نویسنده: اردوان امیراصلانی
در کمال شگفتی همگان، ایران و عربستان سعودی با اعلام آشتی و عادیسازی روابط در دهم ماه مارس زمینه وسیعی از فرصتهای دیپلماتیک و همچنین اقتصادی را برای خود هموار کردند.
مسلما، هدف اول مشترک از توافق ایران و عربستان تأمین امنیت خاورمیانه است که ثبات آن با مسابقه تسلیحاتی و اتحاد امنیتی با هدف مقابله با قدرت ایران به خطر افتاده بود. مدتهاست که این تنشزدایی آرزوی عربستان سعودی بوده است چراکه نیاز به تنوعبخشیدن به اقتصاد و جذب سرمایهگذاران خارجی برای برآوردهکردن جاهطلبیهای برنامه چشمانداز 2030 خود دارد. عربستان با امید ایجاد فضای اقتصادی مساعد برای توسعه، راهحل گفتوگو با تهران را برای دستیابی به این امکان که اکنون بسیار محسوس است، انتخاب کرد.
ایران برای تعامل منطقهای و جهانی به رویکرد گشایش روابط دیپلماتیک خود با امارات متحده عربی و بحرین که از سال 2016 با همبستگی با متحد سعودی خود روابط دوجانبه را با تهران قطع کرده بودند، ادامه میدهد. چنین پیشرفتهای دیپلماتیکی با هدایت سرمایهها به سمت مشارکتهای اقتصادی به جای مسائل امنیتی میتواند باعث ثبات و آرامش منطقه شود. پتانسیل این عادیسازی جهانی برای ایران که بهبود وضعیت اقتصادی را اولویت اصلی خود قرار داده، تعیینکننده است. ایران نیاز مبرمی به سرمایهگذاری خارجی دارد و اظهارات اخیر وزیر دارایی عربستان در این زمینه امیدوارکننده است. با شرط رعایت مفاد توافق، برآورد محمد بن سلمان در سال 2023 مبنی بر سرمایهگذاری 20 میلیارد دلاری در ایران براساس عادیسازی روابط دور از انتظار نیست. به نظر میرسد اراده سیاسی برای رسیدن به این هدف وجود دارد، اما مشکل تحریمهای آمریکا بر مبادلات بانکی با ایران همچنان یک مانع بزرگ است و در حال حاضر شرکتهای بزرگ سعودی همانند کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس نگران این موضوع هستند.
با این حال، راهحلهایی نیز وجود دارند که مستلزم ارائه یک استراتژی روشن از سوی دولتهاست. درواقع، بخشهای خاصی از قبیل صنایع غذایی یا داروسازی که از تحریمهای آمریکا در امان ماندهاند، میتوانند اولین حوزههایی باشند که از سرمایهگذاری خارجی بهرهمند میشوند و سایر بخشهای صنعتی نیز باید در انتظار راهحلهای امنیتی و نوآورانه بانکی باشند.
همچنین، ریاض میتواند از نفوذ خود در واشنگتن برای کسب معافیتها بهویژه در حوزه پروژههای مربوط به چالشهای اقلیمی و مدیریت آب که از موضوعات اساسی و جهانی مربوط به آینده ایران و خاورمیانه محسوب میشوند، استفاده کند.
برای هر دو کشور ایران و عربستان تنوع اقتصادی از اهمیت بسزایی برخوردار است و این موضوع میتواند هدایت سرمایهگذاریها را به سمت سایر حوزهها بهویژه بخش معدن به منظور پاسخگویی به تحولات ژئوپلیتیکی ببرد و رفع نیاز به تکیه بر سوختهای فسیلی سنتی یعنی نفت و گاز را میسر کند. پروژههایی نیز هستند که بهطور مشترک در کشورهای ثالث انجام میشوند و میتوانند فضای اقتصادی مطلوبی را برای هر دو کشور ایجاد کنند. در بخش انرژی، نهاییشدن احتمالی پروژه سهجانبه بین عربستان سعودی، ایران و کویت پیرامون بهرهبرداری از میدان گاز طبیعی آرش / الدوره نمونهای از همکاری موفق خواهد بود.
همچنین، کشور عراق میتواند از نظر شبکههای برق و بهویژه زیرساختهای ریلی، محور اتصالات متعدد بین ایران و عربستان سعودی باشد. اجرای پروژه «بزرگراه بینالمللی» پیشنهادی عراق در سال 2021 که مشهد را از طریق کربلا به مکه متصل میکند، نهتنها مراکز معنوی اصلی سه کشور را با پیامدهای اقتصادی برای گردشگری مذهبی به هم متصل میکند، بلکه تقویت پیوند بین سه کشور و ایجاد یک مجموعه فرهنگی و اجتماعی گسترده را نیز به ارمغان خواهد آورد.
پس از سالها تنشهای منطقهای، ازسرگیری روابط با عربستان سعودی امکان ادامه استراتژی منطقهای را که قبل از سال 1979 حاکم بود، به ایران میدهد تا براساس روابط تجاری با همسایگان نزدیک خود و با ایجاد یک فضای امنیتی و اقتصادی مطلوب شاهد چشماندازهای مثبتی در آینده باشد.
ایران میتواند در جهت عادیسازی روابط خود با دیگر قدرتهای عربی از مصر شروع کند و در نتیجه بازارهای جدیدی را برای خود ایجاد کند.
با این حال، توافق ایران و عربستان به تنهایی فقدان توافق هستهای را جبران نمیکند. دیپلماتهای خارجی و ایرانی بر این باور هستند که توافق هستهای تنها توافقی است که میتواند تحریمهای اقتصادی آمریکا را لغو و در نتیجه اقتصاد ایران را بهطور کامل آزاد کند. بنابراین، ازسرگیری مذاکرات ضروری است و نتایج مثبت آن تلاشهای دیپلماتیک ایران برای خروج از حاشیه را تکمیل میکند./شرق