به گزارش صد آنلاین، مسیر رخدادهای منطقهای به سمتی میرود که برخی تحلیلگران سیاست خارجی نگرانیهایی را درباره آینده خاورمیانه مطرح میکنند. ادامه جنگ غزه از یک سو و ادامه تنشهای منطقهای ناشی از ترور اسماعیل هنیه از سوی دیگر به این نگرانیها دامن میزند.
مهدی مطهرنیا به فرارو گفت: «آن چه در منطقه رخ میدهد، تحت تاثیر کلانروندها، روندها و پیشرانههایی است که اثر روندها را تحت تاثیر قرار میدهد. در وضعیت کنونی، در سطح بین المللی بحرانی بزرگ رخ داده و نظم قدیمی فروپاشیده است و نزدیک ورود به دهه چهارم بحران گذار از نظم کهن به نظم جدید هستیم. دنیا دیگر تحمل بحران زیستن و بحران ساختن را ندارد و بالطبع، زمینههایی در این جهت وجود دارد که میتواند شتاب دهنده تلاش بازیگران اصلی عرصه بین الملل از جمله ایالات متحده، اروپا و چین، برای استقرار نظم نوین جهانی در یک توافق بین المللی باشد؛ بنابراین اکنون، آمریکا، چین و اتحادیه اروپا، به دنبال گذار از دوران فروپاشی نظم کهن هستند. در منطقه نیز شاهد بحران «جایابی» هستیم. ما در یکی از مهمترین مناطق ژئواستراتژیک جهان زندگی میکنیم. در مرکزیت این نقطه ژئواستراتژیک، ایران دارای بعد ژئوپلیتیک است و مسائل ژئوکالچر و ژئواکونومیک ایران نیز از منظر فرهنگی و بازار اقتصاد افزوده میشود. مرزها در منطقه لغزنده است و تنشها و بحرانهای منطقه، بسیار شدید و خطرناک است. بعد از ضدواقعه ۷ اکتبر و شکل گیری جنگ حماس، این امر تشدید یافته است و در نتیجه بحران جایابی و تغییر مرزها نیز در این زمینه مورد توجه است.»
وی افزود: «در درون ایران و در سطح سیاست داخلی نیز، ما دچار مشابه همین وضعیت هستیم یعنی یک بحران در سطح تغییر دولت یا تغییر قوه مجریه حاکم بر کشور را شاهدیم که با تغییرات و تحولات فزاینده رو به رو شده است. دولت سیزدهم که به نوعی به عنوان دولت بایسته اسلامی شناخته میشد، دولتی بی فرجام شد. با توجه به فقدان شخص رئیس جمهور که در جریان یک سانحه هوایی از دنیا رفت از یک سو و دستاوردهای دولت سیزدهم در چارچوب توانایی هایش از سوی دیگر، اکنون دولت چهاردهم را در وضعیتی خاص قرار داده است. میدانیم که دولت چهاردهم توقعات فزاینده را از طریق دگرگونی ذائقه سیاسی ایجاد کرده است. این دولت هنوز سر کار نیامده و در همان مراسم تحلیف با یکی از بزرگترین بحرانهای امنیتی تاریخ کشور، یعنی ترور اسماعیل هنیه در قلب تهران رو به رو شد؛ بنابراین تضادها و بحرانهای منطقه افزایش یافته است و اسرائیل آشکارا به دنبال این است که امنیت ایران را به چالش جدی بکشد و لذا در این بافت موقعیتی با نگاه به مسئله در حوزههای داخلی و بین المللی دچار بحرانی است که من آن را بحران «۳ جیم» نامیدم. یعنی «جانشینی»، «جایابی» و «جایگزینی» در سه سطح داخلی، منطقهای و بین المللی؛ بنابراین تلاقی این بحرانها با یکدیگر، میتواند تحولات بهت آور را افزایش دهد.»
این تحلیلگر سیاسی ادامه داد: «پس از شکست دموکراتها در دادگاهی که علیه ترامپ بود، پیش بینی کرده بودم که احتمال ترور او وجود دارد. در همان زمان هم با توجه به این که تا زمان مراسم تحلیف آقای پزشکیان زمان زیادی نمانده بود، این پیش بینی را داشتم که یک بحران جدید در منطقه شکل بگیرد. در وضعیت کنونی باید بگوییم که تدبیر امور کشور حتی برای نگه داشتن همین وضعیت موجود با چالش جدی رو به رو است و از این جهت باید این منطق را مدنظر قرار داد. تصمیم گیری ایران برای انجام هر نوع برخورد شدید با اسرائیل بسیار سخت خواهد بود. درواقع این تصمیمی است که به هیچ وجه ساده نخواهد بود. اقدام متقابل در ادبیات سیاسی معنای خاص خود را دارد و به مجموعهای از اقدامات گفته میشود که در پاسخ به اقدامات مشابهی انجام میشود که طرف مقابل انجام داده است. این اقدامات میتواند در قالب تلافی، توازن یا بازدارندگی باشد. اما خود این مفاهیم ویژگیهایی دارد. برای مثال اقدام متقابل مبتنی بر تلافی با قصاص رو به رو است یعنی هر نوع اقدام متقابل تلافی جویانه خصمانه یا دوستانه با اقدامی مشابه پاسخ داده میشود. بازدارندگی با هدف کنترل دشمن و جلوگیری از اقدامات متقابل انجام میشود.»
وی افزود: «توازن نیز به این معناست که با ایجاد یک توازن پایدار، امکان وقوع هر نوع جنگ و درگیری را کاهش میدهد. این روش نیازمند نوعی ائتلاف منطقهای است. آیا ایران در برابر اسرائیل از توازن منطقهای برخوردار است یا میتوان اتحادی علیه اسرائیل شکل دهد؟ فراموش نکنیم که اقدام متقابل میتواند به عنوان یک ابزار «پیام رسانی سیاسی» استفاده شود. درواقع این اقدامات میتواند به عنوان هشداری به دیگر کشورها برای درک محدودیتها و قواعد بازی بین الملل استفاده شود. وجه دیگری از اقدامات متقابل «هماهنگی با قوانین بین المللی» است. یعنی اقدامات متقابل میتواند به تلاشهای دیپلماتیک و استفاده از قوانین و مقررات بین المللی، به منظور جلوگیری از تبدیل شدن درگیریها به جنگهای گسترده و غیرقابل کنترل باشد. کاری که اتفاقا ایران میتواند نسبت به بسیاری از کشورهای منطقه بهتر از آن بهره بگیرد؛ بنابراین با توجه به حمایت بسیاری از غربیها از اسرائیل، ایران باید روشهای مورد استفاده خود را با دقت بالاتری انتخاب کند. هر چند در وضعیت کنونی هیچ نقشه روشنی از اقدام ایران نداریم یا نمیدانیم.»