آخرین اخبار
۱۴ آبان ۱۴۰۳ - ۰۵:۳۸
قتل پسر جوان با گلدان سفالی/ چرا قاتل با اینکه اعدام نشد ولی جانش را از دست داد ؟
بازدید:۳۴۸
صد آنلاین | اوایل زمستان سال ۹۱ به مأموران پلیس شهرستان فسا در استان فارس خبر رسید دو پسر جوان در ساختمان مسکونی در یکی از محله‌های شهر درگیری خونینی رقم زده‌اند. 
کد خبر : ۱۲۴۲۳۷

به گزارش صد آنلاین،اوایل زمستان سال ۹۱ به مأموران پلیس شهرستان فسا در استان فارس خبر رسید دو پسر جوان در ساختمان مسکونی در یکی از محله‌های شهر درگیری خونینی رقم زده‌اند. 

 

 


با اعلام این خبر، تیمی از مأموران راهی محل حادثه شدند و داخل خانه‌ای با جسد پسر جوانی به نام بهرام روبه‌رو شدند که بررسی‌ها حکایت از آن داشت وی لحظاتی قبل در درگیری با یکی از دوستانش به نام سیروس به قتل رسیده‌است. 
گلدان سفالی شکسته‌شده نزدیکی جسد خونین نشان می‌داد مقتول بر اثر اصابت گلدان سفالی به سرش به قتل رسیده‌است. مأموران پلیس در ادامه دریافتند بهرام همراه یکی از دوستانش در خانه‌شان بوده که سیروس وارد خانه آن‌ها می‌شود و درگیری خونین را رقم می‌زنند. 

 

 

 

 امانت خونین 
مأموران از دوست مقتول که شاهد عینی درگیری مرگبار بود، تحقیق کردند. وی در ادعایی گفت: «ما همه بچه یک محل هستیم و سیروس و بهرام با هم دوست صمیمی بودند. مدتی قبل بهرام دستگاه بازی سیروس را امانت گرفت و به خانه‌شان آورد. او قرار بود چند روزی در خانه‌شان با آن بازی کند و دوباره به سیروس برگرداند. چند روز قبل سیروس از بهرام خواست دستگاه بازی‌اش را بر گرداند، اما مقتول هر بار بهانه‌ای می‌گرفت و امروز و فردا می‌کرد. البته من خبر داشتم که بهرام دوست داشت چند روز دیگر دستگاه پیش او امانت باشد و بعد به دوستش برگرداند. 
ساعتی قبل من و بهرام دو نفری در خانه‌شان با دستگاه بازی می‌کردیم که زنگ خانه آن‌ها به صدا در آمد. وقتی در را باز کردیم، سیروس بود و او برای گرفتن دستگاه بازی‌اش آمده بود. ما با دستگاه در حال بازی بودیم که سیروس از بهرام خواست دستگاه را تحویلش بدهد، اما دوستم از او خواست چند روز دیگر دستگاه پیش او امانت باشد. همین موضوع باعث درگیری آن‌ها شد و در جریان آن سیروس گلدانی را که کنار پنجره بود، برداشت و محکم به سر بهرام کوباند. بهرام خونین روی زمین افتاد و سیروس هم با دیدن این صحنه به سرعت از خانه آن‌ها فرار کرد. من بلافاصله با اورژانس تماس گرفتم، اما وقتی اورژانس رسید، دوستم فوت کرده‌بود.»

 حکم قصاص 
با به دست آمدن این اطلاعات، مأموران قاتل فراری را تحت تعقیب قرار دادند، اما متوجه شدند وی پس از حادثه محل زندگی‌اش را ترک کرده‌است. در حالی که ۲۴ ساعت از حادثه گذشته بود و پلیس همچنان در تعقیب قاتل فراری بود، سیروس به اداره پلیس رفت و خودش را معرفی و با اظهار پشیمانی به قتل دوستش اعتراف کرد. 
وی گفت: «من و مقتول دوست صمیمی بودیم و همیشه با هم بازی و تفریح می‌کردیم. من دستگاه بازی‌ام را به او امانت داده‌بودم و روز حادثه وقتی برای گرفتن دستگاه بازی‌ام به خانه آن‌ها رفتم، از رفتار او عصبانی شدم و با هم درگیر شدیم، اما هرگز قصد قتل او را نداشتم.»
متهم پس از بازسازی صحنه جرم و صدور کیفرخواست در دادگاه کیفری استان فارس محاکمه شد. اولیای دم برای قاتل درخواست قصاص دادند و قضات دادگاه هم قاتل را مجرم شناختند و وی را به جرم قتل عمدی دوستش به قصاص محکوم کردند. 

 

 

 


 بخشش پای چوبه دار 
حکم دادگاه پس از تأیید در دیوان عالی کشور برای سیر مراحل اجرای حکم به شعبه اجرای احکام دادسرای محل ارسال شد. در ادامه تیم صلح و سازش جلساتی را برای جلب رضایت اولیای‌دم برگزار کردند، اما نتیجه‌ای نگرفتند و در نهایت قاتل زمستان سال ۱۴۰۰ پای چوبه دار رفت. در حالی که طناب دار به گردن متهم آویخته شده‌بود، وی از مسئولان زندان درخواست کرد فرصتی به او بدهند تا چند دقیقه‌ای با اولیای‌دم صحبت کند. سیروس به مادر و پدر مقتول گفت: «من و بهرام با هم مثل برادر بودیم و هرگز تصور نمی‌کردم روزی دستم به خون دوست صمیمی‌ام آلوده شود. پس از حادثه خیلی پشیمان شدم و تصمیم گرفتم خودم را به پلیس معرفی کنم. از آن روز به بعد عذاب وجدان رهایم نمی‌کند و اگر بدانم با مرگ من او زنده می‌شود، شاید همان روز اول حاضر می‌شدم جانم را بگیرند تا دوستم به زندگی برگردد. من هر شب کابوس می‌بینم و زندگی آرامی ندارم و به همین دلیل در زندان تلاش کردم به زندانیان سواد یاد دهم و کار‌های خیر دیگری برای شادی روح دوستم و آرامش او انجام دادم و الان هم که در یک قدمی پایان زندگی هستم، درخواست بخشش دارم.»
مادر و پدر مقتول که از قبل سیروس را می‌شناختند، تصمیم گرفتند خانواده وی مانند آن‌ها در داغ فرزندشان سیاهپوش نشوند و به او زندگی دوباره دادند و متهم را با شرطی بخشیدند. اولیای‌دم اعلام کردند قصد دارند با مبلغی که از اولیای‌دم می‌گیرند برای آرامش روح فرزندشان در کار خیر و عام‌المنفعه‌ای هزینه کنند. 

 مرگ پس از آزادی 
خانواده قاتل شرط اولیای‌دم را پذیرفتند، اما قادر به تأمین همه این مبلغ نشدند. آن‌ها ابتدا به سراغ خیرین رفتند و تیم صلح و سازش هم با کمک خیرین مقدار زیادی از مبلغ درخواستی را فراهم کردند. خانواده قاتل که وضع مالی خوبی نداشتند، در ادامه خانه‌شان را فروختند و مبلغ درخواستی اولیای‌دم را فراهم کردند. در نهایت سیروس اوایل امسال پس از تحمل ۱۲ سال حبس از زندان آزاد شد و به آغوش خانواده‌اش بازگشت. او پس از آزادی هر روز بر سر مزار دوستش حاضر می‌شد و فاتحه می‌خواند و برای او خیرات می‌کرد، اما چندی قبل تیم صلح و سازش با خبر شد متهم آزاد شده به صورت ناگهانی در خواب سکته و فوت کرده‌است.

جوان آنلاین 
اشتراک گذاری:
برچسب ها :
ارسال نظر
تازه‌ها
پربیننده‌ها پربحث‌ها