شده است. دجال فردی با یک چشم و صورتی کریه و موهایی تابدار است که بر پیشانی اش کلمه کفر حک شده است.
دجال در احادیث اسلامی به باور مسلمانان سنی و شیعه، موجودی است که چشم راستش کور است و مانند حبه انگور برآمده است. در باور شیعیان بر اساس حدیثی از امام علی (ع) چشم سالم دجال به وسط پیشانیاش آمده است؛ در جلو و عقب کاروان دجال کوههایی از دود حرکت میکنند که مردم در قحطیهای سخت انتظار غذا در آن کوهها را دارند؛ همه رودخانههایی که در مسیر دجال قرار میگیرند خشک میشوند و مطابق این حدیث او با صدایی بلند مردم را صدا میکند که «ای دوستان من به سمت من بیایید، من ارباب شما هستم که به شما دست و پا و غذا دادهام».
در روایات شیعه دجال در آخرالزمان و پیش از قیام مهدی از شرق و احتمالاً از خراسان ظهور میکند. او با انجام کارهای شگفتانگیز و معجزاتی که دارد جمع زیادی از مردم را میفریبد. دجال در اورشلیم ادعای خدایی میکند و سرانجام پس از حکمرانی به مدت ۴۰ روز یا ۴۰ سال به دست حضرت عیسی (ع) یا امام زمان (عج) یا هر دوی آنها کشته میشود. تا زمان ظهور دجال او در جزیرهای در اقیانوس هند به سر میبرد که از آن صدای موسیقی به گوش میرسد. روایات دیگری وجود دارد که در کوهی در جزیرهای در بند است و اهریمنان به او غذا میرسانند.
پیامبر (ص) درباره دجال چنین گفته است: «خداوند هیچ پیامبری را به رسالت برنگزید مگر آن که قومش را از دجال ترسانید و خداوند آن را تا به امروز بر شما تأخیر انداخته و اگر امر بر شما مشتبه شد بدانید که پروردگار شما یک چشم نیست و دجال بر الاغی که فاصله دو گوشش یک میل است خروج میکند و به همراهش بهشت و دوزخ و کوهی از نان و نهری از آب است و بیشتر پیروانش یهود و زنان و اعراب هستند و به همه کرانههای زمین به جز مکه و مدینه و حومه این دو شهر، گذر میکند.
دجال در روایات اهل سنت
قسمت عمده روایات در مورد دجال را «احمد حنبل» در کتاب «مسند»، «ترمذی» در «صحیح»، «ابن ماجه» در «سنن»، «مسلم» در «صحیح» و «ابن اثیر» در «نهایه» از عبدالله بن عمر و ابوسعیدخدری و جابر ابن عبدالله انصاری نقل کردهاند. در این روایات صفات گوناگون و عجیبی در توصیف دجال یاد شده است. از جمله این که: ادعای ربوبیت میکند، عمر طولانی دارد، همراه او آب و آتش است، کور را بینا کرده و مرض برص را بر طرف میکند.
«صائد بن صید» که در زمان پیامبر میزیسته و حضرت محمد (ص) او را از مصادیق دجال معرفی کرده است و چون بعداً از خروج دجال در آخرالزمان نیز خبر داده بعضی ها گمان کردهاند دجال موعود همان «صائد بن صید» است و در نتیجه به زنده ماندن و طول عمر او قائل شدند.
بعضی از نویسندگان اسلامی نیز با توجه به ریشه لغت «دجال» آن را منحصر به یک فرد بخصوص نمیدانند بلکه آن را عنوانی میدانند کلی برای افراد پر تزویر، حیله گر و حقه باز که برای فریب مردم از هر وسیلهای استفاده میکنند. دجال شخصی است که حق را با باطل آمیخته و از حق برای راهبرد اهداف شیطانی خود استفاده میکند.
دجال در روایتهای شیعه
در روایتهای شیعه نیز گفتههای زیادی در مورد دجال به چشم میخورد و این چنین گفته شده است که دجال در زمانی که مردم گناهان زیادی را انجام دهند و نیکی را بد و بدی را نیک بدانند، ظهور خواهد کرد.
حضرت علی (ع) فرمودند: «آگاه باشید که دجال صائد بن الصائد است. بدبخت کسی است که او را تصدیق کرده و بپذیرد و خوشبخت کسی است که او را تکذیب کند. او از منطقهای ظهور میکند که آنرا “اصبهان” گویند. از محلهای که به محله یهودیان معروف است. چشم راست او به هم چسبیده و هیچ حدقهای ندارد و چشم دیگر او در پیشانیاش است و آنچنان روشن است که مثل ستاره صبح میدرخشد. در چشم او گوشتی است که گویا به خون مخلوط است و بر پیشانیاش (مابین دو چشم) نوشته است کافر که هر کاتب و بیسوادی میتواند آن را بخواند. دریاها را درمینوردد و خورشید با او سیر میکند. در مقابلش کوهی از دود و در پشت سرش کوه سفیدی است که مردم میپندارند که غذاست. او در زمان قحطی سختی خروج میکند. در زیر پایش الاغی سبز یا تیره رنگ است. هر گام الاغ او یک میل راه طی میکند. سریع در زمین به سیر و گردش میپردازد. از چشمه و آبی که بگذرد تا روز قیامت خشک میشود. با صدای بلند (که همه اهل مشرق و مغرب میشنوند) فریاد میزند: به سوی من بیایید ای اولیا و دوستان من! من {خدایی هستم که} خلق کرد و صورتها را آفرید و تقدیرات را مقدر کرد و راهنمای شماست. “أنا ربکم الاعلی” دروغ میگوید! او دشمن خداست… و در نهایت به دست آن که عیسی پشت سرش نماز میخواند (حضرت مهدی) کشته میشود».
چشم دجال
با توجه به روایات شیعه و اهل سنت؛ یک چشم دجال، کاملاً کور و چشم دیگر، نابینای نسبی است. برجستگی و از حدقه درآمدن، ویژگی چشم راست دجال و درخشش همانند ستاره، ویژگی چشم چپ او می باشد. در برخی روایات از نوشته میان دو چشم دجال سخن به میان آمده که احتمال دارد کنایه از ثبوت و وضوح کفر دجال باشد.
دجال در ادیان پیش از اسلام
در کتاب انجیل نام دجال نیز به میان آمده است. از آیات انجیل استفاده می شود که دجال به معنای دروغگو و گمراه کننده است و چنین استفاده می شود که داستان خروج دجال و زنده بودنش در آن زمان هم در بین نصاری شایع بوده و در انتظار خروج دجال بوده اند.
دجال در مسیحیت
صلیب پطرس (صلیب وارونه) اغلب به عنوان نماد دجال شناخته می شود. عبارت دجال در عهد جدید چندین بار تنها در رساله یوحنا آمده است و مقصود کسی است که با مسیح مقاومت یا ضدیت می کند و مدعی آن باشد که خود در جای مسیح است.
در نامه اول یوحنا آمده است: «دروغگو کیست جز آن که مسیح بودن عیسی را انکار کند. آن دجال است که پدر و پسر را انکار می نماید». باز در همان رساله آمده است: «شنیده اید که دجال می آید الحال هم دجالان بسیار ظاهر شده اند و از این می دانم که ساعت آخر است.»
در جای دیگر در همان رساله می گوید: «…و هر روحی که عیسی مجسم شده را انکار کند از خدا نیست و این است روح دجال که شنیده اید که او می آید و الان هم در جهان است». برخی از علمای مسیحی از جمله صاحب قاموس کتاب مقدس، دجال را اسم عام می داند و به تصور وی مراد از دجال و دجالان کسانی هستند که مسیح را تکذیب کنند و این معنا از عبارات انجیل نیز استفاده می شود. همچنین گفته شده دجال یا ضد مسیح شخصی است که در آخرالزمان قیام کرده و مسیح، رجعت کرده او را از پای در خواهد آورد.