۳۰ مهر ۱۴۰۳ - ۰۶:۱۰
حمله دزد مسلح به مادر و دختر تنها در خانه ویلایی | مریم جوان شجاعانه با دزد مسلح مقابله کرد
بازدید:۷۴۳۰
صد آنلاین | مادری بیمار در آستانه خفه شدن توسط قمه‌کش خشن؛ واکنش شجاعانه دخترش او را نجات داد!
کد خبر : ۱۲۰۹۳۱

به گزارش صد آنلاین،زندگی روزمره گاهی اوقات به طرز غیرمنتظره‌ای با ترس و وحشت روبه‌رو می‌شود، وقتی‌که رویدادهای عادی به صحنه‌هایی تلخ و هولناک تبدیل می‌شوند. حادثه‌ای که در ورامین برای مریم و مادر بیمارش رخ داد، از جمله لحظات دلهره‌آوری است که هرگز از ذهنشان پاک نخواهد شد. یک روز معمولی که قرار بود با رفتن مریم به محل کارش شروع شود، به کابوسی وحشتناک تبدیل شد؛ زمانی که او با یک مرد مسلح به قمه مواجه شد که قصد سرقت و شاید جنایتی هولناک داشت. این گزارش به جزئیات حادثه‌ای می‌پردازد که با شجاعت و فریادهای دختر جوان به شکلی معجزه‌آسا ختم شد.

 


ماجرای هولناک از زبان مریم

مریم، دختری جوان که در شهر ورامین زندگی می‌کند، درباره این روز هولناک می‌گوید: «صبح شنبه برخلاف همیشه تصمیم گرفتم کمی دیرتر به محل کارم بروم. اسنپ گرفتم و آماده خروج از خانه شدم. زمانی که از اتاقم بیرون آمدم، با صحنه‌ای مواجه شدم که به هیچ وجه انتظارش را نداشتم؛ مردی جوان با قمه‌ای در دست بالای سر مادرم ایستاده بود. مادرم که به‌تازگی جراحی کرده بود، بی‌خبر روی مبل خوابیده بود. مرد سارق قصد داشت مادرم را خفه کند.»

 


وی ادامه داد: «سارق از چسب پهن و طناب استفاده می‌کرد تا دهان و دستان مادرم را ببندد. او به گمان اینکه مادرم تنهاست، مشغول کار خودش بود تا اینکه متوجه حضور من شد. او که انتظار نداشت کسی دیگری در خانه باشد، بلافاصله با قمه به من حمله کرد. با پشت قمه چندین ضربه به پشت سرم زد و مرا زخمی کرد. هرچند بیهوش نشدم، اما ترس و درد باعث شد که وضعیت بسیار دشواری را تجربه کنم.»

 


مقاومت شجاعانه مریم و واکنش مادر

مریم در حالی که هنوز از خاطرات تلخ آن روز حرف می‌زند، می‌گوید: «مادرم ۶۴ ساله است و به دلیل شکستگی لگن به سختی با عصا راه می‌رود. وقتی سارق با قمه به من حمله کرد، از شدت وحشت فریادی زدم. مادرم که این صحنه وحشتناک را دید، با وجود ضعف جسمانی و درد شدید، تلاش کرد به کمک من بیاید، اما سارق او را نیز تهدید کرد و با قمه تهدید به مرگ کرد.»

 


مریم ادامه می‌دهد: «من که نگران جان مادرم بودم، به سارق گفتم که هرچه می‌خواهد می‌تواند بردارد و از ما بگذرد. او با خشونت طلاهای مرا گرفت؛ یک حلقه انگشتر، دستبند و النگوهایی که داشتم. بعد از سرقت، سارق به سرعت از پشت خانه ویلایی ما فرار کرد و با پرشی بر روی دیوار بلند، از محل گریخت.»

 


پیگیری پلیس و شناسایی سارق

بعد از فرار سارق، مریم و مادرش به سرعت به کلانتری محل مراجعه کردند و ماجرای سرقت و حمله وحشیانه را گزارش دادند. با توجه به چهره‌نگاری و مشخصاتی که مریم به پلیس ارائه داد، پرونده به سرعت به اداره آگاهی ارجاع داده شد. مریم می‌گوید: «پلیس به ما اطمینان داد که سارق را سریعاً شناسایی و دستگیر خواهند کرد. همچنین به ما گفتند که هفته گذشته نیز چند مورد سرقت مشابه در همان محله گزارش شده است.»

 


سابقه سرقت‌های مشابه در محله

به نظر می‌رسد این حادثه تنها اتفاق اخیر در آن محله نبوده است. مریم اشاره کرد که هفته گذشته نیز چند سارق به خانه‌ای دیگر در همان محله وارد شده و سرقت کرده بودند. به همین دلیل، پلیس تحقیقات گسترده‌ای را برای یافتن این باند سرقت و جلوگیری از حوادث مشابه آغاز کرده است.

 

 

این حادثه وحشتناک نشان‌دهنده آن است که زندگی در خانه‌ای امن نیز گاهی می‌تواند به کابوسی تبدیل شود. با این حال، واکنش سریع و شجاعانه مریم باعث شد تا او و مادر بیمارش از حادثه‌ای مرگبار نجات پیدا کنند. پلیس اکنون در پی شناسایی و دستگیری این سارق بی‌رحم است و امید می‌رود که این گونه جنایات به زودی به پایان برسد.

اشتراک گذاری:
برچسب ها :
ارسال نظر
تازه‌ها
پربیننده‌ها پربحث‌ها