۱۰ مهر ۱۴۰۳ - ۰۶:۵۶
آنقدر از شوهرش کتک خورد که مُرد !
بازدید:۲۲۲
صد انلاین | مردی که همسرش را در تهران با ضرب‌وجرح شدید به قتل رسانده بود، یک روز بعد در جنوب کشور خودش را به پلیس تسلیم کرد.
کد خبر : ۱۱۶۰۳۹

به گزارش صد آنلاین،  مردی که همسرش را در تهران با ضرب‌وجرح شدید به قتل رسانده بود، یک روز بعد در جنوب کشور خودش را به پلیس تسلیم کرد.  

 

 

اوایل فروردین سال ۱۴۰۰ مرد جوانی به نام بهروز با مراجعه به پلیس آگاهی یکی از شهرهای جنوبی کشور مدعی شد همسرش را در خانه‌اش در تهران به قتل رسانده است. پس از این اظهارات، پلیس وی را بازداشت کرد و برای صحت اظهاراتش از پلیس تهران استعلام گرفت و مشخص شد ۲۴ ساعت قبل از حضور این مرد در اداره پلیس، گزارش کشف جسد زن جوانی به نام مریم در حوالی اتوبان آزادگان در سامانه پلیس ثبت شده و جسد با دستور قضایی به پزشکی قانونی انتقال پیدا کرده است. در ادامه با توجه به اینکه قتل در تهران رخ داده بود، متهم برای رسیدگی به پرونده‌اش به تهران منتقل شد و تحت بازجویی قرار گرفت. ازدواج اینستاگرامی پس از جداییوی در تشریح ماجرا گفت: ۱۵ سال قبل با همسر اولم ازدواج کردم و یک دختر دارم، اما زندگی مشترک ما حدود ۱۱ سال طول کشید و از هم جدا شدیم. حضانت دخترم نیز با من بود. تا اینکه ۶ ماه بعد از جدایی در اینستاگرام با زنی به نام مریم آشنا شدم. او گفت از شوهرش جدا شده و در خانه مادرش زندگی می‌کند.

 

 

چند ماهی با هم در ارتباط بودیم و کم‌کم به هم علاقه‌مند شدیم و از آنجا که احساس کردم وجه اشتراک زیادی با هم داریم به او پیشنهاد ازدواج دادم. وی ادامه داد: او موافقت کرد، اما وقتی به خانواده‌اش گفت برادرها و خواهرهایش به‌شدت مخالفت کردند. با این حال مریم مقابل‌شان ایستاد و گفت تا کی باید در خانه مادرم زندگی کنم. اگر یک روز مادرم نباشد شما برای دریافت ارث و میراث‌تان من را از این خانه بیرون می‌کنید و آواره می‌شوم. بالاخره خانواده‌اش راضی شدند و ما ازدواج کردیم. مرگ زن زیر مشت و لگد شوهر عصبانیمتهم اظهار کرد: حدود ۳ سال از ازدواج‌مان می‌گذشت و در این مدت هم روزهای خوب داشتیم و هم روزهای بد. تا اینکه روز حادثه در حالی که دخترم در اتاقش بود، من و مریم سر موضوعی باهم اختلاف پیدا کردیم و من در یک لحظه نتوانستم خودم را کنترل کنم و با سر ضربه‌ای به صورت همسرم زدم. بعد هم با مشت به جانش افتادم تا اینکه بی‌حال روی زمین افتاد. از آنجا که عصبانی بودم، او را به داخل حمام بردم و گلویش را هم فشار دادم، اما یک‌باره به خودم آمدم و فهمیدم چه اشتباهی کرده‌ام. وی افزود: از آنجا که کار از کار گذشته بود، جسد مریم را به داخل ماشینم بردم و او را کنار اتوبان آزادگان رها کردم و بعد هم به خانه برگشتم.

 

 

 

 

خیلی پشیمان بودم همان موقع تصمیم گرفتم خودم را تسلیم کنم، اما نگران سرنوشت دخترم بودم؛ بنابراین دخترم را به شهر محل زندگی پدر و مادرم بردم و تحویل آنها دادم و سپس به پلیس آگاهی رفتم و خودم را معرفی کردم. پس از اعتراف صریح متهم، وی به منزلش منتقل شد تا صحنه جرم را بازسازی کند. در این میان پزشکی قانونی در گزارشی اعلام کرد: «علت تامه مرگ ضربه مغزی بر اثر اصابت جسم سخت بوده و همچنین شواهد نشان می‌دهد که مرحوم مورد ضرب و جرح نیز قرار گرفته است.» با تکمیل تحقیقات، برای بهروز به اتهام قتل عمدی و جراحات غیرمؤثر در قتل، کیفرخواست صادر شد و پرونده برای رسیدگی به شعبه ۲ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. ما مخالف این ازدواج بودیمدر ابتدای جلسه برادر بزرگ مقتول تنها کسی بود که به‌عنوان ولی دم در دادگاه حاضر شده بود.

 

 

 

وی به جایگاه رفت و گفت: وقتی ما متوجه شدیم مریم قصد دارد با بهروز ازدواج کند، مخالفت کردیم به خاطر اینکه خواهرم یک بار در زندگی شکست و ضربه خورده بود و ما نمی‌خواستیم دوباره مشکلی برایش پیش بیاید، اما او اصرار داشت که ازدواج کند. وی افزود: حالا هم همسرش بی‌رحمانه او را به قتل رسانده و من درخواست قصاص دارم. البته غیر از من ۸ خواهر و برادر دیگر هم دارم که به خاطر اینکه در شهرستان زندگی می‌کنند، نتوانستند در جلسه حاضر شوند. مریم زن خوبی بودسپس متهم به جایگاه رفت و گفت: من و مریم در طول ۳ سالی که با هم زندگی می‌کردیم فراز و فرود زیادی را تجربه کردیم. اما روز حادثه او حرف‌هایی زد که کنترلم را از دست دادم. مریم زن خوبی بود و مثل مادر با فرزندم رفتار می‌کرد، اما بعضی مواقع رفتارهایی می‌کرد که عصبی می‌شدم. وی ادامه داد: باور کنید من نمی‌خواستم او را بکشم. من مریم را دوست داشتم و در یک لحظه عصبانیت دست به این کار زدم و حالا هم پشیمان هستم و از اولیای دم می‌خواهم من را ببخشند. در پایان جلسه قضات برای صدور رأی وارد شور شدند. ضمن اینکه مقرر شد همه خواهران و برادران مقتول به عنوان اولیای دم درخواست‌شان را برای صدور حکم به دادگاه ارسال کنند. 

 

مهر

اشتراک گذاری:
ارسال نظر
تازه‌ها
پربیننده‌ها پربحث‌ها