آخرین اخبار
۱۳ شهريور ۱۴۰۳ - ۰۸:۲۵
برخلاف ادعاها، فشار امریکا بر اسرائیل بسیار تاثیرگذار است
بازدید:۲۳۴
صد آنلاین | با وجود اینکه نتانیاهو، عزم خود را در جنگی که آینده سیاسی‌اش به آن گره خورده، استوار کرده اما نشان داده که در موارد نادری که فشار از سوی دولت ایالات متحده اعمال شده، به آن حساس است. به عنوان مثال، پس از تماس صریح بایدن در ماه آوریل که در آن، مطابق گزارش‌ها، گفته شد که بایدن از نتانیاهو خواسته تغییرات جدی در رفتار اسرائیل در جنگ ایجاد کند، اسرائیل به طور قابل توجهی تعداد کامیون‌های حمل کمک‌های انسانی به غزه را افزایش داد. این رویدادها با برخی از پایین‌ترین نکات نظرسنجی‌های نتانیاهو تا به امروز و همچنین افزایش گمانه‌زنی‌ها در مورد استعفای بنی گانتس و گادی آیزنکوت، اعضای معتدل‌تر کابینه جنگ او، همزمان شد. طرفداران فشار ممکن است زمانی اقدام کنند که شاهد ترکیبی مشابه از افزایش مخالفت عمومی، تهدیدات فزاینده از سوی نخبگان برای کناره‌گیری و تغییرات در سیاست باشند.
کد خبر : ۱۰۹۷۱۸

به گزارش صد آنلاین، در گذر تقریبا یک سال جنگ اسرائیل با حماس در غزه، دولت جو بایدن از فشار جدی بر اسرائیل برای محدود کردن عملیات ویرانگر خود و تلاش برای پایان دادن به درگیری‌ها خودداری کرده است. دلایل گوناگونی هست که چرا بایدن این کار را انجام نداده اما یکی از آنها، این دودلی است که آیا فشار بر دولت بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، می‌تواند ثمره خوبی داشته باشد یا نه. برخی تحلیلگران و کارشناسان استدلال کرده‌اند که ایالات متحده، نفوذ لازم برای دگرش بنادین در رفتار دولت اسرائیل را ندارد و در واقع، به چالش کشیدن واکنش اسرائیل به حمله ویرانگر حماس در 7 اکتبر 2023 ممکن است پیامد وارونه ای با خود بیاورد.

به نظر می‌رسد این ذهنیت در میان تصمیم‌گیران ارشد ایالات متحده از وزنی برخوردار باشد. در آغاز تابستان امسال، آموس هوخشتاین Amos Hochstein، یکی از مقامات دولت بایدن که به عنوان میانجی بین اسرائیل و حزب‌الله فعالیت می‌کند، به سیاستمداران لبنانی هشدار داد که آمریکا، توانایی مجبور کردن اسرائیل به تغییر مسیرش را ندارد. اد گابریل Ed Gabriel، رئیس سازمان غیرانتفاعی "کارگروه آمریکایی برای لبنان"، پیام هوخشتاین را این‌گونه خلاصه کرد: «اگر فکر می‌کنید که ما می‌توانیم به مقامات اسرائیلی دیکته کنیم که چه کاری انجام دهند یا ندهند، اشتباه می‌کنید. . . . شما باید بفهمید که آمریکا نفوذ لازم برای متوقف کردن اسرائیل را ندارد.» در همین راستا، دنیس راس Dennis Ross، دیپلمات کهنه کار آمریکا و گفت‌وگوگرِ خاورمیانه، در پایانه سال گذشته گفت: «تاریخ نشان می‌دهد که اگر رأی‌دهندگان اسرائیلی فکر کنند که ایالات متحده خواسته‌های غیرمنطقی دارد، آن‌ را رد خواهند کرد، صرف‌نظر از هزینه‌هایش.» این دیدگاه تا حدی از ادعاهای مقامات اسرائیلی سرچشمه می‌گیرد. بزالل اسموتریچ Bezalel Smotrich وزیر دارایی تندروی اسرائیل، به‌عنوان نمونه، بارها تأکید کرده که هرگونه فشار آمریکا برای پایان دادن به جنگ در واقع اسرائیلی‌ها را به ادامه مبارزه تشویق می‌کند.

برای درک بهتر واکنش اسرائیلی‌ها به مواضع ایالات متحده در قبال کشورشان، از 7 تا 12 مه، یک نظرسنجی آنلاین با حدود بیست پرسش را برای نمونه جمعیتی از 1238 بزرگسال اسرائیلی که به طور کلی نماینده جمعیت عمومی این کشور بودند، توزیع کردیم. این نظرسنجی چند روز پس از انتشار خبرهایی انجام شد که می گفت واشنگتن برای نخستین بار در سال‌های اخیر، برای جلوگیری از تهاجم اسرائیل به رفح، ارسال یک محموله جنگ افزاری به اسرائیل را متوقف کرده است. این راهبرد موجب شد که جهت‌گیری سیاست ایالات متحده نسبت به جنگ در غزه، در زمانی که نظرسنجی ما در جریان بود، به طور ویژه‌ای مبهم به نظر برسد.

نظرسنجی ما شامل یک آزمایش پیام‌رسانی با دقت طراحی شده بود تا ببینیم که اسرائیلی‌ها چگونه به موضع ایالات متحده واکنش نشان می‌دهند. ما پاسخ‌دهندگان را به سه گروه تقسیم کردیم. دسته نخست، یک گروه کنترل بودند؛ پاسخ‌دهندگان هیچ پیامی را پیش از تکمیل نظرسنجی دریافت نکردند. پیش از پاسخ به پرسش ها، گروه دوم یک خبر واقع‌گرایانه اما ساختگی را خواندند که حاکی از آن بود که مردم آمریکا از اسرائیل در این درگیری حمایت می‌کنند و دولت بایدن حمایت بی‌قید و شرط خود را از اسرائیل برای دستیابی به پیروزی کامل بر حماس اعلام خواهد کرد. گروه سوم یک خبر را خواندند که می گفت آمریکایی‌ها به عنوان کسانی توصیف شده بودند که از جنگ ناخرسند هستند و دولت بایدن هم به روشنی اعلام کرده که اسرائیل باید به این جنگ پایان دهد، و اگر این کار را نکند، حمایت ایالات متحده بی‌قید و شرط نخواهد بود. هر دو موضع ارائه شده به دو گروه آزمایشی در اوایل ماه مه کاملاً محتمل بود، زمانی که دولت بایدن اولین توقف ارسال سلاح را اعلام کرده بود و گزارش‌های متناقضی وجود داشت در این باره که آیا واقعاً در آستانه یک تغییر عمده در رویکرد خود است یا به حمایت از جنگ با انتقاد ملایم از آن، ادامه خواهد داد. پس از این دستکاری، هر سه گروه پاسخ‌دهندگان به سوالات یکسانی در مورد نگرش‌های خود نسبت به درگیری در غزه، امکان پایان دادن به آن، و سایر مسائل ژئوپلیتیکی پاسخ دادند.

نتایج افکارسنجی چشمگیر بود. ما دریافتیم که به طور میانگین، خواندن اینکه ایالات متحده آماده اعمال فشار واقعی بر اسرائیل برای پایان دادن به جنگ است، به طور قابل توجهی دیدگاه‌های اسرائیلی‌ها نسبت به جنگ، مذاکرات برای پایان دادن به آن، یا نظرشان نسبت به آمریکا و رقبای ژئوپلیتیک آن را تغییر نداد. قابل توجه است که در گروهی که شنیدند ایالات متحده در حال فشار بر اسرائیل برای تغییر مسیر است، هیچ کاهش معناداری در درصد پاسخ‌دهندگانی که پس از آن گفتند دیدگاه مثبتی نسبت به ایالات متحده دارند، یا افزایش در درصد افرادی که دیدگاه مثبتی نسبت به روسیه یا چین دارند، در مقایسه با گروهی که هیچ پیامی دریافت نکرده بودند، مشاهده نشد. این یافته‌ها نگرانی‌ها مبنی بر اینکه فشار آمریکا، حمایت اسرائیلی‌ها از آتش‌بس را کاهش می‌دهد یا به طور قابل توجهی دیدگاه آن‌ها نسبت به آمریکا را تضعیف می‌کند، را کمرنگ می سازد. خلاصه آنکه، اسموتریچ اشتباه می‌کند: هیچ شواهدی وجود ندارد که نشان دهد فشار آمریکا بر اسرائیل، نتیجه وارونه ای خواهد داشت.

شایان توجه اینکه در گروهی از پاسخ‌دهندگان که شنیدند ایالات متحده حمایت بی‌قید و شرطی به اسرائیل ارائه می‌دهد، درصد افرادی که دیدگاه مثبتی نسبت به ایالات متحده ابراز کردند، هشت درصد بیشتر از گروه کنترل بود. پاسخ‌دهندگان به نظرسنجی ترجیح می‌دادند که ایالات متحده حمایت بی‌قید و شرطی از اسرائیل ارائه دهد اما به نظر نمی‌رسید که ایالات متحده در دیدگاه آن‌ها اعتبار خود را از دست بدهد اگر بشنوند که اسراییل را زیر فشار قرار داده است.

افزایش فشار

ما به واکاوی عمیق‌تر درباره تأثیر خبر فشار ایالات متحده بر اسرائیل پرداختیم و پاسخ‌دهندگان را به حامیان و غیرحامیان نتانیاهو – یک شکاف کلیدی سیاسی در اسرائیل – تقسیم کردیم. از پاسخ‌دهندگان پرسیدیم که آیا قصد دارند در انتخابات بعدی به نتانیاهو یا یکی از چند سیاستمدار برجسته دیگر اسرائیلی رأی دهند. ما دریافتیم که حمایت رأی‌دهندگان به نتانیاهو، از توافق با حماس به طور چشمگیری افزایش یافت – از 25 درصد به 40 درصد – زمانی که آن‌ها خبرِ اعمال فشار ایالات متحده را خواندند، که نشان می‌دهد بخش‌های کلیدی از جامعه اسرائیل در واقع نسبت به شنیدن اینکه ایالات متحده در حال فشار بر اسرائیل برای پایان دادن به جنگ است، بسیار حساس هستند و به این فشار همان‌طور که انتظار می‌رود واکنش (مثبت) نشان می‌دهند، برخلاف ادعاهای برخی از رهبرانشان.

این یافته‌ها به ویژه با توجه به دیدگاه‌های بیان‌شده توسط رأی‌دهندگان نتانیاهو و غیرنتانیاهو در گروه کنترل، قابل توجه است. در میان پاسخ‌دهندگانی که قبل از تکمیل نظرسنجی چیزی درباره راهبرد ایالات متحده نخوانده بودند، حمایت از رسیدن به توافق برای پایان دادن به جنگ و بازگرداندن گروگان‌های اسرائیلی که در غزه نگهداری می‌شوند – در مقابل گزینه ادامه جنگ برای نابودی حماس – 25 درصد در میان رأی‌دهندگان نتانیاهو و 73 درصد در میان سایر اسرائیلی‌ها بود. به عبارت دیگر، رأی‌دهندگان نتانیاهو منبع اصلی حمایت از دستیابی حداکثری اسرائیل در جنگ هستند. تضعیف تمایل آن‌ها برای دستیابی به پیروزی کامل و سوق دادن آن‌ها به سمت مصالحه، به‌طور جدی قابلیت ادامه جنگ را در دستگاه سیاست اسرائیل به خطر می‌اندازد.

با وجود اینکه نتانیاهو، عزم خود را در جنگی که آینده سیاسی‌اش به آن گره خورده، استوار کرده اما نشان داده که در موارد نادری که فشار از سوی دولت ایالات متحده اعمال شده، به آن حساس است. به عنوان مثال، پس از تماس صریح بایدن در ماه آوریل که در آن، مطابق گزارش‌ها، گفته شد که بایدن از نتانیاهو خواسته تغییرات جدی در رفتار اسرائیل در جنگ ایجاد کند، اسرائیل به طور قابل توجهی تعداد کامیون‌های حمل کمک‌های انسانی به غزه را افزایش داد. این رویدادها با برخی از پایین‌ترین نکات نظرسنجی‌های نتانیاهو تا به امروز و همچنین افزایش گمانه‌زنی‌ها در مورد استعفای بنی گانتس و گادی آیزنکوت، اعضای معتدل‌تر کابینه جنگ او، همزمان شد. طرفداران فشار ممکن است زمانی اقدام کنند که شاهد ترکیبی مشابه از افزایش مخالفت عمومی، تهدیدات فزاینده از سوی نخبگان برای کناره‌گیری و تغییرات در سیاست باشند.

شاید به همین دلیل است که خود نتانیاهو – همراه با وزیران اسرائیلی که به‌ راست افراطی گرایش دارند و سرسخت‌ترین و پرواکنش‌ ترین مدافعان دولت اسرائیل در ایالات متحده – هشدارهای شدیدی درباره آنچه در صورت فشار ایالات متحده برای پایان دادن به جنگ رخ خواهد داد، صادر کرده‌اند. آن‌ها به قدرت دستگاه سیاست ایالات متحده برای شکل دادن به چشم‌انداز رویکرد اسرائیل واقف هستند. به عنوان مثال، اگر علاوه بر اعتراضات گسترده و منظم، شمار بیشتری از نیروهای ذخیره به دلیل به خطر انداختن بی‌سابقه امنیت اسرائیل و حمایت آمریکا توسط نتانیاهو از خدمت خودداری کنند، همان‌طور که در جریان اعتراضات سال گذشته علیه اصلاحات قضایی دولت او انجام دادند، کشور می‌تواند به آشوب بیشتری فرو برود.

در مورد پیامدهای شنیدن اینکه ایالات متحده، حمایت بی‌قید و شرطی به اسرائیل ارائه خواهد کرد، چه می‌توان گفت؟ در اینجا ما به یک تشابه جالب اما کمرنگ تر در قیاس با تأثیر گفتن این خبر به پاسخ‌دهندگان که ایالات متحده در حال اعمال فشار بر اسرائیل برای پایان دادن به جنگ است، پی بردیم. خواندن خبر مربوط به حمایت بی‌قید و شرط آمریکا از پیروزی اسرائیل، حمایت از آتش‌بس در میان غیرحامیان نتانیاهو را شش درصد کاهش داد، در مقایسه با گروه کنترل؛ اختلافی که کوچکتر از تفاوت مرتبط با خبر فشار ایالات متحده بر رأی‌دهندگان نتانیاهو بود و از نظر آماری چندان معنادار نبود. با این حال، این موضوع نشان می‌دهد که وقتی اسرائیلی‌ها فکر می‌کنند که ایالات متحده در هر شرایطی از آن‌ها حمایت می‌کند، احساس می‌کنند که آزادی کاملی برای پیگیری اهداف حداکثری خود دارند. با ترکیب نتایج گروه‌هایی که خبرهای مربوط به حمایت مشروط را شنیدند، این موضوع نشان می‌دهد که دیدگاه‌های اسرائیلی‌ها درباره جنگ قابل تغییر است و به‌طور گسترده‌تری، موضع ایالات متحده می‌تواند افکار عمومی اسرائیل را به سمت پایان دادن به جنگ سوق دهد.

در نهایت، نظرسنجی ما موکدا نشان می‌دهد که ایالات متحده در واقع اهرم قابل توجهی بر نحوه تفکر اسرائیلی‌ها در مورد سود و زیان ادامه جنگ دارد. شنیدن خبر فشار ایالات متحده برای پایان دادن به جنگ می‌تواند اسرائیلی‌ها را به سمت مخالفت با ادامه عملیات نظامی و تمایل به مصالحه سوق دهد، بدون اینکه تاثیر منفی قابل توجهی بر دیدگاه کلی آن‌ها نسبت به آمریکا به همراه داشته باشد. علاوه بر این، یافته‌های ما احتمالاً قدرت فشار واقعی ایالات متحده را، کمتر از حد واقعی نشان می‌دهد زیرا شرکت‌کنندگان در نظرسنجی تنها یک خبر ساختگی را خواندند. اگرچه ممکن است پیام‌های متقابل از سوی دولت اسرائیل بتواند تأثیراتی را که ما کشف کردیم کاهش دهد اما نتایج ما همچنان به توانایی ایالات متحده در تأثیرگذاری بر دیدگاه اسرائیلی‌ها درباره جنگ، بسیار امیدوارکننده است.

چه کسی ابرقدرت است؟

البته، نگرانی در این باره که فشار ایالات متحده ممکن است شکست بخورد – یا نتیجه وارونه ای بدهد – تنها مانع واشنگتن در تلاش برای اعمال نفوذ بیشتر بر دولت نتانیاهو و رفتار آن نبوده است. حداقل دو دلیل عمده دیگر وجود دارد که موجب شده بایدن از اعمال فشار جدی بر دولت اسرائیل درباره نحوه مدیریت جنگ خودداری کند. بایدن به دلیل همدلی شخصی دیرینه‌ای که با اسرائیل دارد، از انتقاد به رفتار این کشور خودداری می‌کند و بدون شک رفتار او تحت تأثیر ملاحظات سیاسی داخلی در سال انتخابات ریاست جمهوری نیز قرار گرفته است.

با این حال، به زودی هیچ‌کدام از این عوامل چندان موثر نخواهند بود. بایدن به پایان ریاست جمهوری خود نزدیک می‌شود و پس از آن، دیدگاه شخصی او دیگر عامل اصلی و محدودکننده برای سیاست خارجی ایالات متحده نخواهد بود. فشارهای سیاسی شدید مرتبط با رقابت‌های حساس ریاست جمهوری نیز به زودی، طی چند ماه، پایان خواهد یافت. در دولت بعدی، رییس جمهوری دست بسیار بازی خواهد داشت تا سیاست خود درباره این جنگ را در مسیرهای تازه ای پیش ببرد.

در حالی که کامالا هریس، تعهد پایه خود به امنیت اسرائیل را تأیید می‌کند، او در ماه‌های اخیر همدلی بیشتری با رنج فلسطینیان و لحن شدیدتری نسبت به نتانیاهو داشته است. مشاوران اصلی هریس در سیاست خاورمیانه، ترقی خواهانی هستند که احتمالاً این رویکرد را تشویق کرده‌اند. برخی از حامیان آتش‌بس امیدوارند که دولت هریس ممکن است تمایل داشته باشد که سخنان خود را با اقدامات ملموسی همراه کند تا اسرائیلی‌ها و حماس را با جدیت بیشتری به سوی توافق سوق دهد. اجماع دموکرات‌ها درباره اسرائیل به چپ گرایش یافته و رئیس‌جمهوری دموکرات بعدی، همراه با نسل جدیدی از رهبران دموکرات، ممکن است به دنبال اعمال فشار بیشتر بر اسرائیل باشند. نگرانی‌ها درباره اینکه چنین فشاری تأثیر منفی خواهد داشت، احتمالاً ادامه خواهد یافت اما نظرسنجی ما نشان می‌دهد که فضای بیشتری برای چنین تغییری در سیاست وجود دارد تا آنچه بسیاری از استراتژیست‌ها از آن می‌ترسند.

آیا نتایج نظرسنجی ما می‌تواند آگاهی هایی هم درباره سیاست‌های دوره دوم دولت ترامپ بدهد؟ با توجه به حمایت دونالد ترامپ از جناح راست اسرائیل در دوره اول ریاست جمهوری خود، مخالفت علنی او با قطع کمک‌های نظامی به اسرائیل برای پایان دادن به جنگ، و اظهاراتش مبنی بر اینکه اسرائیل باید "کار را تمام کند"، تصور اینکه دولت ترامپ مایل باشد اسرائیل را برای پایان دادن به جنگ، زیر فشار قرار دهد دشوارتر است. با این حال، تنش‌های میان ترامپ و نتانیاهو که به پایان دوره اول ترامپ برمی‌گردد، و همچنین دیگر روابط نزدیک ترامپ در منطقه، مانند ارتباط او با سعودی‌ها، این امکان را باز می‌گذارد که صرف‌نظر از نتیجه انتخابات نوامبر، فشار ایالات متحده بر اسرائیل برای پایان دادن به جنگ در دولت بعدی، افزایش یابد.

اعمال فشار بر دولت اسرائیل، ابزار اصلی‌ای است که ایالات متحده برای تشویق به پایان دادن به جنگ در اختیار دارد.

درباره گام هایی که یک دولت تازه می‌تواند بردارد، رؤسای جمهور ایالات متحده که به دنبال تغییر رفتار اسرائیل هستند، به‌طور تاریخی از چندین اهرم استفاده کرده‌اند. یکی از آن‌ها فشار دیپلماتیک است که اغلب شامل اجازه دادن به تصویب قطعنامه‌های انتقادی از اسرائیل در سازمان ملل یا حتی رأی دادن به نفع آن‌ها می‌شود. در ژوئن، ایالات متحده با حمایت از قطعنامه‌ای در سازمان ملل که از اسرائیل و حماس خواست به جنگ پایان دهند، به این سمت حرکت کرد، اگرچه زبان قطعنامه تا حدودی محدود بود و تا کنون، این قطعنامه تأثیر کمی داشته است.

آمریکا در گذشته، فشارهای جدی‌تری را در زمینه‌های اقتصادی و نظامی بر اسرائیل اعمال کرده است. در سال 1991، جورج هربرت واکر بوش، 10 میلیارد دلار ضمانت وام به اسرائیل را تعلیق کرد تا مجبور به تغییر سیاست‌های شهرک‌سازی و شرکت در یک کنفرانس صلح بزرگ در مادرید با فلسطینی‌ها بشود. رؤسای‌جمهوری رونالد ریگان و باراک اوباما هر کدام به دلیل مداخلات نظامی اسرائیل در لبنان و غزه به ترتیب، ارسال اقلام نظامی سطح بالا به اسرائیل را متوقف کردند. هنگامی که این اشکال از فشار با قاطعیت و بردباری اعمال ‌شود، اغلب در محدود کردن دولت‌های اسرائیل و سوق دادن آن‌ها به سمت میز مذاکره برای پایان دادن به کمپین‌های نظامی موفق می‌شود.

فیلیپ گوردون Philip Gordon، مشاور امنیت ملی هریس، روشن ساخته که تحریم کامل تسلیحاتی در صورت پیروزی هریس در انتخابات ریاست‌جمهوری روی میز نخواهد بود اما بازهم سخنانش احتمال فشاری قابل توجه را باز می گذارد، تا حدی که شامل توقف کامل ارسال جنگ افزارهای تهاجمی به اسرائیل تا زمان رسیدن به توافق آتش‌بس شود. متوقف کردن ارسال برخی یا تمام جنگ افزارهای (غیر دفاعی) به اسرائیل، خودداری از ضمانت وام‌های اسرائیلی – مگر اینکه جنگ را پایان دهد – و احتمالاً وعده مشوق‌های اقتصادی برای ترغیب به توافق، مواردی هستند که ممکن است شامل گزینه‌های فشار باشند. ترکیب چنین اقداماتی با تلاش‌های دیپلماتیک جدید برای فشار به قدرت‌های کلیدی منطقه‌ای به منظور فشار به حماس نیز احتمالاً در نظر گرفته خواهد شد.

در نهایت، جنگ در غزه باید پایان یابد. این درگیری تا همینجا هم هزینه انسانی ویرانگری را در اسرائیل و غزه به همراه آورده است. هرچه این جنگ ادامه یابد، شانس وقوع جنگ منطقه‌ای وسیع‌تر و گسترش یهودی‌ستیزی و اسلام‌هراسی در سطح جهان افزایش می‌یابد و هرچه به نظر رسد که آمریکا از اسرائیل حمایت می‌کند یا فقط در حاشیه ایستاده، تصویر ایالات متحده در دنیای عرب و جنوب جهانی را بیشتر لکه‌دار می کند. پایان دادن به این جنگ، آشکارا به سود منافع ملی آمریکاست، و همانطور که طیف گسترده ای از اسرائیلی‌ها از رؤسای امنیتی پیشین تا فعالان صلح می گویند، به سود منافع ملی اسرائیل نیز هست. اعمال فشار بر دولت اسرائیل، اصلی‌ ترین ابزاری است که آمریکا برای تشویق به پایان جنگ در اختیار دارد. تحلیل ما نشان می‌دهد که واشنگتن می‌تواند اسرائیلی‌های راست‌گرای میانه را به طور معناداری به سمت میز مذاکره سوق دهد بدون اینکه آسیب قابل توجهی به اعتبارش وارد کند. اگر رئیس‌جمهور بعدی ایالات متحده می‌خواهد که جنگ پایان یابد، باید شجاعت فشار برای رسیدن به این هدف را هم پیدا کند.

ایرنا

اشتراک گذاری:
ارسال نظر
تازه‌ها
پربیننده‌ها پربحث‌ها