به گزارش صد آنلاین، دختر جوان وقتی متوجه شد خواستگارش قصد ازدواج با او را ندارد، وی را با شیشه قلیان به قتل رساند.
عصر روز شنبه بیست و هشتم بهمن ماه سال قبل، مردی در تهران با اورژانس تماس گرفت و برای نجات جان پسر ۲۵سالهاش به نام یاشار درخواست کمک کرد.
وقتی تیم پزشکی اورژانس به محل حادثه که خانهای در غرب تهران بود، رسیدند، متوجه شدند یاشار در حالی که حالش بد بوده و به سختی حرف میزده به خانهشان میآید، اما ساعتی بعد ناگهان بیهوش میشود. معاینات تیم پزشکی اورژانس نشان داد مرد جوان زنده است و او را برای درمان به بیمارستان منتقل کردند. در حالی که یاشار در یک قدمی مرگ قرار داشت، تیم پزشکی تلاش زیادی برای نجات جان وی انجام داد و در نهایت وی به کما رفت و در قسمت مراقبتهای ویژه بستری شد.
ضربه به سر
تحقیقات درباره این حادثه ادامه داشت تا اینکه آخرین روزهای سال قبل تیم پزشکی به مأموران پلیس خبر داد یاشار از کما بیرون نیامده و تلاشهای تیم پزشکی بیمارستان هم نتیجهای نداده و مرد جوان پس از یک ماه دست و پنجه نرم کردن با مرگ روی تخت بیمارستان فوت کرده است.
از آنجایی که مرگ مرد جوان مشکوک به نظر میرسید، حادثه به بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران اطلاع داده شد و وی نیز دستور داد جسد یاشار برای مشخص شدن علت اصلی مرگ و انجام آزمایشهای لازم به پزشکی قانونی منتقل شود. پزشکی قانونی مدتی قبل اعلام کرد علت اصلی مرگ مرد جوان ضربات جسم سختی بوده که به سرش اصابت کردهاست.
با اعلام نتیجه آزمایش پزشکی قانونی، پرونده قتل یاشار به دستور بازپرس جنایی برای بررسی و شناسایی عامل قتل در اختیار تیمی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار گرفت.
خانواده مقتول در تحقیقات پلیس اعلام کردند روز حادثه پسرشان برای دیدن یکی از دوستانش از خانه خارج میشود و وقتی به خانه بر میگردد، حالش بد و به بیمارستان منتقل میشود.
بررسیهای مأموران نشان داد یاشار چند سال قبل ازدواج میکند، اما مدتی قبل با همسرش اختلاف پیدا میکند و از هم جدا میشوند. مرد جوان پس از آن در فضای مجازی با دختر جوانی به نام فتانه آشنا میشود. یاشار و فتانه پس از آشنایی در فضای مجازی رابطه دوستی خود را ادامه میدهند و به خانه هم رفت و آمد میکنند.
مأموران در تحقیقات میدانی دریافتند مقتول و دختر مورد علاقهاش در نهایت با هم اختلاف پیدا میکنند و روز حادثه هم یاشار به خانه دختر مورد علاقهاش میرود و پس از ساعتی به خانهاش بازمیگردد و به طرز مرموزی به قتل میرسد. از سوی دیگر مأموران در بررسی دوربینهای مداربسته متوجه شدند یاشار وقتی از خانه دختر مورد علاقهاش بر میگردد، داخل خودرو به سختی رانندگی میکرده و پس از اینکه وارد پارکینگ خانهاش میشود، آنقدر حالش بد میشود که داخل خانهشان از هوش میرود و در نهایت یک ماه بعد در بیمارستان فوت میکند.
ادعای دروغین
بنابراین، فرضیه قتل از سوی دختر جوان برای مأموران قوت گرفت و مأموران احتمال دادند مقتول داخل خانه دختر جوان سرش آسیبدیده است. با به دست آمدن این اطلاعات، مأموران به دستور بازپرس جنایی فتانه را بازداشت و به اداره پلیس منتقل کردند.
متهم در بازجوییهای ابتدایی منکر جرم خود شد و در ادعایی گفت: «من و یاشار بچه یک محل هستیم و مدتی قبل در اینستاگرام با هم آشنا شدیم. رابطه دوستانه ما ادامه و او به خانه ما رفت و آمد داشت. روز حادثه او به خانه ما آمد و پس از اینکه با هم قلیان کشیدیم، ناگهان تعادلش به هم خورد و روی زمین افتاد. لحظاتی بعد او گفت سرش درد میکند و از من خداحافظی کرد و به خانهشان رفت. چند روز بعد فهمیدم او به کما رفته و یک ماه بعد هم که خبر دادند فوت کردهاست.»
شیشه قلیان
در حالی که دختر جوان با تناقضگویی قصد فریب مأموران را داشت، بررسی معاینات پزشکی قانونی حکایت از آن داشت ضربه به سر مقتول عمدی بوده و حادثه بر اثر زمین خوردن رخ ندادهاست. در شرایطی که همه دلایل نشان میداد فتانه قاتل است، مأموران وی را دوباره مورد بازجویی قرار دادند و متهم وقتی با دلایل و مدارک روبهرو شد، به قتل پسر مورد علاقهاش اعتراف کرد. وی گفت: «ما تصمیم داشتیم با هم ازدواج کنیم و او به من قول دادهبود به زودی همراه خانوادهاش به خواستگاریام بیاید. روز حادثه به خانه ما آمد تا درباره ازدواجمان با هم صحبت کنیم. پس از اینکه قلیان کشیدیم، او گفت، چون یکبار ازدواج کرده و همسرش را طلاق داده خانوادهاش راضی نمیشوند به خواستگاری من بیایند. او مدعی بود به خاطر شکست قبلیاش خانوادهاش را نمیتواند راضی کند به او زن بدهند. صحبتهای او مرا عصبانی کرد و من هم ناخواسته شیشه قلیان را برداشتم و به سرش کوبیدم. او کمی گیج شد و قهر کرد و از خانه ما بیرون رفت. یک روز بعد فهمیدم او به خاطر ضربهای که من به سرش زدهام به کما رفته و یک ماه بعد هم که به من خبر دادند فوت کردهاست. من خیلی ترسیدم و موضوع را با کسی در میان نگذاشتم، اما قصد قتل نداشتم و آن روز عصبانی شدم و الان هم پشیمان هستم.»
متهم پس از اعتراف برای تحقیقات بیشتر در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار گرفت.