ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه از سال ۲۰۱۶ معروف بود که در مقایسه با دیگر روسای جمهوری امریکا، روابط نزدیکتری با دونالد ترامپ دارد. تا آنجا که حتی گفته شد دستگاه امنیتی تحت فرمان او تلاشهای وافری برای فرستادن دونالد ترامپ به کاخ سفید به جای هیلاری کلینتون داشتند. ترامپ نیز در طول دوران ریاست جمهوریاش به روابط نزدیکش با رئیس جمهوری روسیه مباهات میکرد و آن را ویژگی قابل افتخار خود میدانست. این دو در آن دوران دائما با یکدیگر در تماس بودند و بارها با هم دیدار کردند.
دوره بایدن و حمله روسیه به اوکراین و حمایت همه جانبه دولت بایدن از اوکراین در برابر روسیه، دوران یخ روابط روسیه و امریکاست. اما حالا که ترامپ به کاخ سفید برگشته است احتمال از سرگیری روابط واشنگتن – مسکو وجود دارد. پوتین انتخاب ترامپ را تبریک گفت و حتی در بیان تبریکش به رئیس جمهوری امریکا حرفهایی درباره دلار زد تا رئیس جمهوری جدید امریکا را خوش بیاید و بیشتر به فکر احیای دوستی با او بیفتد. از سوی دیگر ترامپ در دوران کارزار انتخابات ریاست جمهوریاش بارها گفته بود که به محض اینکه به کاخ سفید برگردد جنگ اوکراین را متوقف میکند.
یکی از دغدغههای همیشگی دولت امریکا چه در دوران ترامپ و چه در دوران بایدن و چه الآن که ترامپ مجددا به کاخ سفید برگشته، موضوع ایران است. آن هم در حالی که تنشهای خاورمیانه بر سر غزه و لبنان در اوج است، ما و اسرائیل به نوعی رویارویی مستقیم رسیدهایم و بعد از خروج امریکا از برجام در دوران دونالد ترامپ، برجام احیا نشده و در دوران بایدن نیز مذکرات برای بازگشت امریکا به برجام به نتیجه نرسیده است.
در این میان ظاهرا نتانیاهو با ترامپ و پوتین در تماس مستقیم است. او طی روزهای اخیر فرستادههای خود را به واشینگتن و مسکو فرستاده و تکاپوهای تازهای را آغاز کرده است. در بحبوحه بحران خاورمیانه بازگشت ترامپ به کاخ سفید بهترین خبر ممکن برای نتانیاهو است که آن قدر برای بازگشت ترامپ به کاخ سفید تلاش کرد که بایدن در یکی از صحبتهایش با خبرنگاران، مدتی قبل از برگزاری انتخابات، گفته بود که «هیچ کس بیشتر از من به نتانیاهو و منافع اسرائیل خدمت نکرد اما باز هم او (نتانیاهو) میخواهد ترامپ به کاخ سفید برگردد!» حالا نتانیاهو نه تنها برای بازگشت ترامپ به کاخ سفید برنامه دارد بلکه میخواهد از روابط نزدیک خود با پوتین نیز استفاده کند و اجماعی سهجانبه میان خود با رهبران امریکا و روسیه به وجود آورد. قطعا محور این اجماع ایران است. نتانیاهو حتی سفیر هم نزد ترامپ منصوب کرده و ترامپ نیز سفیر مد نظر خود را برای اسرائیل انتخاب کرده است.
ایران اگر تصمیم به مماشات یا مذاکره یا تذکر یا خواسته یا هشدار یا هر چیز دیگری، به ترامپ و دولت جدید امریکا دارد باید طی همین دو ماه یعنی تا قبل از ورود ترامپ به کاخ سفید دست به کار شود. سیستم امریکا این گونه است که بسیاری از تصمیمات و نقشهها در همین دو ماه گرفته میشود وقتی که در ۲۰ ژانویه که مساوی با D Day است، رئیس جمهوری جدید وارد کاخ سفید میشود اموراتی که از قبل تصمیم گیری شدهاند اجرایی می شوند. برای همین است که هنوز به یک هفته نرسیده ترامپ نامزدهای خود برای وزارتخانهها را اعلام کرده است. عموم افرادی هم که تا کنون انتخاب شدهاند تندرو، صهیونیستدوست و ضد ایرانی هستند. نباید از این موضوع نگران شد و نسبت به آن اغراق کرد و بزرگنمایی داشت. این احتمال را بدهیم که شاید این اقدام ترامپ «مهار» این افراد تندرو باشد. این افراطی ها «آزاد» باشند خطرناکترند درحالی که وقتی وزیر میشوند و گوش به فرمان ترامپ، مجبورند طبق دستورات او رفتار کنند. این موضوع نباید باعث شود که لابیگری ما در امریکا فراموش شود. فعالیت مضاعف در این دو ماه ضروری است، بعدا اگر تحت فشار قرار گرفتیم و در برابر اتفاقات پیشبینی نشده قرار گرفتیم، گفته نشود نگذاشتند، دیدی نشد، نمیگذارند!
در عین حال با توجه به روابط راهبردی ترامپ با کرملین مناسب است با پوتین در خصوص نگاه مسکو در مورد ترامپ مشورت و در خصوص احتمالات مشترک روسیه و ایران در مواجهه با دولت ترامپ ارزیابی شود. آیا چنین چیزی در دستورکار هست؟! آیا کادر سفارت و سفیر ما در مسکو هوشیار هستند و این موضوع را به طور جدی دنبال میکنند؟!