به گزارش صد آنلاین، متهم که زنی 30 ساله به نام وحیده است از سوی پدرشوهرش متهم به داشتن رابطه با مردی به نام سلمان شده و پدرشوهر مدعی است سلمان و وحیده با هم دست به قتل پسرش مهرداد زدهاند.
این پرونده 5 سال قبل به جریان افتاد. آن زمان پدر مهرداد در شکایتی به ماموران گفت پسرش به دست عروسش وحیده و جوانی به نام سلمان کشته شده است.
این مرد گفت: پسرم چند شب قبل گم شد و عروسم گم شدن او را اطلاع نداد. بعد از چند روز جسد پسرم را در بیابانهای اطراف خانهاش پیدا کردند. بعد من با نوههایم صحبت کردم و متوجه شدم مهرداد قبل از اینکه گم شود، بیمار شد و مادرشان بچهها را برای خرید دارو به داروخانه فرستاد اما وقتی بچه ها برگشتند پدرشان در خانه نبود.
وقتی ماموران تحقیقات خود را آغاز کردند، دو پسربچه را مورد بازجویی قرار دادند. آنها گفتند از آنچه اتفاق افتاده بهشدت ترسیدهاند و فکر میکنند پدرشان به دست مادرشان کشته شده است. پسر بزرگتر به ماموران گفت: ما شام ماکارونی داشتیم. بعد از اینکه شام را خوردیم، پدرم گفت احساس ناراحتی دارد. مادرم من و برادرم را به بهانه خرید دارو از خانه بیرون کرد و زمانی که برگشتیم متوجه شدیم پدرمان نیست. مادرمان گفت او با مردی بیرون رفته است.
پلیس وحیده را با توجه به گفتههای بچهها بازداشت کرد. وحیده به ماموران گفت: من نقشی در قتل شوهرم نداشتم و آنچه پدرشوهرم درباره من گفته، دروغ است. از زمان مرگ پسرش او بچهها را از من گرفته و باعث شده بچهها هم علیه من حرف بزنند.
در ادامه پدرشوهر وحیده مدرک دیگری به پلیس داد و گفت وحیده مدتی است با مردی به نام سلمان رابطه دارد.
او گفت: ما متوجه شدیم سلمان قبل از پسر من خواستگار وحیده بود. نمیدانم به چه دلیلی وحیده و سلمان ازدواج نکردند و وحیده همسر پسر من شد. حالا فهمیدهام او همچنان با سلمان رابطه داشته است. مردی که پسرم شب حادثه با او همراه شد، سلمان بود.
به این ترتیب سلمان هم بازداشت شد اما در تحقیقات قتل را قبول نکرد و گفت نه با وحیده ارتباط داشته و نه مهرداد را کشته است.
بررسیهای ماموران نشان داد، وحیده چندباری با سلمان صحبت کرده است؛ اما این پیامها و تماسها نتوانست ثابت کند آنها رابطه نامشروع داشتهاند. ضمن اینکه سلمان به ماموران نشانههایی داد که مشخص کرد در زمان قتل با خانه مهرداد فاصله زیادی داشت. با این حالا کیفرخواست علیه متهمان صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه 2 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.
در جلسه رسیدگی اینبار دو پسر مقتول ادعای قبلی خود را پس گرفتند و گفتند هرچه درباره مسمومیت پدرشان گفتهاند دروغ است و مادرشان در قتل پدرشان نقشی نداشته است.
آنها گفتند: پدرمان معدهدرد گرفت. او هر وقت ماکارونی میخورد، مریض میشد. ما رفتیم داروخانه برای او دارو بخریم که وقتی برگشتیم دیدیم در خانه نیست. هیچ چیز عجیبی در خانه نبود. مادرمان هم خیلی عادی بود. وقتی خبر مرگ پدرمان آمد، پدربزرگمان ما را پیش خود برد و گفت مادرمان این کار را کرده، چون با کسی ارتباط دارد و با پدرمان بد بود. ما تحت تاثیر حرفهای او ادعایی را مطرح کردیم در حالیکه آن شب چیز غیرعادی در خانه نبود. پدربزرگمان وقتی دید ما میخواهیم اعترافمان علیه مادرمان را پس بگیریم ما را از خانه بیرون کرد و ما دوباره پیش مادرمان آمدیم.
با توجه به اینکه مدارک علیه متهمان کافی نبود همچنین مدارکی که نشان دهد آنها قطعا بیگناه هستند هم کافی نبود بنابراین قضات تصمیم گرفتند مراسم قسامه برگزار کنند. اجرای قسامه به اولیای دم اطلاع داده شد اما پدر مقتول گفت حاضر نیست قسم بخورد که عروسش و سلمان گناهکار هستند. به این ترتیب ادای سوگند به متهمان تفیض شد تا آنها برای بیگناهی قسم بخورند و ادامه رسیدگی به بعد موکول شد.