به گزارش صد آنلاین، مردی که متهم است فرد معلولی را در خانهاش به قتل رسانده، وقتی پای میز محاکمه رفت، مدعی نقشی در مرگ مرد معلول نداشته است.
به گزارش اعتمادآنلاین، سه سال قبل اهالی منطقهای در جنوب تهران خبر از بوی تعفن دادند و به پلیس گفتند از یک خانه بوی تعفن شدیدی میآید. وقتی ماموران به محل رفتند و تحقیقات خود را آغاز کردند، متوجه شدند یک جسد در آن خانه است.
مردی جوان که معلولیت داشت در خانه مورد نظر جان باخته بود. جسد به پزشکی قانونی انتقال یافت. سپس اهالی گفتند صاحب خانه مردی به نام سهراب است که مدتی است به خانه نیامده و آنها هم نمیدانند کجاست.
انها گفتند سهراب به مواد مخدر اعتیاد دارد و بیشتر در پاتوق معتادان است اما گاهی هم به خانه میآید.
این در حالی بود که پزشکی قانونی گفت جسد کشفشده را بررسی کرده اما به طور دقیق نمیتواند علت مرگ را مشخص کند چون تقریبا 14 روز از زمان مرگ گذشته است. با این حال پزشکی قانونی توانست نارسایی قلبی را در مقتول تشخیص دهد.
چند روز بعد هویت جسد به نام سعید مشخص شد و مادر او شکایتی را علیه سهراب مطرح کرد و خواستار مجازات عامل مرگ فرزندش شد.
در نهایت سهراب بعد از چند ماه شناسایی و بازداشت شد. او گفت: به شیشه اعتیاد دارم و وضعیت خوبی نداشتم. در پاتوق معتادان با سعید آشنا شدم. او با دستفروشی گذران زندگی میکرد. چون دلم برایش سوخت او را به خانه خودم بردم. او روزها کار میکرد و شب هم در خانه من میماند. دور از خانوادهاش بود. شب حادثه به خانه رفتم و دیدم فوت کرده است. خیلی ترسیده بودم. جسد را در خانه رها کردم و به پاتوق معتادان برگشتم. من اصلا در مرگ او مقصر نیستم.
با این حال کیفرخواست علیه متهم صادر و پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد. در جلسه رسیدگی، نماینده دادستان کیفرخواست را خواند و خواستار مجازات متهم شد. مادر مقتول نیز گفت خواستار مجازات متهم است.
وقتی نوبت به سهراب رسید، گفتههای قبلی را تکرار کرد و گفت: در مرگ سعید نقشی نداشتم و فقط از ترس فرار کردم.
متهم درباره اینکه چرا ویلچیر سعید را فروخته و از کارت بانکی او پول برداشت کرده است، گفت: من اعتیاد داشتم و به خاطر اعتیاد این کار را کردم.
متهم درباره اینکه چرا زمان حادثه با اورژانس تماس نگرفت، گفت: وقتی من به خانه رسیدم سعید مرده و بدنش سرد بود. زنده نبود که بخواهم با اورژانس تماس بگیرم.
در نهایت هیات قضات برای تصمیمگیری وارد شور شدند.
مهر