به گزارش صد آنلاین، زن مطلقه وقتی متوجه شد مرد پولداری که در اینستاگرام با او آشنا شده، حاضر به وصلت با او نیست، کینه مردان را به دل گرفت و با همدستی مردی قویهیکل آنها را زخمی و اموالشان را سرقت میکردند.
چندی قبل به مأموران پلیس تهران خبر رسید مردی در یک میهمانی شبانه به شدت زخمی و به بیمارستان منتقل شده است. وقتی مأموران به بیمارستان رفتند با پیکر خونین سهراب روبهرو شدند که با اصابت چند ضربه چاقو در پرتگاه مرگ قرار داشت. مرد جوان در اتاق عمل تحت درمان بود و تیم پزشکی تلاش میکردند او را به زندگی دوباره برگردانند. آنطور که شاهدان میگفتند سهراب به میهمانی شبانهای دعوت بوده و ساعتی بعد از ورودش، زن و مرد جوانی هم وارد میهمانی و با سهراب درگیر میشوند و او را با چند ضربه چاقو زخمی و از محل فرار میکنند. از سوی دیگر مشخص شد افراد حاضر در میهمانی زن و مرد ضارب را نمیشناختند و ادعا کردند آنها به این میهمانی دعوت نشده بودند. درحالیکه تحقیقات ادامه داشت، مأموران دریافتند سهراب از یک قدمی مرگ به زندگی بازگشته و بهبودی نسبی به دست آورده است، بدین ترتیب از او درباره حادثه تحقیق کردند.
آشنایی اینستاگرامی
سهراب در توضیح ماجرا گفت: شغلم آزاد است و درآمد خوبی دارم. مدتی قبل در اینستاگرام با زنی به نام شهین آشنا شدم. ما با هم ارتباط داشتیم و قرار بود ازدواج کنیم. چند ماهی از آشنایی ما گذشته بود و من در این مدت چند باری شهین را از نزدیک دیده بودم و فهمیدم اخلاقمان با هم جور در نمیآید، برای همین او را ترک کردم و دیگر از او خبری نداشتم.
او در شرح میهمانی شبانه هم گفت: شب حادثه در میهمانی تعدادی از دوستانم و افراد غریبهای که آنها را نمیشناختم، حضور داشتم. در حال جشن و پاکوبی بودیم که متوجه شدم شهین همراه مردی قویهیکل به جمع ما اضافه شد. وقتی او را در میهمانی دیدم خیلی تعجب کردم، چون هیچ کدام از میهمانها، شهین و همراهش را نمیشناختند. لحظاتی بعد او به مرد همراهش اشاره کرد و مرا به او نشان داد. در همین لحظه مرد قویهیکل به طرفم حمله کرد و به شدت مرا کتک زد و بعد هم با چاقو ضربات زیادی به بدنم وارد کرد. از شدت جراحات بیهوش شدم تا اینکه در بیمارستان بههوش آمدم و متوجه شدم مرد قویهیکل و شهین پس از اینکه مرا با چاقو زخمی کردند، مدارک و سوئیچ خودرویم را از جیبم برداشته و خودرویم را سرقت کردهاند که از هر دو شکایت دارم.
شکایت دوم
با شکایت مرد جوان، پرونده به دستور بازپرس دادسرای ویژه سرقت برای شناسایی متهمان در اختیار تیمی از مأموران پلیس قرار گرفت. همزمان با ادامه تحقیقات، مأموران با شکایت مشابهی روبهرو شدند که حکایت از آن داشت همان زن و مرد اینبار مرد دیگری را در خیابان به شدت کتک زدند، بهطوریکه او بیهوش شد و سپس گردنبند قیمتی او را سرقت کردند و از محل گریختند. مرد جوان پس از مرخص شدن از بیمارستان با شکایت از زن و مرد ضارب به مأموران گفت: در یکی از خیابانهای مرکزی تهران در حال رفتن به محل کارم بودم که خودروی سواری پژو راه مرا سد کرد، داخل خودرو، زن و مرد جوانی بودند که زن جوان به همراهش اشاره کرد و مرا به نامی صدا زد. به او گفتم کسی را به این نام نمیشناسم. در همین لحظه مرد قویهیکل از خودرو پیاده شد و مرا به شدت کتک زد، بهطوریکه سرم با جدول کنار خیابان برخورد کرد و بیهوش شدم. وقتی چشمانم را باز کردم روی تخت بیمارستان بودم و متوجه شدم زن و مرد ضارب، گردنبند طلایم را که بیش از ۱۰۰ میلیون تومان ارزش داشت، سرقت کردهاند.
بازداشت متهمان
با طرح شکایت دوم، چهرهنگاری از متهمان و بررسیهای فنی و بازبینی دوربینهای مداربسته نشان داد زن و مرد ضارب همان زن و مردی هستند که مدتی قبل سهراب را در میهمانی شبانهای تا پرتگاه مرگ کشانده بودند. بدین ترتیب مأموران تحقیقات خود را برای دستگیری دو متهم ادامه دادند تا اینکه چند روز قبل پلیس هنگام گشتزنی متوجه خودرویی شد که به صورت خلاف و به سرعت در حرکت بود. مأموران خودرو را تعقیب و در نهایت پس از تعقیب و گریز کوتاهی خودروی پژو را متوقف کردند. زن و مرد بازداشت شده ادعا کردند که بهخاطر همراه نداشتن گواهینامه قصد فرار داشتند، اما بررسیهای بیشتر مشخص کرد زن و مرد بازداشت شده همان زن و مردی هستند که دو مرد جوان را مدتی قبل مورد ضرب و جرح قرار داده و خودروی یکی از آنها و طلای دیگری را سرقت کردهاند.
متهمان پس از انتقال به اداره پلیس وقتی با دلایل و مدارک روبهرو شدند به جرم خود اقرار کردند و برای ادامه تحقیقات و شناسایی شاکیان احتمالی در اختیار تیمی از کارآگاهان پلیس آگاهی پایتخت قرار گرفتند.
شکار طعمهها در فضای مجازی
شهین زن جوانی است که به گفته خودش طعمههایش را در فضای مجازی شکار میکرده و پس از قطع رابطه با آنها با همدستی مرد مورد علاقهاش آنها را کتک میزده و اموالشان را سرقت میکرده است.
شهین سابقهداری؟
نه، من هیچ سابقهای ندارم.
چه شد که تصمیم گرفتی به این شیوه از مردان سرقت کنی؟
مدتی قبل از شوهرم جدا شدم و تصمیم گرفتم ازدواج کنم. هر روز در فضای مجازی پرسه میزدم تا اینکه با سهراب آشنا شدم. او قول داد با من ازدواج کند، اما مدتی بعد فهمیدم قصد ازدواج ندارد، به همین خاطر با سهراب قطع رابطه کردم، اما از او کینه گرفتم، به همین خاطر تصمیم گرفتم با سرقت خودرویش انتقام بگیرم.
اما همین یک مورد نبود؟
واقعیتش بعد از مدتی تصمیم گرفتم در فضای مجازی با مردان آشنا شوم و ارتباط برقرار کنم و بعد از آنها اخاذی کنم، اما نمیدانستم چطور اخاذی کنم تا اینکه با ارسلان در اینستاگرام آشنا شدم. بعد از آن بود که دو نفری تصمیم گرفتیم به این شیوه از مردان سرقت کنیم.
به همین دلیل با ارسلان آشنا شدی؟
وقتی با ارسلان در اینستاگرام آشنا شدم، دیدم ورزشکار و قویهیکل است. با خودم گفتم با او به راحتی میتوانم نقشهام را عملی کنم.
درباره شیوه سرقتهایتان توضیح بده؟
پس از آشنایی با دو شاکی در فضای مجازی با آنها قطع رابطه کردم و در مدت رابطه دوستی هم محل رفت و آمد آنها را یاد گرفته بودم. شاکیها را چند روزی زیر نظر میگرفتیم و زمان اجرای نقشه، من داد و فریاد میکردم که این مرد مزاحم من شده و موضوعات دیگر را پیش میکشیدم، ارسلان هم به همین بهانه آنها را کتک میزد.
اما شما به قصد کشت کتک میزدید؟
بله، ارسلان زیادهروی میکرد. من به گفته بودم طوری بزند که بترسند و شکایت کنند.