آخرین اخبار
۱۸ مهر ۱۴۰۳ - ۱۹:۱۵
قاتل فراری تسلیم عذاب وجدانش شد/ آیا این جنایت از عشق شروع شد؟
بازدید:۸۶۰
صد آنلاین | مردی که در درگیری با ضربات مشت و لگد، جان بچه محل خود را گرفته بود، دچار عذاب وجدان شد و خودش را تسلیم کرد.
کد خبر : ۱۱۸۲۹۷

به گزارش صد آنلاین،در دنیای پیچیده‌ی روابط انسانی، گاهی عواقب یک درگیری ساده می‌تواند به فاجعه‌ای هولناک منجر شود. مردی که به دلیل شایعاتی در مورد ارتباط نامشروع یکی از بستگانش با یک همسایه، دچار خشم و اضطراب شد، به طور ناخواسته مرتکب قتلی وحشتناک می‌شود.

 

 

حالا او در شرایطی قرار دارد که نه تنها باید با پیامدهای عملش روبرو شود، بلکه عذاب وجدانش نیز او را آزار می‌دهد. این داستان نه تنها درباره‌ی یک قتل، بلکه درباره‌ی احساسات، شرم و پذیرش مسئولیت است. آیا این مرد می‌تواند با عواقب عملش کنار بیاید و زندگی‌اش را دوباره بسازد؟

 

 

مردی که در درگیری، ‌با ضربات مشت و لگد جان بچه محل خود را گرفته بود دچار عذاب وجدان شد و خودش را تسلیم کرد.

 


اوایل مهرماه امسال به قاضی محسن اختیاری بازپرس ویژه قتل دادسرای جنایی تهران خبر رسید که مردی به قتل رسید. مقتول مردی ۶۴ ساله بود که با ضربات مشت و لگد به سر و بدنش به قتل رسید. شاهدان می گفتند که او با فردی در خیابان درگیر شده و مرد خشمگین با مشت و لگد به جان مقتول افتاده است. هرچند او برای درمان به بیمارستان منتقل شد اما ضرباتی که به او وارد شده، شدید و کشنده بود. از سوی دیگر عامل این درگیری فراری شده و تحقیقات برای دستگیری او ادامه داشت تا اینکه قاتل فراری صبح دیروز خودش را تسلیم کرد.

 


او با مقتول در یک محله زندگی می کرد و از وقتی شنید که مرد میانسال جانش را از دست داده، دچار عذاب وجدان شد تا اینکه تصمیم گرفت خودش را معرفی کند. وی گفت: من و مقتول که نامش سعید بود، در یک محل زندگی می کردیم. مدتی قبل او مدعی شد که با یکی از بستگان من به نام فریده ارتباط دارد.

 

 

فریده منکر بود و حتی از او شکایت هم کرد. پس از آن سعید عکس های که از فریده داشت را در فضای مجازی منتشر کرد و حتی برای بچه های محل و بستگانمان فرستاد تا ثابت کند با فریده ارتباط داشته است. خانواده فریده دوباره از سعید شکایت کردند و شکایت آنها در جریان بود اما سعید از آبروریزی دست بر نمی داشت تا اینکه روز حادثه با او قرار گذاشتم تا با هم صحبت کنیم.

 

 

وقتی او را دیدم از او خواستم آبروی ما و خانواده فریده را در محل نبرد اما او قبول نکرد و ما با هم درگیر شدیم. من هم چند مشت به او زدم اما فکر نمی کردم او جانش را از دست بدهد. از وقتی که شنیدم او جان باخته به شدت ناراحتم و عذاب وجدان رهایم نمی کند.

 


این متهم پس از اقرار به جنایت، در اختیار ماموران اداره دهم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت.

 


ما منتظر نظرات و تحلیل‌های شما در صد آنلاین هستیم.

اشتراک گذاری:
برچسب ها :
ارسال نظر
تازه‌ها
پربیننده‌ها پربحث‌ها