نویسنده: محمد رضا لشینی، کارشناسی ارشد علومسیاسی دانشگاه تهران
با اعلام کابینه ی دولت جدید، آقای مسعود پزشکیان نشان داد که قصد تشکیل دولتی فراجناحی را دارد. در لیست وزرا هم اصلاح طلب، هم اعتدالی و هم اصولگرا مشاهده می شوند.
حال باید دید که واقعاً دولت جدید با چالش های پیش رویش چه می خواهد بکند. در این یادداشت تلاش می شود چالش های پیش روی دولت جدید واقع بینانه تر مطرح شود.
آقای پزشکیان قول داده است که از کارشناسان مجرب در دولتش استفاده کند و برنامه ی هفتم را با تمام توان عملی کند. او برنامه ی هفتم توسعه را کامل دانسته و تمام پرسش های مربوط به برنامه ی دولتش را به آن ارجاع داده است. حال باید دید این دولت با وجود مشکلات فراوان همچون نقدینگی، تورم، تحریم، تنش منطقه ای و خالی بودن دست دولت، چطور می خواهد رشد اقتصادی را به هشت درصد برساند؟ اگر راه حل وزرای ایشان همچون ناصر همتی، خصوصی سازی است، او می خواهد به کدام بخش خصوصی تکیه کند که توانایی پیشبرد اهداف بلند مدت را داشته باشد؟ کدام بخش خصوصی تضمین خواهد کرد که در ایران بماند و به سبب جذب سود بیشتر، منافع ملی را فدای منافع شخصی اش نکند؟ و اما اگر طرح دولت چیزی غیر از این است، منابع مالی لازم را با وجود مشکلات عدیده که بخشی از آن ها یاد شدند، چگونه می خواهد تامین کنند؟
چالش دیگر دولت تنش های منطقه ای است، دورنمای دولت آقای پزشکیان برای مذاکره با امارت اسلامی طالبان بر سر حق آبه ی هیرمند، آنچنان که باید و شاید مشخص نیست، همچنین بحران پناه جویان که اکثراً غیر قانونی و با تعداد بسیار زیاد وارد کشور می شوند.
مناقشه بر سر میدان گازی آرش با عربستان سعودی و کویت، همچنین تهدیدات امنیتی که رژیم صهیونسیتی روز به روز کشور ما را با آن ها مورد تهدید قرار می دهد نیز مطرح هستند.
در بعد جهانی نیز بحث مذاکرات هسته ای مطرح است. آیا دولت قصد ادامه ی مذاکرات احیای برجام را دارد؟ ما نمی دانیم با جدا شدن آقای ظریف از دولت، دورنمای دولت برای مذاکرات هسته ای چیست. نمی توان پیش بینی کرد که آیا همچون دولتهای قبلی، بدون انتظاری از طرفین دیگر توافق، به آن پایبند خواهد بود یا خیر؟
احتمال پیروزی ترامپ چالش دیگری است که می تواند مشکلات را دوچندان کند و باید برای آن طرح و برنامه ی قبلی داشت.
در این میان بحرانی که به حیات و ممات کشورمان مربوط است، بحث انرژی و محیط زیست است. مشکل کم آبی و خالی شدن سفره های آب زیرزمینی و در نهایت امر نشست زمین، چند دهه است که همه ی اقشار جامعه را فارغ از طبقه ی اجتماعی و شغلشان، نگران کرده است.
در خصوص میادین نفت و گاز کشور که یا دچار افت فشار شده اند و یا به زودی دچار آن خواهند شد نیز باید با وجود تحریم های نفتی و عدم همکاری شرکت های بزرگ نفت و گاز، تدبیری اندیشید.
صد البته که تمامی این بحرانها، یک شبه به وجود نیامده اند و این دولت نیز توانایی حل همه ی آنها را در مدت چهار سال نخواهد داشت، اما می تواند مسیری را ریل گذاری کند که در دولت های بعدی نیز ادامه پیدا کند، تا کشور به تدریج شاهد رفع و گذر از این مشکلات باشد.