به گزارش صد آنلاین، «ایران در مرگ ناشی از سگگزیدگی، رتبه سه دنیاست و سالانه ۳۵ تا ۵۰ نفر بهویژه کودکان براثر این موضوع جان خود را از دست میدهند.»
این آمار تکاندهندهای است که مرکز پژوهشهای مجلس از معضل سگهای ولگرد ارائه داده است؛ سگهایی که این روزها در سایه بیتدبیری نهادهای ناظر، به زامبیهایی تبدیل شدهاند که با پرسه در گوشه و کنار شهرها و روستاها هر روز قربانی میگیرند.
براساس آمار، در سال ۱۴۰۲ بالغ بر ۳۷۰هزار حیوانگزیدگی در کشور ثبت شده که ۷۵درصد از کل حیوانگزیدگیها ناشی از گازگرفتن سگهای بلاصاحب بوده است که درنهایت به مرگ ۱۸نفرمنجرشد.اوایل امسال هم خبرحمله سگها به دو کودک ششوهشتساله در دزفول و نکا تنها در ۲۴ ساعت خبرساز شد و مرگ این دو کودک نقطه آغاز رویارویی با این معضل چندساله در سال ۱۴۰۳ قرارگرفت و تنها در پنج ماه تعداد قربانیان خود را به ۹ نفر رساند.
براساس مستندات اداره بیماریهای مشترک انسان و حیوان وزارت بهداشت، ایران، آمار سگگزیدگی از حدود ۱۵هزار مورد در سال ۱۳۶۶ به بیش از ۲۴۸ هزار در سال ۱۴۰۱ رسیده است که از افزایش ۱۶برابری سگگزیدگی در ۳۵ سال اخیر حکایت دارد. همچنین طبق بررسیهای انجامشده، درحالحاضر بیشترین میزان بروز سگگزیدگی در استانهای گلستان و اردبیل و تهران (از ۳۹۸ تا ۵۰۳ مورد در صدهزار نفر جمعیت) و پس از آن استانهای خراسانشمالی و چهارمحال و بختیاری (از ۲۹۲ تا ۳۹۷ مورد در صدهزار نفر جمعیت) است.
طبق گزارش سازمان جهانی بهداشت، از میان ۱۷۰۹ عامل بیماریزا، ۸۳۲ عامل، از حیوانات به انسان منتقل شده و مشترک است، همچنین از میان ۱۵۶ بیماری نوپدید شناختهشده در انسان، ۱۱۴مورد آن از حیوانات به انسان منتقل میشود. در این میان یکی از بیماریهایی که عامل اصلی مرگومیر افراد محسوب میشود هاری است و سگها مهمترین عامل انتقال این بیماری مرگبار به انسان هستند.
براساس آمار اتحادیه جهانی علیه هاری، سالانه ۲۰ تا ۹۰ نفر از ایرانیان براثر ابتلا به این بیماری جان خود را از دست میدهند و به گفته علیرضا رفیعیپور، مدیرکل دامپزشکی استان البرز درحالحاضر این بیماری در کشور به مرز اخطار رسیده است. البته برخلاف تصور عموم، ۸۵ درصد سگگزیدگی توسط سگهای صاحبدار و تنها ۱۵درصد توسط سگهای بلاصاحب ثبت شده است!
سالهاست که معضل سگهای بلاصاحب به کلاف سردرگمی در کشور تبدیل شده که از یکسو حمایت مدعیان حامی حیوانات و کارشکنی آنها در جمعآوری این سگها و از سوی دیگر فقدان عزم جدی و اصولی در متولیان ساماندهی آن نظیر شهرداری و فرمانداری این گره را کورتر میکند. سال ۱۳۸۷ یعنی ۱۵سال پیش بود که وزارت کشور دستورالعملی را در مورد مقابله با افزایش جمعیت و پرسهزنی سگها به شهرداریهای سراسر کشور ابلاغ کرد که نهتنها شهرداریها آن را فراموش کردند، بلکه خود وزارت کشور نیز ضرورت اجرای آن را یادآور نمیشود.
هرچند که وحیدی، وزیر کشور سال گذشته بر موضوع جمعآوری سگهای ولگرد تاکید کرد اما گفتههای وزیر کشور در حالی بیان شد که پیشتر و در سال ۹۶، کارگروهی به محوریت وزارت کشور برای تعیینتکلیف چگونگی مقابله با سگهای ولگرد ایجاد شده بود که تکرار حوادث سگگزیدگی حاکی از کارکرد پایین آن بود! چند روز پیش هم قیومی، فرماندار تهران خبر از جمعآوری ۲۰هزار قلاده سگ از تهران را داد و اعلام کرد که با این اقدام ۳۰درصد شکایات مردمی نیز در رابطه با این موضوع کاهش یافته است.
اگرچه مسئولان هرازگاهی آماری از جمعآوری این سگها ارائه میدهند اما از آنجا که هر سگ بهطور متوسط سالانه ۱۶ توله به دنیا میآورد، فعالان محیطزیست معتقدند که صرفا جمعآوری سگها نمیتواند کارساز باشد، چراکه تعداد سگهای جمعآوریشده سریعا با زاد و ولد سایر سگها جبران میشود! محمد درویش، فعال محیطزیست و عضو هیات علمی موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع ایران با اشاره به سازوکار ساماندهی سگهای بلاصاحب در کشورهای دیگر میگوید: «در مناطقی نظیر اتحادیه اروپا و ایالتهای آمریکا این سگها جمعآوری میشوند و استانداردهای پزشکی را میگذرانند.
اگر هار باشند معدوم و بخش قابلتوجهی از آنها عقیم میشوند و بعد از مدتی مشخصاتشان در اختیار مردم و افرادی که مایل به نگهداری از این حیوانات هستند قرار میگیرد و اگر کسی هم حاضر به نگهداری آنها نشد به روشهای اخلاقی کشته میشوند. این کاری است که در ایران هم باید انجام شود و جزو وظایف شهرداریها و وزارت کشور است که باید با نظارت سازمان دامپزشکی و حفاظت محیطزیست صورت گیرد اما متاسفانه اکنون این دستگاهها به وظایف خود عمل نمیکنند.»
این فعال محیطزیست متهم اول در عدم مدیریت این مسأله را وزارت کشور میداند و میافزاید: «مسئولان این وزارتخانه فکر میکنند با کشتن سگها میتوانند مشکل را حل کنند درحالیکه کشتار سگها و دادن هزینه به کسانی که لاشه سگ را میبرند باعث ایجاد انگیزه تولهکشی شده و این افراد از این طریق برای خود کسبوکاری راه انداختهاند و تا زمانی که کشتار سگها تولید درآمد کند هیچ تاثیری بر ازبینرفتن آنها نخواهد داشت.»
به گفته سازمان جهانی بهداشت، بار اقتصادی هاری ناشی از گزش سگها ۶/۸میلیارد دلار در سال است که باید به آن، هزینههای ناشی از درمان آسیبهای روانی واردشده برای افراد و جوامع را نیز اضافه کرد. در ایران میانگین هزینه پیشگیری از هاری پس از مواجهه با حیوانات، درحالحاضر بهطور متوسط ۱۰۸ دلار تخمین زده میشود! با احتساب اینکه ۸۰درصد موارد حیوانگزیدگی در کشورمان، گزش توسط سگهاست، میتوان گفت که سالانه ۲۵۶هزار مورد سگگزیدگی در کشور رخ میدهد که با درنظرگرفتن هزینه پنجمیلیون تومانی پیشگیری از هاری بهازای هر نفر، فقط پیشگیری از بروز هاری در افراد دچار سگگزیدگی، سالانه حدود ۱۲۸۰میلیارد تومان هزینه به کشور تحمیل میکند!