۲۶ شهريور ۱۴۰۳ - ۰۷:۲۲
درخواست بازگشت پیکر مهاجر ایرانی از یونان

روایت تکان‌دهنده آخرین بازمانده قایق مهاجران

روایت تکان‌دهنده آخرین بازمانده قایق مهاجران
بازدید:۸۴۶
صد آنلاین | چند سال قبل همراه دامادمان ساسان تصمیم گرفتیم برای کار به خارج از ایران برویم. کار و بارمان در ایران بد نبود، اما می‌خواستیم درآمد بیشتری کسب کنیم و پولدار شویم
کد خبر : ۱۱۲۵۴۲
 به گزارش صد آنلاین،  مرد جوانی که همراه دامادشان راهی کشور یونان شده بود، قایق‌شان در دریا گرفتار شد و همه مسافران به کام مرگ رفتند، اما وی به صورت معجزه‌آسایی پس از چند روز از میان طوفان نجات پیدا کرد و به ایران بازگشت. او درخواست کرده پیکر دامادشان برای دفن به ایران منتقل شود. 
صبح دیروز مرد جوانی به نام احسان همراه خانواده‌اش به شعبه هشتم بازپرسی دادسرای امور جنایی تهران رفتند و از قاضی سالار صنعتگر درخواست کردند برای بازگرداندن جسد دامادشان از کشور یونان دستورات لازم را صادر کند. 
 سودای پولداری
احسان در توضیح ماجرا گفت: «چند سال قبل همراه دامادمان ساسان تصمیم گرفتیم برای کار به خارج از ایران برویم. کار و بارمان در ایران بد نبود، اما می‌خواستیم درآمد بیشتری کسب کنیم و پولدار شویم. از طرفی هم شنیده بودیم اگر خودمان را به اروپا برسانیم در آنجا می‌توانیم کار خوبی دست و پا کنیم و زودتر به آرزوهایمان برسیم. ما با دوستان و افرادی که به خارج از کشور رفت و آمد داشتند مشورت و تلاش کردیم به صورت قانونی به اروپا برویم، اما موفق نشدیم تا اینکه یکی از دوستانمان پیشنهاد داد به ترکیه برویم و از آنجا به صورت غیرقانونی وارد کشور یونان شویم و پس از آن کارمان ساده‌تر می‌شود و می‌توانیم در یکی از کشور‌های اروپایی اقامت بگیریم. ما می‌خواستیم پس از اینکه اقامت گرفتیم و شروع به کار کردیم، خانواده‌هایمان را هم پیش خودمان ببریم. به‌هرحال مدتی طول کشید و من و دامادمان مقداری پول تهیه کردیم و دو سال قبل به کشور ترکیه رفتیم.»
 
 ورود غیرقانونی 
وی ادامه داد: «مدتی در ترکیه بودیم و از طریق یکی از دوستانمان به فردی معرفی شدیم و قرار بود او در مقابل دستمزدی ما را به صورت قانونی به کشور یونان بفرستد. فرد مورد نظر به ما قول داده بود مراحل قانونی انتقالمان را انجام دهد و ما هم خوشحال بودیم که به صورت قانونی به یونان می‌رویم. او حتی به ما قول داده بود برای من و ساسان اقامت یکی از کشور‌های اروپایی را بگیرد. من و دامادمان منتظر بودیم، اما نتیجه‌ای نگرفتیم و فهمیدیم که کارمان درست نشده و باید به صورت غیرقانونی به یونان برویم. تصمیممان را گرفته بودیم و می‌خواستیم هر طور شده خودمان را به یونان برسانیم و از آنجا به یکی از کشور‌های پیشرفته اروپایی برویم. پس از مدتی یک نفر ما را به قاچاقچی انسان معرفی کرد. قرار شد با پرداخت مبلغی از طریق دریا به کشور یونان برویم. با مرد قاچاقچی هم به توافق رسیدیم.»
 
 ترس و دلهره 
مرد جوان ادامه داد: «ما دستمزد را به قاچاقچی انسان پرداخت کردیم و او هم نیمه‌شبی ما را سوار قایقی کرد. حدود ۴۰ نفر ایرانی، افغانی، پاکستانی و چند ملیت دیگر بودیم که همه ما را مرد قاچاقچی سوار یک قایق کرد. قایق گنجایش این همه مسافر را نداشت، اما ناخدای آن اطمینان داد به زودی در یکی از سواحل جزایر یونان ما را به سلامت پیاده می‌کند. من و دامادمان اعتراض کردیم و گفتیم با این همه مسافر جان ما در خطر است، اما اعتراضمان نتیجه‌ای نداشت و قاچاقچی انسان به ما گفت اگر دوست نداریم می‌توانیم از قایق پیاده شویم. از آنجایی که هزینه آن را پرداخت کرده بودیم، پیاده نشدیم و قایق به سمت آب‌های یونان به راه افتاد. وقتی به میانه دریا رسیدیم با هر موجی قایق به این طرف و آن طرف می‌رفت و ترس زیادی به دل ما می‌انداخت، از سوی دیگر تاریکی شب هم ترس ما را بیشتر می‌کرد. ترس و دلهره در چهره همه مسافران دیده می‌شد، اما چاره‌ای نداشتیم جز اینکه دل به دریا بزنیم و به راهمان ادامه بدهیم.»
 
 مرگ و زندگی
احسان در ادامه گفت: «از شهر دور شده بودیم و چیزی جز امواج دریا به گوشمان نمی‌رسید و هر لحظه هم موج‌ها شدیدتر می‌شد. ناخدای قایق اعلام کرد احتمال دارد در دام طوفان گرفتار شویم که صحبت‌های او ترس و وحشت بیشتری در دل مسافران انداخت. موج‌ها شدیدتر می‌شد و کم‌کم باد و باران هم به آن اضافه و طوفان شروع شد. موج‌ها قایق را به این طرف، آن طرف می‌کشاند و ناخدا هم سعی می‌کرد قایق را به سلامت از طوفان عبور دهد، اما در نهایت قایق توان آن همه مسافر را نداشت و فرمان از دست ناخدا خارج شد و موج بزرگی به زیر قایق زد و قایق واژگون شد. همه به داخل دریا افتادیم و قایق هم از بین رفت. در آن لحظه تنها فریاد‌های کمک‌خواهی به زبان‌های مختلف به گوش می‌رسید و طوفان من و ساسان را هم جدا کرد. همه در میان امواج گرفتار شده بودند و هیچ کسی نبود که به دادمان برسد. لحظات سخت و ترسناکی را سپری می‌کردیم. طوفان مرا به طرفی کشاند تا اینکه به تکه چوبی رسیدم و به سختی خود را به آن رساندم و خودم را روی تکه چوب انداختم. هر چقدر ساسان را صدا زدم، صدایی نشنیدم. نه تنها صدای دامادمان که دیگر هیچ صدایی به گوشم نمی‌رسید غیر از صدای طوفان و موج، به‌طوری‌که تمامی فریاد‌هایی که لحظاتی قبل به آسمان بلند شده بود، خاموش شده بودند.»
 
 نجات معجزه‌آسا 
مرد جوان ادامه داد: «رمقی نداشتم، اما تکه چوب را که تنها امید زنده ماندنم بود، محکم چسبیده بودم و موج‌ها کم‌کم مرا از قایق واژگون شده دور کرد. دقیقاً نمی‌دانم چند ساعت طول کشید که از دور جزیره‌ای را دیدم. برق امید در چشمانم درخشید و به هر سختی که بود خودم را به نزدیک جزیز رساندم و افراد بومی آنجا که در حال ماهیگیری بودند مرا نجات دادند و پس از اینکه به ساحل رساندند، تحویل پلیس دادند. آنجا فهمیدم که یکی از جزایر یونان است و وقتی حالم بهتر شد تازه فهمیدم تمامی مسافران قایق و دامادمان در دریا غرق شده‌اند و من تنها مسافری بودم که به صورت معجزه‌آسا از یک قدمی مرگ به زندگی برگشتم. من تمام ماجرا را به مأموران توضیح دادم، البته آن‌ها هم در جریان حادثه بودند. آنجا متوجه شدم پس از واژگونی قایق، مأموران پلیس دریابانی یونان به کمک غرق‌شدگان می‌آیند، اما وقتی می‌رسند همه غرق شده بودند و آن‌ها تنها موفق می‌شوند تعدادی از اجساد را از دریا کشف و به سردخانه منتقل کنند. وقتی پلیس متوجه شد من همراه داشته‌ام، مرا به سردخانه پزشکی قانونی آنجا برد، اما جسد ساسان در میان اجساد کشف شده نبود. در آن چند روزی که آنجا بودم که بعداً پلیس مرا از آنجا اخراج و به کشور ایران برگرداند، جسد ساسان پیدا نشده بود.»
 
 درخواست 
مرد جوان در پایان گفت: «پس از بازگشت به ایران شرمنده خانواده و خواهرم شدم و تمام ماجرا را برای آن‌ها توضیح دادم و به آن‌ها گفتم جسد ساسان در دریا ناپدید شده و پلیس موفق به کشف آن نشده تا اینکه یک روز قبل پلیس یونان با من تماس گرفت و گفت جسدی را به تازگی کشف کرده‌اند که از نظر ظاهری شباهت زیادی با ساسان دارد. الان همراه خانواده‌ام به دادسرا آمده‌ام تا دستور دهید اگر جسد متعلق به دامادمان است برای دفن به ایران بازگردانده شود.»
با درخواست مرد جوان و خانواده او، بازپرس جنایی دستور داد از خانواده ساسان آزمایش دی‌ان‌ای گرفته شود و بعد نتیجه آزمایش از طریق مرکز بین‌المللی قوه قضائیه در اختیار پلیس و مرجع قضایی آن کشور قرار گیرد و چنانچه نتیجه آزمایش دی‌ان‌ای با نتیجه آزمایش دی‌ان‌ای جسد کشف شده یکی بود، جسد برای انجام مراحل قانونی و دفن به ایران بازگردانده شود. تحقیقات درباره این پرونده ادامه دارد.
 
مهر
 
اشتراک گذاری:
ارسال نظر
تازه‌ها
پربیننده‌ها پربحث‌ها