شنبه ۰۳ آذر ۱۴۰۳
به گزارش صد آنلاین، «زندگی روزمرهام را ادامه میدادم تا اینکه با تولد دخترم متوجه شدم رفتار شهباز بهطور کامل تغییر کرده است. او دیگر مانند قبل به من ابراز علاقه نمیکرد و به هر بهانهای دعوا راه میانداخت. رابطه ما به شدت سرد شده بود و یک روز پیامکهای عاشقانهای را در گوشی همسرم پیدا کردم که از طرف مریم، دخترخالهام ارسال شده بود.»
«با دستانی لرزان از نگرانی، با دخترخالهام تماس گرفتم، اما او همه چیز را انکار کرد و گفت که به او تهمت میزنم. در نهایت، شوهرم که نمیتوانست حقیقت را پنهان کند، اعتراف کرد و به این تهمتها رنگ واقعیت داد. او مدعی است که تحت تأثیر چربزبانی و عشوههای مریم قرار گرفته، اما تأکید کرد که با او ارتباط عاطفی ندارد.»