آخرین اخبار
۰۳ مهر ۱۴۰۳ - ۱۸:۴۶
دکتر زبان شناس تهرانی برای کلاهبرداری ۴۰ میلیاردی‌اش نقش مرده را بازی کرد!
بازدید:۱۳۶
صد آنلاین | ۶۰ ساله است و می‌گوید دکتری زبان شناسی دارد، استاد دانشگاه است و به ۵زبان زنده دنیا تسلط دارد. اما حالا به جرم کلاهبرداری از ۱۱۴ نفر دستگیر شده و برآورد پلیس نشان می‌دهد که ارزش کلاهبرداری او ۴۰ میلیارد تومان بوده است.
کد خبر : ۱۱۴۶۱۲
 

 به گزارش صد آنلاین،  سعید به بهانه سرمایه‌گذاری در واردات لوازم خانگی طعمه‌هایش را فریب داده و پول‌هایشان را بالا کشیده است. سودی که به طعمه‌هایش وعده داده بود، آنقدر وسوسه کننده بود که بعضی از آنها ماشین زیرپایشان، خانه‌شان و حتی طلاهای همسرانشان را فروختند و پولش را در اختیار این مرد قرار دادند تا به گفته سعید، ظرف چند ماه سه برابر شود، اما در نهایت وی همه پول‌ها را برداشت و فرار کرد. او مدتی تحت تعقیب پلیس بود تا اینکه چند روز پیش در مخفیگاهش که باغی در هشتگرد بود دستگیر شد و روز گذشته در اداره چهارده پلیس آگاهی تهران، مقابل شاکیانش قرار گرفت که دل پری از او داشتند و آماده بودند که با شکایت از وی، به سرمایه‌ از دست‌رفته‌شان برسند. گفت‌وگوی همشهری با کلاهبرداری ۴۰ میلیارد تومانی را بخوانید.

پرونده‌ات نشان می‌دهد که سابقه‌ای نداری و اولین بار است که دستگیر می شوی. چطور توی این سن و سال تبدیل به یک کلاهبردار شدی؟

مرا حالا که دستبند به دست دارم، نبینید. من آدم حسابی هستم. دکترای زبان شناسی دارم، استاد دانشگاهم و مسلط به ۵ زبان دنیا؛ انگلیسی، اسپانیایی، عربی، فرانسوی و ترکی استانبولی هستم. بدنشانسی آوردم که حالا اینجا هستم.

چه شد که بدشانسی آوردی؟

بعد از این همه سال تلاش و کار می خواستم در زندگی پیشرفت کنم. رفتم مغازه پدرم را که در یکی از محله های جنوب غربی تهران است، بازسازی کردم. پدرم سال‌ها قبل فوت شده. می‌خواستم تجارت کنم؛ واردات لوازم خانگی. از سرمایه‌گذاران پول می گرفتم و لوازم وارد می کردم. سپس سود پولش را ماهانه می دادم اما این یکی دو سال اخیر با وجود تورم و افزایش قیمت ها، با مشکلات زیادی مواجه شدم. کم آوردم و ناگهان همه پولشان را خواستند که ماشین وارداتی بخرند. یک هو من ماندم با یک دنیا بدهکاری. از پسش بر نیامدم.

اما زندگی لوکسی داشتی و ماشین های مدل بالا زیر پایت بود؟

آن اوایل بود، درسته. زمانی که دلار خیلی بالا نرفته بود. ماشین زیر پایم بنز و پورشه بود اما خب همه آنها را ناچار شدم بفروشم. خیلی ضرر کردم.

بعد که ضرر کردی، فکر کلاهبرداری به سرت زد؟

فکر می کردم می توانم پول ها را برگردانم. به مردم گفتم که لوازم خانگی وارد می کنم با ارز دولتی اما نتوانستم.

نتوانستی یا به دروغ چنین چیزی گفتی تا طعمه هایت را فریب بدهی؟

متهم سرش را پایین می اندازد و سکوت می کند.

بعد از این کلاهبرداری سنگین، اما فرار کردی؟

فرارم به خاطر مشورت غلط تراپیستم بود. او راه حل اشتباه به من داد و همه تصور کردند که من از کشور خارج شده ام. حتی شایعه کرده بودند که سعید به کانادا رفته است. من هم که دیدم بازار شایعات داغ است، وقتی تراپیستم گفت برو و برای مدتی خودت را از دیده ها پنهان کنم، دیگر مصمم شدم برای فرار. من سالهاست که نزد تراپیست می روم و از او مشورت می خواهم برای مشکلاتم. اینبار هم به محض اینکه او نسخه فرار پیچید، من هم وسایلم را جمع کردم و رفتم اطراف تهران، یک باغ ویلا اجاره کردم تا آب ها از آسیاب بیفتند اما در نهایت لو رفتم و دستگیر شدم.

قصدت فرار به کشور کانادا بود؟

نه اصلا. می خواستم آب ها از آسیاب بیفتد و همه تصور کنند که من یا فوت شده ام یا به کشور کانادا فرار کرده ام. بعد بروم به یک شهر دیگر و با توجه به استعدادهایم برای خودم کاری دست و پا کنم. من این همه سال زحمت کشیده ام، درس خواندم و دکتر شده ام اما ناخواسته و به خاطر بدشانسی، تبدیل به یک کلاهبردار شده ام.

قصد فرار از کشور را هم داشتی؟

باید ادامه می دادم تا ببینم مسیر زندگی مرا به کجا می برد!

شاکیان می گویند، همه زندگی شان را فروخته، یک نفر خانه فروخته، دیگری ماشین و همه سرمایه زندگی اش را به تو داده، اما تو فریبشان داده ای؟

اشتباه کردم. ای کاش حلالم کنند چون الان چیزی ندارم که به آنها برگردانم و فکر می کنم حالا حالاها باید در پشت میله های زندان بمانم و آب خنک بخورم.

مهر
 
 
 
 
اشتراک گذاری:
برچسب ها :
ارسال نظر
تازه‌ها
پربیننده‌ها پربحث‌ها