به گزارش صد آنلاین، چند روز بیشتر به سالروز تولد فاطمه کوچولو نمانده است قرار بود در ۱۴ آبان ماه فاطمه زهرا شمع ۸ سالگی تولدش را فوت کند.
پدر و مادر در غم فراغ از دست دادن دخترک شیرین زبان خانه، لحظات سختی را می گذرانند و در تب و تاب مجازات عامل جنایت در راهروهای دادسرا و جلسه های بازپرسی در انتظار دستور قانون هستند تا قاتل دخترشان مجازات شود.
چند ماه پیش بود که این پرونده پس از مراحل بازپرسی به دادگاه کیفری ارجاع شد اما به خاطر نقص هایی که از سوی قاضی پرونده گرفته شد بار دیگر این پرونده جنایی به دادسرا منتقل شد تا نقص های آن رفع شود.
باتلاشهای صورت گرفته نقص های اعلام شده رفع شده و امروز نیز برای چهارمین بار عامل جنایت از زندان زنان فردیس کرج به بیابانهای هشتگرد منتقل شد تا بار دیگر چگونگی وقوع جرم خودرا برای بازپرس پرونده تشریح کند.
بازپرس پرونده نیز با هماهنگی های اعمال شده و عکس برداری های هوایی از محل جنایت با حساسیت ویژه ای این پرونده را دنبال می کند.
وکیل پرونده چه گفت ؟!
آرمین پوژک وکیل خانواده مقتول که در محل بازسازی صحنه جرم حضور دارد درباره این جنایت به خبرنگار رکنا می گوید: آن چیزی در این پرونده محرز است این است که تاکنون وضعیت روانی متهمه و صحت و سلامت قوای ذهنی و عقلی او از سوی پزشکی قانونی تایید شده است.
متاسفانه برخی حواشی با نیت تغییر مسیر دادرسی دراین پرونده مطرح شده است لذا بنده از همگی شهروندان تمنا دارم به مطالب مذکور دامن نزنند ، رسما تمام آنها را تکذیب می کنم چراکه تاکنون نتیجه بررسی انگیزه مرتکب از سوی مقام قضایی اعلام نشده فلذا عنصر معنوی مورد ادعای متهمه و انگیزه ارتکاب رفتار مجرمانه دراین پرونده هرچه که باشد (به فرض محال) هیچ مجوزی براین نیست که متهمه بخواهد بر پایه آن دست به چنین اقدام دلخراشی بزند
تاکید میکنم تحقیقات مقدماتی همچنان ادامه داشته و دستگاه محترم قضا به جدیت پیگیر امر میباشد منتهی از مسئولین محترم قضایی خواهشمندم جهت رعایت اصل تسریع در رسیدگی کیفری اقدامات لازمه را معمول بدارند
پس از ناپدید شدن فاطمه کوچولو حافظ قرآن تنها خروج خودروی پراید مشکی از داخل پارکینگ خانه سرنخ کارآگاهان جنایی البرز بود به این ترتیب نوک پیکان اتهام سمت راننده پراید نشانه رفت. راننده پراید مشکی، زن جوانی حدود 35 ساله که از حدود 2 سال قبل در یکی از آپارتمانهای مسکونی واقع در ساختمان محل سکونت خانواده فاطمه زهرا را از پدربزرگ او اجاره کرده و در واقع مستاجر پدربزرگ دخترک بود.
گفتگو با پدر دخترک
پدر فاطمه زهرا که هنوز سیاهپوش دختر شیرین زبان خانه است و غم از دست دادن آن خانوادهاش را افسرده و غصه دار کرده به خبرنگار رکنا گفت: چند ماهی است درست مانند پرنده ای پر کنده به دنبال پرونده دخترم هستم بسیاری از نامه هایی که باید از پزشکی قانونی به زندان و از زندان به دادسرا منتقل شود را دستی میبرم درحالی که درحال حاضر اوراق قضایی به صورت الکترونیکی ردو بدل می شود.چند ماه است که پروسه تحقیقات بازپرسی در دادسرا زمان برده و نمیدانم چرا اینهمه طول کشیده است.
دروغ بزرگ زن جنایتکار
متهم هربار سناریوهای عجیبی را مطرح میکند و آخرین بار مدعی شده همدستی داشته و زمانیکه زن جوانی که متهم معرفی کرده بود در مظان اتهام مورد تحقیق قرار گرفت مشخص شد که در همان ساعت در شرکت محل کارش حضور داشته است و این ادعای اونیز کاملا رد شد.
پدر فاطمه زهرا درباره ی پرونده دخترش توضیح داد: من فروشنده لباس در بازار تهران هستم. صبح روز جنایت که دخترم ناگهان ناپدید شد، عازم تهران بودم. دخترم هر روز با سرویس به مدرسه میرفت و صبح روز حادثه هم مادرش او را آماده کرده و میخواست پایین برود و فاطمه زهرا را سوار سرویس کند.
فاطمه زهرا به مادرش می گوید: میروم تا تو چادرت را بپوشی و بیایی. شاید کل فاصله زمانی رفتن او تا پایین رفتن همسرم یک دقیقه هم نشد.
وقتی همسرم به پارکینگ رسید دید که فاطمه زهرا نیست! و دخترمان ناپدید شده بود....
راننده سرویس مدرسه چه دیده بود ؟!
سراغ راننده سرویس رفتیم که او گفته بود دخترتان از خانه بیرون نیامد اما دیده بود که یک خودروی پراید هاچ بک نوک مدادی با سرعت از پارکینگ خارج شد.
راننده سرویس مدرسه میگفت : خودروی پراید چنان سرعتی داشت که ابتدا به در پارکینگ برخورد کرد بعد دنده عقب گرفت و با همان سرعت خارج شد طوری که نتوانست از روی پل رد شود و خودرو از جدول پرید!
پدر فاطمه زهرا ادامه داد : وقتی همسرم به من اطلاع داد که بچه گم شده من به سرعت از سمت مترو که به تهران میرفتم به خانه برگشتم.
فکر میکردیم شاید در چاله آسانسور افتاده باشد و آنجا را بررسی کردیم اما تنها شکی که باقی ماند این بود که مستاجر پدرم در ربودن فاطمه زهرا دست داشته باشد...
چون مشخصات خودرویی که راننده سرویس میگفت: مربوط به خودروی این زن بود. برای همین با پلیس تماس گرفتیم و وقتی کارآگاهان پلیس آگاهی به خانهمان آمدند زن و شوهر جوان را که صاحب خودرو بودند احضار کردند.
مرد جوان گفت که همسرش صبح با ماشین به محل کارش رفته است که از او خواستند به همسرش زنگ زده و بخواهد که برای پاسخ به سوالات پلیس به خانه بیاید.این زن علت را پرسید و بهانه آورد و بعد از حدود 3 ساعت بالاخره پیدایش شد.شوهر زن مستاجر می گفت که اخلاق زنش تغییر کرده و با توجه به اینکه حق طلاق دارد قصد جدایی گرفته است.
زمانیکه زن همسایه به خانه بازگشته بود من در پلیس آگاهی بودم اما همسرم میگفت که این زن جانی با ظاهرسازی سمت همسرم رفته و او را در آغوش کشیده بود. بعد گفته بود نگرانی همسرم را درک میکند و با او همدردی کرده بود.به حدی رفتارش طبیعی بود که اقوام ما میگفتند این زن خیلی با شخصیت است و کار او نیست!
متهم حسابدار یک کارخانه بزرگ بود و 2 ماهی بود که از محل کارش اخراج شده بود .بعد از پیدا شدن جسد دخترم متهم گفته بود به خاطر حسادت و عقدههای شخصی دست به قتل دخترم زده بود.گفته بود خودم نمیتوانستم بچهدار شوم، به گمانم این جنایت را با برنامهریزی کرده بود.اما آنطور که فهمیدم ۴۰ نوع اعتراف را انجام داده و هنوز دقیقا انگیزه واقعی او مشخص نشده است ؟؟ فرزند ۱۳ ساله برادرم میگفت چند روز بود که موقع رفتن به مدرسه میدید که این زن در خودروی روشن خوابیده و یک پتو هم در ماشین بوده است.
از طرفی درست روز قبل از حادثه این زن مقابل آپارتمان ما آمده و گفته میخواهد دخترم را ببیند.وقتی دخترم مقابل در آمده بود به او دو کتاب هدیه داده و دخترم را در آغوش کشیده و گفته بود که خیلی فاطمه زهرا را دوست دارد. انگار میخواست اعتماد دخترم را جلب کند تا موقع ربودنش بچه سر و صدایی نکنددخترم در راه مدرسه رفتن جانش را گرفتند از دستگاه قضایی میخواهم هرچه زودتر سرنوشت پرونده قتل دخترم را مشخص کند. او حافظ قرآن بود و دختر تیزهوش و شیرین زبانی بود.
جسد دخترم را وقتی دربیابان های هشتگرد پیدا کردند سرش دراثر سنگی که به سرش برخورد کرده بود زخمی شده بود دخترم آنطور که پزشکی قانونی اعلام کرده دراثر ضربه مغزی جان باخته است.جمجمه دخترم در سرش خرد شده بود. آنطور که متوجه شدن این زن مدعی بوده کسی به او فرمان داده تا دخترم را بکشد البته آن فرد شیطان است او به دنبال حسادت های شیطانی دخترم را که حافظ قرآن بود و شیرین زبان ساختمان بود به قتل رساند.
پدر فاطمه زهرا دراین باره گفت: آنطور که در اظهارات این متهم آمده او مدعی شده که از شیطان دستور چنین جنایتی را گرفته است .
از دستگاه قضایی میخواهم هرچه زودتر سرنوشت پرونده قتل دخترم را مشخص کند. او حافظ قرآن بود و دختر تیزهوش و شیرین زبانی بود. جسد دخترم را وقتی دربیابانهای هشتگرد پیدا کردند سرش دراثر سنگی که به سرش برخورد کرده بود زخمی شده بود دخترم آنطور که پزشکی قانونی اعلام کرده دراثر ضربه مغزی جان باخته است.
جمجمه دخترم در سرش خرد شده بود.آنطور که متوجه شدن این زن مدعی بوده کسی به فرمان داده تا دخترم را بکشد البته آن فرد شیطان است او به دنبال حسادت های شیطانی دخترم را که حافظ قرآن بود و شیرین زبان ساختمان بود به قتل رساند.
پس از تکمیل پرونده به زودی پرونده به دادگاه کیفری منتقل می شود تا متهم پای میز محاکمه بیافتند تا کنون افرادی برای رضایت از خانواده مقتول مراجعه کردند اما خانواده مقتول باتوجه به نوع جنایت عمدی وتکان دهنده ای که قاتل مرتکب شده حاضر به رضایت نیستند و به ماشذ جازات قانونی متهم اصرار دارند.
رکنا