۰۵ مهر ۱۴۰۳ - ۰۷:۰۵
مرگ؛ مجازات پسری که مادرش و مرد مورد علاقه‌ او را به قتل رساند
بازدید:۲۲۵
صد آنلاین | پسر جوانی که در پی عشق پنهانی مادرش، او و مردی را که عاشق مادرش بود، کشته است به قصاص محکوم شد.
کد خبر : ۱۱۴۹۲۴

 به گزارش صد آنلاین، پسر جوانی که در پی عشق پنهانی مادرش، او و مردی را که عاشق مادرش بود، کشته است به قصاص محکوم شد.

 متهم که مردی جوان است وقتی تصمیم به قتل گرفت که متوجه شد مادرش به پدرش خیانت و با مردی جوان از شهرشان فرار کرده و به تهران آمده است.

 

این متهم به نام آرش که مدت‌ها دنبال مادرش گشت تا بتواند نقشه قتل او را اجرا کند در جلسه دادگاه گفت غیرتش اجازه نداد با مادرش برخورد نکند.

این واقعه تلخ سال 99 اتفاق افتاد و ماموران با تماس تلفنی مردی در جریان قتل‌ها قرار گرفتند. او گفت: از خانه‌ای که اجاره داده‌ام، صدای عجیبی آمد. وقتی به آنجا رفتم با جسد روبه‌رو شدم.

وقتی ماموران به خانه موردنظر رفتند با جسد زن و مرد جوانی روبه‌رو شدند که معلوم بود با شلیک گلوله و چاقو به قتل رسیده‌اند. صاحبخانه دو قربانی به پلیس گفت: مدتی قبل مرد میانسال به نام صابر و زن جوانی به نام فریبا خانه را از من اجاره کردند و گفتند به‌تازگی از یکی از شهرشان به تهران آمده‌اند. من نمی‌دانم چه کسی آنها را کشته است. نیمه شب از سر و صدایی که از خانه آنها به گوش می‌رسید به طبقه پایین رفتم و با جسد آنها مواجه شدم.

در ادامه ماموران متوجه شدند فریبا زن 40 ساله چند ماه قبل از خانه شوهرش در شمال کشور فرار کرده و به تهران آمده و زندگی پنهانی با مردی جوان را شروع کرده بود. پلیس به خانواده فریبا مشکوک شد و پسر او را بازداشت کرد. آرش بدون هیچ مقاومتی به قتل اعتراف کرد و گفت: مادرم 23سال قبل با پدرم ازدواج کرده بود. آنها همیشه با هم اختلاف داشتند تا اینکه مدتی قبل متوجه شدم مادرم با مرد جوانی به نام صابر آشنا شده است. چون پدرم راضی به طلاق نبود مادرم یک روز با صابر از خانه فرار کرد و دیگر بازنگشت. من همه جا را دنبال مادرم گشتم تا اینکه فهمیدم به تهران آمده و با صابر در خانه اجاره‌ای ساکن شده است. همانجا بود که تصمیم گرفتم از آنها انتقام بگیرم. من از دو نفر از دوستانم کمک گرفتم و همراه رضا و نادر به تهران آمدیم.

وی در تشریح جزییات دو قتل گفت: من و دوستانم در بین راه  یک اسلحه ساچمه‌ای و چاقو تهیه کردیم تا نیمه شب نقشه‌مان را اجرا کنیم. ما نیمه شب از روی دیوار به داخل خانه مادرم پریدیم. صابر در حیاط بود. او وقتی مرا دید شروع به داد و فریاد کرد. همان لحظه به سمتش حمله کردم و او را با چاقو زدم. سپس سراغ مادرم رفتم و به او شلیک کردیم. من گمان می‌کردم ممکن است صابر زنده باشد. به همین خاطر دوباره سراغش رفتم و  چند تیر ساچمه‌ای به سر او زدیم. وقتی از مرگ آنها مطمئن شدم، همراه دوستانم از خانه خارج شدیم.

با پایان تحقیقات و صدور کیفرخواست، پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. در جلسه رسیدگی اولیای دم درخواست قصاص کردند.

وقتی آرش پشت تریبون قرار گرفت گفت که از کارش پشیمان نیست و ادامه داد: مادرم با آبروی ما بازی کرد و مستحق مرگ بود. من از قتل مادرم پشیمان نیستم. وقتی فهمیدم مادرم با صابر فرار کرده تصمیم گرفتم او را بکشم. به همین خاطر با دوستانم صحبت کردم و از آنها خواستم تا برای حفظ آبروی  خانوادگی ام همراهم باشند. آنها هم پذیرفتند و ما به تهران آمدیم و پس از پرس و جو خانه مادرم و صابر را پیدا کردیم. من اتهام هر دو قتل را قبول دارم. دوستانم کاری در قتل‌ها نکردند.

در ادامه متهمان دیگر در جایگاه قرار گرفتند و از خود دفاع کردند. در پایان هیات قضات وارد شور شدند و آرش را به قصاص محکوم کردند، اما چندی بعد مادر فریبا از مجازات نوه‌اش گذشت کرد. به همین دلیل آرش دوباره پای میز محاکمه رفت و با توجه به اینکه اولیای دم صابر حاضر به گذشت نشده بودند متهم به لحاظ جنبه عمومی جرم در قتل مادرش به 10 سال حبس و به لحاظ قتل صابر به قصاص محکوم شد.

 
مهرلینک کپی شد
اشتراک گذاری:
ارسال نظر
تازه‌ها
پربیننده‌ها پربحث‌ها