آخرین اخبار
۰۷ شهريور ۱۴۰۳ - ۰۹:۱۷
قتل های ناموسی |  تعصبات خانوادگی که قربانی آن فقط زنان هستند
بازدید:۸۲۱۴
صد آنلاین | با توجه به اخبار رسمی که از ابتدای فروردین تا ۱۵ اردیبهشت ماه ۱۴۰۳ منتشر شده، آمار قتل زنان و دخترانی که توسط مردان نزدیک خانواده رخ داده، در گزارشی تکمیلی گردآوری شده است. همچنین در این بررسی آمار مردانی که توسط همسران خود مورد خشونت واقع شده‌اند، ذکر شده است. این گزارش از کشته شدن دست کم ۲۳ زن از ابتدای سال تا ۱۵ اردیبهشت توسط مردان خانواده خبر داده است.
کد خبر : ۱۰۸۳۳۹

به گزارش صد آنلاین،بررسی‌ اخبار رسمی منتشر شده نشان می‌دهد از ابتدای فروردین تا ۱۵ اردیبهشت ماه ۱۴۰۳ دست‌کم ۲۳ زن و دختر توسط «همسر، پدر، برادر و خواستگار سابق خود» به قتل رسیدند. این درحالی است که در همین بازه زمانی دست‌کم ۲ مرد مورد خشونت خانگی قرار گرفتند که یکی از آنها توسط همسرش به قتل رسیده است. این آمار مشخص می‌کند زنان و دختران نسبت به مردان بیشتر در معرض خشونت‌های خانگی قرار می‌گیرند. اکثر کارشناسان یکی از مهم ترین دلایل خشونت‌های خانگی را برخی «قوانین ناکارآمد یا عدم قوانین حمایتی از زنان» می دانند.

 

اوایل فروردین ماه مردی در تهران با استفاده از بنزین همسر و پسرش را به آتش می‌کشد. این اقدام که به فوت این مادر و فرزند منجر شده به دنبال اختلافات خانوادگی بوده است. قاتل در اعترافات خود عنوان کرده که در خانواده ما اختلاف زیادی وجود داشت. روز حادثه قصد داشتم برای نقاشی یک ساختمان بروم و از پسرم درخواست کردم تا برای کمک به همراهم بیاید، اما او مخالفت کرد و مشاجره‌‌ای میان ما شکل گرفت. در همین حین بنزین را روی خودم ریختم و تهدید به خودسوزی کردم، اما پسرم با بی‌‌ادبی جوابم را داد که من عصبانی شدم و بنزین را روی او ریختم و با فندک آتش‌‌افروزی کردم. در ادامه همسرم آمد تا به پسرم کمک کند، اما با توجه به اینکه بطری بنزین روی زمین افتاده بود خودش نیز دچار حادثه شد. من نیز در این آتش‌سوزی جان سالم به در بردم.

 

 

 
 

اوایل فروردین ماه پریناز شورکی در شهر آبخش استان بوشهر توسط همسرش به قتل می رسد. طبق این گزارش قاتل به کادر درمان عنوان کرده که همسرش از طریق‌دار زدن اقدام به خودکشی کرده است. این درحالی بوده که آثار ضرب و جرح بر بدن قربانی مشهود بوده و درنهایت پزشکی قانونی علت مرگ او را قتل اعلام می‌کند.

اوایل فروردین ماه مردی در تبریز زن جوانش را به دلیل عدم رضایت از نحوه آشپزی و استفاده زیاد از رب گوجه‌فرنگی با اسلحه شاتگان به قتل می‌رساند. طبق این گزارش کارآگاهان وقتی به صحنه جرم وارد می‌شوند همسر مقتول عنوان می‌کند که زنش طی اقدامی خودکشی کرده‌ است، اما ماموران با بررسی‌های بیشتر به همسر مقتول مظنون و او را بازداشت می‌کنند. 

 

۵ فروردین ماه زنی ۵۹ ساله در شهرستان تالش توسط همسرش با یک چوب دستی به قتل می‌رسد. طبق این گزارش قاتل ۶۰ ساله پس از ارتکاب جنایت جسد او را در کنار یک جاده در تالش رها می‌کند. پلیس پس از کشف جسد خون‌آلود این زن میانسال به همسر مقتول مظنون و او را دستگیر می‌کند. قاتل در اعترافاتش علت قتل را آنچه اختلافات خانوادگی نام دارد، عنوان کرده است. 

۷ فروردین ماه زن ۳۴ ساله‌ای در یکی از محله‌های شهر جویبار توسط همسرش به قتل می‌رسد. متهم پس از ارتکاب جرم محل را ترک و به تهران متواری می‌شود. در تهران به یکی از کلانتری‌ها خود را معرفی می‌کند. درنهایت پرونده او از تهران به مراجع قضایی شهرستان جویبار ارجاع داده می‌شود.

 

۸ فروردین ماه یک زن میانسال توسط همسر خود در یکی از محله های سمنان با انگیزه مسائل ناموسی با ضربات چاقو به قتل می رسد. طبق این گزارش دختر ۱۲ ساله آنها به پلیس گفته که پدرش فرد شکاکی بوده و سر کوچک‌ترین مسائل به رفتارهای مادرش مشکوک می‌شده و او را کتک می‌زده. قاتل پس از ارتکاب جنایت اقدام به خودکشی می‌کند، اما به یکی از مراکز درمانی منتقل می‌شود.

۱۰ فروردین ماه دختری ۲۱ ساله در یکی از روستاهای مرزی شهرستان آبادان توسط پدر خود با انگیزه آنچه ناموس نامیده می‌شود خفه و به قتل می‌رسد. طبق این گزارش خانواده مقتول، پس از حادثه اعلام رضایت کردند.

۱۲ فروردین ماه یک زن ۳۸ ساله به نام سامره مختارپور اهل شهرستان سلماس و ساکن ارومیه توسط همسرش به قتل می‌رسد، اما جسد این زن در جاده مهاباد کشف می‌‌شود. مقتول فارغ‌التحصیل رشته حقوق و مادر یک دختر خردسال بوده است. قاتل پس از بازداشت در اعترافات خود عنوان کرده که در جریان یک مشاجره ابتدا بر اثر ضربات مکرر به سر و گردن قربانی او را بیهوش کرده و سپس با روسری او را خفه کرده است. 

۱۴ فروردین ماه یک زن ۳۸ ساله اهل ارومیه به دست همسرش خفه و به قتل می‌رسد. طبق این گزارش متهم پس از قتل، جسد همسرش را در داخل خودرو در میانه جاده به حال خود رها کرده و متواری شده است. متهم پس از دستگیری انگیزه خود را اختلافات خانوادگی اعلام کرده است. 

 ۱۷ فروردین ماه زنی ۳۴ ساله با نام صبا عینی امیری اهل شهرستان الشتر استان لرستان و ساکن جویبار توسط همسرش به قتل می‌رسد. قربانی با ضربات متعدد چاقو مقابل چشمان دو فرزند خود به قتل رسیده است. 


۱۹ فروردین ماه یک زن ۲۷ ساله در محله عین ۲ اهواز با ضربات متعدد چاقو توسط برادرانش با انگیزه مسائل ناموسی به قتل می‌رسد. طبق این گزارش برادران این زن جوان مقابل چشمان همسرش او را به قتل رساندند و همسر خواهرشان را نیز که قصد مداخله داشته مجروح می‌کنند و سپس متواری می‌شوند. 

۲۱ فروردین ماه یک زن ۳۵ ساله به نام سمیرا اکبری در شهر بردسکن واقع در استان خراسان‌رضوی به دست همسر سابقش به قتل می رسد. متهم پس از فرو کردن چاقو به ناحیه سر، گلوی همسر سابق خود که حضانت فرزندانش را نیز به عهده داشته، می برد. متهم پس از جنایت بازداشت می‌شود، اما تاکنون انگیزه‌ای از قتل گزارش نشده است. 

 ۲۳ فروردین ماه یک زن ۵۹ ساله در یکی از روستاهای شهرستان خمین توسط همسر ۶۶ ساله‌اش به قتل می‌رسد. متهم با شلیک گلوله اسلحه شکاری همسر خود را به قتل می‌رساند و فرار می‌کند، اما در‌نهایت بازداشت می‌شود. طبق این گزارش متهم پس از دستگیری انگیزه خود را اختلافات خانوادگی عنوان کرده است. 

۲۶ فروردین ماه زنی ۳۷ ساله در محله گاندی تهران با ضربات متعدد چاقوی مردی جوان که خواستگارش بوده به قتل می‌رسد. این زن و مرد قبلا با هم در رابطه بودند و چون زن قصد پایان رابطه را داشته مورد حمله قاتل قرار می‌گیرد. مدتی بعد قاتل در شهرستان گرگان در مخفیگاهش شناسایی و دستگیر می‌شود. متهم پس از دستگیری انگیزه خود را پاسخ منفی زن جوان برای ازدواج عنوان کرده است. 

۲۸ فروردین ماه زنی ۴۸ ساله در یکی از باغ‌های شهرستان فلاورجان اصفهان توسط همسرش به قتل می‌رسد. قاتل در باغ شخصی خود اقدام به بستن دست و پای همسرش می‌کند و با چسب نواری که دور گلوی مقتول می‌بندد او را خفه می‌کند. قاتل پس از بازداشت در مورد انگیزه خود عنوان کرده که چون ازدواج مجدد داشته و همسرش از این موضوع بی‌اطلاع بوده با او دچار اختلاف شده و اقدام به کشتن همسرش کرده است. 

اواخر فروردین ماه یک زن ۳۲ ساله به نام معصومه در تبریز توسط همسرش به قتل می‌رسد. قاتل پس از این جنایت جسد مقتول را آتش می‌زند. طبق این گزارش قاتل به منظور رهایی از طلبکارانش برای همسرش دسته چک گرفته تا مسوولیت بدهی‌ها به عهده همسرش باشد سپس برای نجات یافتن از بدهی همسرش را به قتل رسانده است. قاتل در اعترافات خود عنوان کرده که همسرش را به سمت جلفا برده و آنجا او را از پلی به پایین پرت کرده و با ضربات چاقو به قسمت‌های مختلف بدن همسرش او را کشته و جسدش را سوزانده و بقایای خاکستر را در چاهی انداخته است. قاتل بعد از این جنایت به پلیس مراجعه و اعلام کرده همسرش مفقود شده است. یکی از دختران خانواده از ترس اینکه پدرش او را نیز خواهد کشت دو بار اقدام به خودکشی کرده است. 

اوایل اردیبهشت ماه یک زن جوان در تهران به دلیل اختلافات خانوادگی توسط همسرش به قتل می‌رسد. قاتل پس از کشتن همسرش بازداشت می‌شود و به قتل اعتراف می‌کند. قاتل در اعترافات خود اظهار کرده که به دلیل اختلافات خانوادگی و در جریان یک مشاجره اقدام به کشتن همسرش کرده و به مدت دو روز جنازه را زیر تخت فرزندشان مخفی کرده و سپس به شرق تهران برده و دفن کرده است. 

۵ اردیبهشت ماه یک زن با نام آرزو شیرخانی در شهر سبزوار توسط همسرش کشته می‌شود. قاتل با ضربات تبر ابتدا دست های او را مجروح و سپس ضربه‌ای به سر مقتول وارد می‌کند و مقتول در دم جانش را از دست می‌دهد. طبق اخبار منتشر شده این زوج قبل از حادثه دچار اختلافات شدید شده و آرزو روز حادثه برای طلاق اقدام کرده که پس از بازگشت به خانه توسط همسرش مورد حمله قرار گرفته و به قتل رسیده است. قاتل پس از ارتکاب جنایت متواری شده است. 

۶ اردیبهشت ماه زنی ۲۳ ساله با نام ساجده، اهل روستای کورده از توابع مشهد توسط برادر ۱۷ ساله خود با انگیزه ناموسی یا همان اختلافات خانوادگی به قتل می‌رسد. طبق این گزارش، خانواده مقتول پس از انتقال جسد به بیمارستان سعی در جلوه دادن مرگ طبیعی دخترشان داشتند. قاتل در اعترافات خود گفته که پس از طلاق گرفتن ساجده از همسرش از جانب مردم تحقیر شده و به همین دلیل جهت جلوگیری از بدنامی در یک اصطبل روستایی خواهرش را خفه کرده است. او در اعترافات خود عنوان کرده که خواهرش از شوهرش طلاق گرفته بود و رفتارهای نامناسبی داشت، به همین خاطر از دوستانش نیش و کنایه می‌شنیده و تحقیر می‌شده. برای همین تصمیم گرفته خواهرش را به قتل برساند. 

۱۲ اردیبهشت ماه زن جوانی با نام شهین گویلی در سنندج بر اثر جراحات شدید در بیمارستان کوثر فوت می‌کند. طبق این گزارش، همسر این زن همزمان با آتش زدن شهین اقدام به خودسوزی کرده و جانش را از دست داده است. شهین از مدتی قبل به دلیل اختلافاتی که با همسرش داشته به خانه پدر و مادرش برگشته و درخواست طلاق داده بود. روز حادثه همسر این زن از او درخواست می‌کند که به خانه‌شان برگردد، اما با امتناع شهین، همسرش روی شهین و خودش نفت می‌ریزد و خودشان را به آتش می‌کشد.

۱۴ اردیبهشت ماه یک زن ‌از تبعه افغانستان در منطقه مهدی‌آباد مشهد که شش ماهه نیز باردار بوده توسط همسرش به قتل می‌رسد. قاتل پس از دستگیری انگیزه خود را عدم تمکین زنش اعلام کرده است. 

 ۱۵ اردیبهشت ماه زنی ۲۴ ساله در مشهد با ضربات چاقو توسط همسرش با انگیزه مسائل ناموسی به قتل می‌رسد. طبق این گزارش، قتل در بلوار خواجه ربیع صورت گرفته و قاتل خواهر ۱۶ ساله و برادر همسرش را نیز با ضربات چاقو مجروح کرده و خواهر مقتول هم اکنون در کما به‌سر می‌برد. 

۱۵ اردیبهشت ماه زنی میانسال در تهران توسط پسرش با انگیزه نامشخص به قتل می‌رسد. ساعت ۲ بامداد کشف جسد زن جوانی در خانه‌ای در شهرک دانشگاه واقع در تهران به پلیس گزارش می‌شود. ماموران در پاگرد ورودی خانه جسد سوخته زن میانسالی را مشاهده می‌کنند که به وسیله جسم نوک تیز به قتل رسیده بود. براساس شواهد، پسر این زن، متهم به قتل او شناخته می‌شود. پسر جوان متهم می‌شود که ابتدا مادرش را با ضربات متعدد چاقو به قتل رسانده و پس از ارتکاب جرم، با مواد اشتعال‌زا جسد را در پاگرد ورودی خانه به آتش کشیده است. متهم هنگام بازداشت قصد داشته با محلول شبه اسید به پلیس حمله کند.

 ۲۳ فروردین ماه مردی ۴۲ ساله در اراک توسط همسرش به قتل می رسد. طبق این گزارش همسر مقتول با همدستی مردی ۲۵ ساله، به دلیل اختلافات خانوادگی شوهر خود را به قتل می‌رساند. قاتل پس از بازداشت دلیل این اقدام را اختلافات خانوادگی عنوان می‌کند. همچنین متهم دیگر پرونده نیز توسط نیروهای پلیس بازداشت شده است. 

۲۸ فروردین ماه یک مرد در ارومیه توسط همسرش مورد ضرب و شتم قرار می‌گیرد و به کما می‌رود. او پس از چند روز به هوش می‌آید‌، اما به دلیل شدت جراحات وارده، چشم چپ او نابینا می‌شود. کانال تلگرامی اخبار آذربایجان غربی در این خصوص اعلام کرد: «مردی در ارومیه تعدادی از همکاران خانم خود را در گروه تلگرام وارد کرده و سپس باجناقش را بدون اطلاع قبلی در گروه مذکور وارد می‌کند. در پی این رویداد باجناق او مورد سوءظن همسرش که پیش‌تر نیز سابقه خشونت داشته، قرار می‌گیرد. همسر او بدون اینکه از این ماجرا خبر داشته باشد با ماهیتابه به سوی او حمله کرده و چند ضربه به سر شوهرش وارد می‌کند. در پی وقوع این حادثه همسر این زن که از ناحیه سر دچار شکستگی شده بود به کما می‌رود و به بیمارستان منتقل می‌شود. نهایتا این مرد پس از چند روز به هوش می آید، ولی به دلیل شدت جراحات وارده و آسیب دیدن عصب بینایی، چشم چپ او نابینا می‌شود. 

 

این قتل‌ها بدون توجه به قانون و آنچه به‌عنوان واکنش‌های اجتماعی معرفی می‌شوند، در بطن جامعه هنوز اتفاق می‌افتند و با نگاه‌های درست و غلطی که همه ما در درون و بیرون از خودمان داریم، تقویت یا نهی می‌شوند. این همان نقطه است که باعث تکرار این نوع قتل‌ها در همه این سال‌ها شده است. در عمده این قتل‌ها یک انسان برای رفع فشار اجتماعی و عرفی درونی و بیرونی خود، یک انسان دیگر را در محکمه‌ای انفرادی و خودساخته محاکمه و به قتل می‌رساند. در بسیاری از این قتل‌ها، قاتل پس از ارتکاب قتل پشیمان نیست؛ چراکه انجام این قتل را نه برای رضایت و آرامش خود بلکه برای ارضای نیاز خانواده، قبیله، محله یا هر محیط اجتماعی دیگر انجام داده است و همین تأیید از سوی آنها برایش کفایت می‌کند. حفظ ناموس و غیرت‌داشتن دو کلیدواژه برای انجام این قتل‌ها هستند که در هرکدام‌شان روایتی متفاوت و خونین را رقم می‌زند.

هنوز قتل سمیه و شاهرخ یا قتل همسر ناصر محمدخانی یا قتل در سعادت‌آباد در خاطر همه ما باقی مانده است. نه ما این قتل‌های ناموسی را فراموش می‌کنیم و نه این قتل‌ها تمام می‌شوند و می‌گذارند روح ما آرام بگیرد. در ابتدای دهه 90 که تازه اولین گوشی‌های هوشمند دوربین‌دار در دست مردم بود، قتل پل مدیریت یا قتل سعادت‌آباد رخ داد، تازه آن زمان وقتی تصاویر قتل و جان‌دادن آدم‌ها روی زمین را دیدیم، متوجه شدیم که اثرات این اتفاق تا چه اندازه می‌تواند روحمان را خنج بکشد؛ اما آیا وقتی فیلم سر بریده مونا در دست همسرش را دیدیم دیگر بعد از چندین دهه دیدن و شنیدن این اخبار، این اخبار و اتفاقات برایمان عادی و بی‌اهمیت شده؟ نه!

 نه قانون، نه شرع، نه فشار اجتماعی و اذهان عمومی و نه حساب بازکردن روی حس والد و فرزندی و عطوفت بین انسان‌ها، هیچ‌کدام نمی‌توانند به‌تنهایی مانع از چنین قتل‌هایی شوند. به‌همین‌دلیل مخاطب این گزارش را مردان قرار دادم، نه به این معنی که وقوع این نوع از قتل‌ها بیشتر به دست آنهاست و آنها در این مورد متهم و مورد سؤال هستند، بلکه به این معنی که شاید با نگاهی متفاوت به آنچه در قالب قتل ناموسی رخ می‌دهد، نگاه آنها به این موضوع ذره‌ای تغییر کند.

به این امید که اگر حتی ذره‌ای فکر چنین قتلی را حتی در لحظه‌ای به ذهن‌تان داشتید، از خودتان بپرسید آیا من از همه چیز خبر دارم؟ آیا نیت و دلیل رفتار طرف مقابلم را کامل می‌دانم؟ آیا او حق دارد چیزی غیر از آنچه را مدنظر من است، بخواهد؟ مگر نه اینکه همه ما انسان و جایزالخطا هستیم، آیا می‌توانم از خطایش چشم‌پوشی کنم؟ اگر کسی که به کشتنش حتی لحظه‌ای فکر کرده‌ام عزیز من و عضوی از خانواده‌ام است، پس ارتباط و راه‌های گفت‌وگو هنوز باز است و می‌توانم با او حرف بزنم و با اصلاح رفتار، مشکلات را حل کنم؟ آیا از خودتان پرسیده‌اید که این راه‌حل آخر است؟ دلیلی که برای آن به قتل عزیزتان فکر کرده‌اید، به نفع خودتان است؟ یا خانواده؟ یا تنها به دلیل فشار فامیل و محله و قوم و قبیله و اطرافیان؟

حتما شنیده‌اید افرادی که قصاص می‌کنند و جانی را در مقابل جان عزیزشان می‌گیرند، پس از انجام قصاص هم آرام نمی‌شوند و درد و تلخی آن لحظات قصاص همواره با آنها خواهد بود. حالا چطور می‌شود که شما سری را ببری که همیشه بوسیده‌ای! سری را با تبر قطع کنی که در آغوش کشیده‌ای! یا با چاقو بدنی را تکه‌تکه و شرحه‌شرحه کنی یا اصلا روسری لطیفش را دور گردنش بگیری و خفه‌اش کنی و بعد آرام بگیری؟ باقی عمر وقتی چشم بر هم می‌گذاری، چطور می‌خوابی؟ چه بسیار پدرانی که پس از کشتن دخترشان توان زندگی نداشتند و خودکشی کردند و چه بسیار قاتلان ناموسی که آزاد بودند؛ اما وجدان‌شان رهای‌شان نکرد!

اگر امروز مونا حیدری زنده بود، می‌توانست به خاطر هر رفتاری پاسخ‌گو باشد و دیگرانی که داستان زندگی او را فقط با سر بریده‌اش خواندند، می‌توانستند ببیند یک انسان حتی اگر خطایی هم کرده باشد، راه جبران اشتباه خود را دارد؛ اما امروز ما فقط یک خبر داریم و آن بریده‌شدن سر یک دختر 17‌ساله به دست همسرش است و این هیچ جایی برای دفاع باقی نمی‌گذارد. اگر مرد هستید و در میان این فشارهای اجتماعی و قبیله‌ای، فرهنگی و عرفی احساس و فکر می‌کنید همسر، مادر، دختر، خواهر، خواهر زن و هر زن دیگری که به خانواده شما مرتبط است، هنجارها و الزامات رفتاری شما را رعایت نمی‌کند، این را بدانید که لزومی ندارد برای مجازات آن فرد، شما تبدیل به یک قاتل شوید و همیشه برای آن راه آخر که در ذهن‌تان می‌آید؛ یعنی کشتن آدم‌ها فرصت وجود دارد. و سپس چرا راه‌های دیگر برای گفت‌وگو، مشاوره‌گرفتن با روان‌شناس و کارشناس حقوقی و انتظامی یا حتی پادرمیانی بزرگ‌ترها و افراد باتجربه را امتحان نکنیم!؟

حتما این جمله را زیاد شنیده‌اید که «کسی را در قبر ما نمی‌گذارند»؛ یعنی ما با همه اعمالمان در قبر تنها هستیم! چه کسی که سرش بریده شده و چه کسی که سری را بریده است! تمام کسانی که در تأیید یا رد عملکرد ما حرفی زدند یا حمایت و تشویقی کردند، در همین دو روز زندگی تأییدمان کرده‌اند. اگر به روز قیامت مانند غیرت و ناموس اعتقاد داشته باشیم، می‌دانیم که باید برای کشتن یک انسان و گرفتن جانش پاسخ‌گو باشیم. در اسلامی که قوانین جامعه ما براساس آن نوشته شده یا حق خون را به پدر داده است، این موضوع هم تأکید شده که جان یک انسان مساوی با جان همه جامعه است!

اختصاص صد آنلاین

خبرنگار آمنه سنجاقی

اشتراک گذاری:
ارسال نظر
پربیننده‌ها پربحث‌ها