آخرین اخبار
۰۱ مهر ۱۴۰۳ - ۱۰:۲۲
زاکانی دقیقا چه کار می کند | تابلوهای باغ موزه قصر هم ناپدید شد | خواب پاییزی در سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران
بازدید:۶۱۰
صد آنلاین | گزارش میدانی « روزنامه پیام ما» از وضعیت موزه زندان قصر که نشان می دهد تعدادی از اتاق‌های تاریخی موزه زندان قصر درحال تخریب است و ساخت و ساز ناشفاف در تالارهای تاریخی این موزه انجام می شود
کد خبر : ۱۱۳۸۴۳

به گزارش صد آنلاین ، گزارش میدانی « روزنامه پیام ما» از وضعیت موزه زندان قصر که نشان می دهد تعدادی از اتاق‌های تاریخی موزه زندان قصر درحال تخریب است و ساخت و ساز ناشفاف در تالارهای تاریخی این موزه انجام می شود

 

هنوز خبر آثار به‌تاراج‌رفتۀ موزۀ امام علی (ع) در سرخط خبرهاست که تحقیقات میدانی خبرنگار «پیام ما» از موزۀ زندان قصر نشان می‌دهد، بسیاری از درها و بخش‌های این موزه، با زنجیر بسته شده‌اند، به‌جز تالارهایی از موزۀ قصر که زمانی با تابلوها و و ویدئوپروژکتورها، روایت‌گر زندانی‌ها در دوران پهلوی بودند یا نشان از تاریخچۀ این موزه داشتند. عجیب اما این است که تابلوها و اشیاء این تالارها، به‌صورت ناشیانه‌ای کنده و از جا درآمده‌ و به جایش یک‌سری آثار شبهه‌صنایع‌دستی به نمایش یا فروش گذاشته شده‌اند. این موزه اکنون به‌جای اینکه پاتوق گروه‌های فرهنگی باشد، محل گردهمایی نت‌ورکی‌ها شده است تا در سالن موزه، جلسات توجیهی خود را برگزار کنند! البته پیش از این هم عکس‌هایی به دست ما از پشت درهای بستۀ این موزه رسیده که نشان می‌دهد، ساخت‌وسازی ناشفاف در تالارهای تاریخی این موزه در جریان است. برخی از کارشناسانی که نمی‌خواستند نامشان آورده‌ شود، عنوان کردند، تعدادی از اتاق‌های تاریخی موزه در حال تخریب است؛ این درحالی‌است که موزۀ قصر، جزو آثار ملی ایران بوده و در ۲۶ آبان ۱۳۷۵ به شمارۀ ۱۷۶۶، در فهرست آثار ملی ثبت شده است. پیگیری از رئیس موزه و همچنین رئیس ادارۀ میراث‌ فرهنگی تهران، به جایی نمی‌رسد؛ چون مدام رد تماس می‌دهند یا تلفنشان از شبکۀ ارتباطی خارج می‌شود. «اسکندر مختاری» که از کارشناسان پیشکسوت میراث‌ فرهنگی و از نخستین طراحان این موزه بوده، می‌گوید: «این وضعیت نشان می‌دهد که چگونه سرمایه‌های ملی و فرهنگی ما نابود می‌شود. اینجا زمانی قطب فرهنگی بود، نشست‌های مهمی برگزار می‌شد، اما سال‌هاست که همه‌چیز تعطیل شده و رویه‌ای نادرست در این موزه در جریان است.» «احمد محیط طباطبایی» رئیس ایکوم هم، وضعیت کنونی این موزه را محکوم کرد.

 

نت‌ورکی‌ها به جای فرهنگی‌ها

شهریور ۱۴۰۳ است؛ هر روز گزارش‌هایی از تخریب موزۀ قصر به گوش می‌رسد. آخرین بررسی‌ها از این موزه، گویای آن است که درهای آن برخلاف تجربه‌ای که در یک دهۀ گذشته داشته، همه بسته‌اند. نمایشگاه اتومبیل‌های قدیمی آن‌هم که همواره مورد نقد کارشناسان فرهنگی ایران بود، اما به اصرار برخی از مدیران شهرداری، باعث جذب مخاطبان می‌شود هم، چهارقفله است و آن‌هم بازدیدکننده‌ای ندارد. از درهای پشتی موزه، عده‌ای ناشناس بدون اینکه برنامه‌ای که برگزار می‌کنند مشخص باشد یا بیلبورد و مشخصه‌ای داشته باشد، در حال رفت‌وآمد هستند. پرس‌وجو از آن‌ها مشخص می‌کند که آن‌ها برای برگزاری «نشست نت‌ورکی آمده‌اند و این یکی از جلسه‌های توجیهی آن‌هاست.» این اما تمام ماجرا نیست؛ برخی از کارشناسان که نمی‌خواستند نامشان آورده شود، بر این باورند که موزۀ قصر، بیشتر تبدیل به دکانی برای درآمدزایی شده است؛ معلوم نیست که این درآمدها هم کجا هزینه می‌شوند.

 


آثار تالارهای موزه کجا هستند؟

بررسی دیگر تالارهای موزه که به‌صورت اتفاقی از همان درهای پشتی مجموعه نیز دیده می‌شود، گویای اتفاقات مغایر با اهداف این موزه است.

 

این تالارها که زمانی روایت‌گر زندانی‌های سیاسی‌های و دربند این زندان بودند، اکنون شکل دیگری پیدا کرده‌اند. تمام لامپ‌ها به شکل ناشیانه‌ای کنده و بین زمین و آسمان رها شده‌اند و در عوض آن‌ها یک میز وسط هریک از اتاق‌های تالار گذاشته شده که یک‌سری شبهه‌صنایع‌دستی روی هرکدام گذاشته شده‌اند.

 

برخی از اتاق‌ها هم که آن حالت نمایشی را ندارند، به‌عنوان انبار شرکتی که گویا آنجا را نمایشگاه برگزار کرده، استفاده می‌شود.

 

این وضعیت به همۀ بخش‌های موزه تسری پیدا می‌کند.

 

پشت موزه، گونی‌های ضایعات مصالح ساختمانی ریخته شده است.

 

بسیاری از بخش‌ها گردوخاک گرفته‌اند.

 

 

پرسش پیام ما: سرنوشت آن آثار و تابلوهایی که پیشتر در موزه زندان قصر بودند، چه شده است و اکنون کجا قرار دارند؟

موزه‌ای که در دهۀ ۸۰ و ۹۰ خون‌دل‌ها برای ساماندهی آن خورده و هزینه‌های ملی صرف شده‌ است، اکنون بیشتر شبیه ساختمان‌های متروکه‌ای است که بخش‌هایی از آن را اجاره داده‌اند. در کل مجموعه حتی یک نفر کارشناس، کارمند و یا نگهبان هم حضور ندارد که این وضعیت را توضیح دهد. سؤال اینجاست که سرنوشت آن آثار و تابلوهایی که پیش‌تر در موزه بودند، چه شده است و اکنون کجا قرار دارند؟

 

بر اساس قانون، مادۀ ۵۵۹، هرکس اشیاء و لوازم و همچنین مصالح و قطعات آثار فرهنگی‌تاریخی، موزه‌ها و نمایشگا‌ها، اماکن تاریخی و مذهبی و سایر اماکن که تحت حفاظت یا نظارت دولت است سرقت کند یا با علم به مسروقه‌بودن، اشیای مذکور را بخرد یا پنهان دارد، درصورتی‌که مشمول مجازات حد سرقت نگردد، علاوه‌بر استرداد آن، به حبس از یک تا پنج سال محکوم می‌شود.

 

زاکانی دقیقا چه کار می کند | تابلوهای باغ موزه قصر هم ناپدید شد | خواب پاییزی در سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران

 

تخریب تاریخ، با مجوز یا بدون مجوز؟

از سوی دیگر بحث تخریب یا بازسازی یا بهسازی اتاق‌های تاریخی این مجموعه به میان است. تصاویر متعددی از تخریب‌های بخش‌هایی از اتاق‌های تاریخی موزه به دست ما رسیده که تحقیقات ما نشان داد، پشت درهای بسته قرار دارند.

 

احمد محیط‌طباطبایی رئیس ایکوم، به «پیام ما» می‌گوید: «این رویه بسیار نادرست است؛ باید دید که چه اقداماتی در این مجموعه در حال انجام است و اینجا مجموعه‌ای ثبت ملی است و هر اقدامی باید با مجوز کارشناسان ادارۀ میراث‌ فرهنگی تهران انجام شود. حال باید پرسید که آیا کارشناسان میراث فرهنگی، در جریان این تغییرات هستند؟» با «پرهام جانفشان» مدیر ادارۀ میراث‌ فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی تهران تماس گرفتیم؛ اقدامی که با رد تماس‌های پیاپی مواجه شد.

 

کارشناسان میراث‌ فرهنگی استان تهران، در چند سال گذشته به بسیاری از تخریب‌ها واکنش نشان نمی‌دهند و حاضر به پاسخگویی به رسانه‌ها نیستند، اما آنچه واضح است، طبق مادۀ ۵۵۸ قانون اساسی، هرکس به تمام یا قسمتی از ابنیه، اماکن، محوطه‌ها و مجموعه‌های فرهنگی‌تاریخی یا مذهبی که در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است، یا تزئینات، ملحقات، تأسیسات، اشیاء و لوازم و خطوط و نقوش منصوب یا موجود در اماکن مذکور که مستقلاً نیز واجد حیثیت فرهنگی‌تاریخی یا مذهبی باشد، خرابی وارد آورده، علاوه‌بر جبران خسارات وارده، به حبس از یک الی ده سال محکوم می‌شود. حال باید دید که کارشناسان میراث‌ فرهنگی، در جریان این تخریب‌ها هستند؟ اگر هستند، چرا مجوز داده‌اند و اگر مجوز نداده‌اند، چرا به عملکرد یک مجموعۀ ثبت ملی نظارت نمی‌کنند؟

 

زندانی که جزو بهترین موزه‌های دنیا شد 

«کاخ قجری»، زندانی بود که موزه شد؛ این کاخ از زمان فتحعلی‌شاه تا رسیدن به زندان رضاشاهی، با معماری «مارکوف» و بعد از آن موزه‌شدن، راه‌ درازی را طی کرده است. زندانی که نخستین سازنده‌اش، «سرتیپ درگاهی» نخستین زندانی آن بود و یکی از جنجالی‌ترین فرار از زندان‌ها در آن اتفاق افتاده است. در این زندان، «فرخی یزدی» به بند کشیده شده تا «طاهره دباغ» که از زنان فعال در زمان به‌ثمررسیدن انقلاب اسلامی بود.

 

 هر گوشه‌اش روایتی از ایران و تهران را در دل خود دارد. «اسکندر مختاری» به آن روزها نقب می‌زند و می‌گوید: «واقعاً باید بررسی کرد، چطور می‌توانند یک مجموعۀ فرهنگی را که سال‌ها برای ایجاد آن زحمت کشیده و هزینه شده را به این وضعیت بیندازند؟ زمانی که ما اینجا کار را شروع کردیم، هنوز زندان بود و بوی گند فاضلاب محله را فرا گرفته بود؛ از چنین وضعیتی تبدیل به یکی بهترین موزه‌های زندانی به لحاظ تغییر کاربری در دنیا شد.»

 

اسکندر مختاری، کارشناس پیشکسوت میراث‌فرهنگی و از نخستین طراحان موزه زندان قصر: چرا نهادهای نظارتی، به خصوص اعضای شورای شهر تهران نحوه عملکرد سازمان فرهنگی شهرداری و مدیر این باغ موزه را مورد بررسی و سوال قرار نمی‌دهند و عملکرد این معاونت و مدیریت موزه را در چند سال گذشته مورد بررسی قرار نمی‌دهند؟

 

او همچنین دربارۀ اتفاقات غیرکارشناسی که در این مجموعه افتاد، توضیح می‌دهد: «این حرکت موفق در زمان شهرداری قالیباف اتفاق افتاد و او خودش باعث‌وبانی جابه‌جایی زندانی‌ها و بعدها هزینه‌های کلان برای ساماندهی آن شد. در آن زمان ما یکی از محله‌های پرجمعیت و قدیمی تهران را دارای مجموعه‌ای فرهنگی کردیم، اما متأسفانه به‌تدریج دستخوش اقدامات غیرکارشناسی شد؛ یک بخشی از موزه را گرفتند و تبدیل به میوه و تره‌بار کردند، حریم آن را شکستند و بسیاری از اقدامات دیگر…»

 

او به گذشته‌ها نقب زده و از تغییر و تحولاتی صحبت می‌کند که در آن زمان به‌واسطۀ فعالیت‌های توسعۀ فضاهای فرهنگی اتفاق افتاد. خیلی زود اینجا تبدیل به قطب فرهنگی شد، اما بعدها مدیران چکشی آمدند، یک قسمتش را سمساری کردند، یک قسمت دیگرش را مبل دست‌دوم ‌فروشی، یک بخش دیگرش را نمایشگاه اتومبیل‌های قدیمی کردند؛ این‌ها همه باعث شد که این محوطه، از هویت خود خارج شود.

 

 

مختاری یادش می‌آید: «واقعاً اینجا یک زندان مخوف بود. بخش‌هایی از آن بوی تعفن می‌داد. روزی که من پا به آن گذاشتم، یادم می‌آید بخشی بود که زندانی‌های محکوم به اعدام را نگه می‌داشتند که به مرز جنون رسیده بودند. آن‌ها فکر می‌کردند من وکیل هستم، نمی‌دانستند که برای تغییر کاربری اینجا و ارزیابی فضاها آمده‌ام. چنین زندانی با فاضلاب‌هایی که بوی تعفن می‌داد درست کردیم، اما در چند سال گذشته از حالت فرهنگی خارج شد.»


 

آرزویی که محقق نشد

اصل گفته‌های مختاری این است که، «زمانی تغییر کاربری اینجا برای مسئولان و مردم آرزو بود. این آرزو محقق شد، اما در چند سال گذشته نشانی از مجموعۀ فرهنگی در آن دیده نمی‌شود.»

 

محیط‌طباطبایی هم دربارۀ طرح‌هایی که اجرا شد، می‌گوید: «وقتی این مجموعه از نیروی انتظامی خریداری شد، مجموعه‌ای خاطره بود؛ اگرچه بسیاری از بخش‌های این مجموعه در فرآیند جابه‌جایی تخریب شد، اما بخش مهم آن که ساختۀ مارکوف بود، باقی ماند. کمیتۀ فرهنگی شورای شهر که در آن زمان آقای مسجدجامعی بود، خیلی از ما حمایت کرد. جلوی خیلی از تخریب‌ها را گرفتیم. یک طرح احیاء داده شد؛ اگرچه طرح‌ها تغییر کرد، اما به‌هرحال مجموعه‌ای قابل‌تأمل بود که اکنون دیگر نمی‌دانیم چه بلایی سر آن آمده است؟»

 

احمد محیط‌طباطبایی، رییس ایکوم: این رویه بسیار نادرست است و باید دید که چه اقداماتی در این مجموعه در حال انجام است. موزه زندان قصر ثبت ملی شده و هر اقدامی باید با مجوز کارشناسان اداره میراث‌فرهنگی تهران انجام شود. حال باید پرسید که آیا کارشناسان میراث فرهنگی در جریان این تغییرات هستند؟

مهدی حسینی مغویان
نویسنده:
مهدی حسینی مغویان
اشتراک گذاری:
ارسال نظر
تازه‌ها
پربیننده‌ها پربحث‌ها