به گزارش صد آنلاین، اگر از شغل خود راضی نیستید، می تواند به سایر بخش های زندگی شما نفوذ کند. نارضایتی شغلی استرس زا است، به ویژه با توجه به اینکه احتمالاً حدود یک سوم از زندگی خود را صرف کار خواهید کرد. اگر با احساس ناخشنودی یا عدم تحقق دست و پنجه نرم می کنید، ممکن است به این فکر کنید که آیا وقت آن رسیده است که شغلتان را کنار بگذارید و یا ادامه دهید.
ممکن است سرنخهای زیادی وجود داشته باشد، اما چیزی که واقعاً به دنبال آن هستید نشانهای واضح است که میگوید زمان خداحافظی با شغل فعلیتان فرا رسیده است. حتی وقتی مطمئن هستید که این حرکت درستی است، تصمیم به ترک شغل می تواند دلهره آور باشد. ممکن است نگران پیامدهای حرفهای، تأثیر بر فرصتهای آیندهتان و پیامدهای مالی بالقوه ترک یک شغل ثابت بدون قدم بعدی باشید.
با این حال توجه به برخی از این پنج نشانه که نشان می دهد باید فوراً شغل خود را ترک کنید و به شما کمک می کند تا آمادگی بیشتری برای این انتخاب داشته باشید.
پیشرفت شغلی، یادگیری و فرصت های رشد برای بسیاری از افراد بسیار مهم است. بر اساس یک نظرسنجی انجام شده توسط انجمن روانشناسی آمریکا، 91 درصد از پاسخ دهندگان معتقد بودند که این فرصت ها برای آنها مهم است.
در واقع، طبق نظرسنجی یک شرکت تحقیقاتی منابع انسانی، فقدان فرصت های پیشرفت شغلی یکی از دلایل کلیدی است که افراد اغلب شغل خود را ترک می کنند.
کریستین پاپا، روان درمانگر و بنیانگذار Living Openhearted Therapy and Wellness، خاطرنشان می کند : «بیشتر ما ساعت های زیادی در روز را صرف شغل خود می کنیم و اغلب حس هدفمندی را از حرفه خود می یابیم. احساس گیر افتادن در شغلی بدون فضای رشد می تواند باعث شود ما احساس رکود کنیم و هدف خود را زیر سوال ببریم که می تواند بر رفاه ما تأثیر منفی بگذارد و منجر به کمبود انگیزه، بی علاقگی یا استعفا شود.»
اگر شغل فعلی شما فرصتی برای یادگیری بیشتر، تقویت مهارت های خود و بالا رفتن از فرصت های شغلی را ارائه نمی دهد، جای تعجب نیست که ممکن است احساس نارضایتی کنید.
اگر شغل شما بنبستی به نظر میرسد که به فرصتهای بهتر یا رشد شخصی منجر نمیشود، این نشانه خوبی است که ممکن است بخواهید به ترک آن فکر کنید. نقشی که هرگز تغییر نمیکند، شما را به چالش نمیکشد، مسیری مطمئن به سوی رکود و نارضایتی است.
بنابراین، چگونه می توانید متوجه شوید که شغل شما به رشد شما کمک نمی کند؟ نشانههای کلیدی عبارتند از عدم توسعه مهارتهای جدید، عدم پذیرش چالشهای جدید و فرصت پیشرفت در شرکت.
توجه به این نکته مهم است که رشد لزوما به معنای تحرک رو به بالا نیست. تعریف اینکه رشد حرفه ای برای شخص ما چه معنایی دارد مفید است، زیرا فرصت های رشد می تواند یادگیری یک مهارت جدید، ایجاد یک برنامه جدید یا فرصت هایی برای ارتباط با سایر همکاران باشد.
با گذشت زمان، فقدان فرصتهای رشد، پیشرفت حرفهای شما را مختل میکند و باعث میشود که شما احساس بیارزشی، برآورده نشدن و بیتفاوتی کنید.
اگر کارفرما از شما بخواهد ارزش های شخصی خود را به خطر بیندازید یا رفتارهای غیراخلاقی انجام دهید، وقت آن است که کنار بروید.
عوارض اخلاقی می تواند عامل بزرگی در نارضایتی شغلی در محل کار باشد. اگر شاهد اعمال غیراخلاقی در محل کار هستید، احساس می کنید که با باورهای اخلاقی کارفرما همسو نیستید، یا حتی متوجه اعمال غیراخلاقی در بین همکاران می شوید. این تجربیات منجر به افزایش استرس و اضطراب می شود که مدیریت آنها در کنار وظایف روزانه شغلی دشوار است.
در برخی موارد، ممکن است بتوانید مرزهای روشنی را تعیین کنید که به وضوح نشان دهد که استانداردهای حرفه ای خود را به خطر نمی اندازید اما اغلب اوقات، ممکن است متوجه شوید که ارزش کار کردن برای یک رئیس را ندارد. یا شرکتی که از شما انتظار دارد کارهای کثیف آنها را برای آنها انجام دهید را نمی توانید بپذیرید
نمونه هایی از عوارض اخلاقی که ممکن است در محل کار با آن مواجه شوید عبارتند از:
چنین معضلاتی باعث ایجاد مشکلات جدی در زندگی افراد می شود و عوارضی مانند افسردگی، بی خوابی، مشکلات گوارشی و سایر علائم فیزیکی را ایجاد می کند.
نکته اصلی این است که شما نمی خواهید در جایی بمانید که از شما انتظار دارد ارزش های خود را نادیده بگیرید، شهرت حرفه ای خود را به خطر بیندازید. اگر بخاطر محیط کار خوابتان را از دست می دهید، وقت آن است که وضعیت را جدی بگیرید و خداحافظی کنید.
مهم است که به یاد داشته باشید که عوارض اخلاقی این وضعیت می تواند عواقب طولانی مدت داشته باشد.
هرکسی با چالشهای ذهنی و عاطفی خود مواجه است، اما اگر شغل شما آسیب جدی به سلامت روانی شما وارد میکند، این یک شاخص قوی است که زمان آن فرا رسیده است که شغل خود را عوض کنید. استرس طولانی مدت، اضطراب و ناراحتی در محل کار می تواند عواقب جدی داشته باشد، از جمله افزایش خطر مشکلات سلامتی و فرسودگی شغلی.
برخی از مشاغل به دلایل مختلف می توانند استرس زا باشند. اینکه دائماً احساس بدبختی میکنید، قبل از رفتن به محل کار مملو از ترس میشوید و هر شب کاملاً خسته به خانه میآیید، فقط «بخشی از کار» نیست. این نشانه این است که چیزی باید تغییر کند.
افراد در چهار ربع کلیدی رشدی، تأثیر شغلی را باید در نظر بگیرند: جسمی، عاطفی، فکری و معنوی. اگر یک یا چند مورد از این مناطق آسیب دیده باشد، ممکن است زمان آن فرا رسیده باشد که به تغییر فکر کنید.
توانایی در نظر گرفتن ترک شغل، به خودی خود، یک امتیاز بسیار زیاد است.
برای بسیاری از مردم، سختیهای مالی این موضوع را بدون توجه به شغل نارضایتکننده، از بین میبرد. بنابراین اگر به اندازه کافی خوش شانس هستید که می توانید برنامه خود را تغییر دهید، ابتدا در نظر بگیرید که شغل فعلی شما چگونه بر چهار ربع رشدی شما تأثیر می گذارد.
عواملی که میتوانند منجر به مشکلات سلامت عاطفی و روانی شوند عبارتند از: حجم کاری بیش از حد، تعادل ضعیف کار و زندگی، انتظارات غیر واقعی و محل کار سمی. همه اینها می تواند بر توانایی شما برای عملکرد خوب در هنگام کار تأثیر بگذارد.
ممکن است احساس درگیری کمتری داشته باشید و عزت نفس شما آسیب ببیند. با گذشت زمان، حتی میتواند بر سلامت جسمانی شما تأثیر منفی بگذارد و منجر به مشکلاتی مانند خواب ضعیف، سردرد، مشکلات گوارشی و ضعف سیستم ایمنی شود.
یک محیط کار سالم باید از رفاه ذهنی شما حمایت کند، نه اینکه آن را کاهش دهد. رفاه خود را در اولویت قرار دهید و کنار بروید.
شما همیشه به دلیلی بزرگ و قانع کننده برای ترک شغل خود نیاز ندارید. گاهی اوقات، ممکن است به سادگی عدم علاقه و انگیزه باشد. واقعیت این است که اگر برای شما سختتر میشود که حتی یک ذره علاقه در شغل خود داشته باشید، این نشانه خوبی است که باید نگاهی جدی به این موضوع بیندازید که چرا همچنان ادامه میدهید.
اگر کارتان شما را خسته میکند، این یک دلیل کاملاً خوب است که آن را برای چیزی جالبتر، چالشبرانگیزتر و انگیزانندهتر ترک کنید.
در حالی که کسالت و بی انگیزگی می تواند نشانه فرسودگی شغلی باشد، احساس مزمن کسالت و پوچی دلایل کاملاً معتبری برای ترک شغل است.
به یاد دارید زمانی که برای اولین بار کار خود را شروع کردید و آن جرقه اولیه هیجان و علاقه را داشتید؟ طبیعی است که علاقه و اشتیاق شما کاهش یابد و گهگاه از بین برود. اما اگر هر روز سرکار رفتن مانند یک دویدن بی پایان و یکنواخت به نظر برسد، یک نشانه هشدار بزرگ است.
در حالی که ممکن است به نظر خیلی مهم نباشد، از دست دادن علاقه به کار می تواند بر نگرش، روحیه و بهره وری شما تأثیر بگذارد. ممکن است متوجه شوید که تلاش کمتری انجام می دهید، یا حتی ممکن است به دنبال دلایلی برای اجتناب از کار، بگردید.
تجربه کسالت در کار که با بیعلاقگی و دوری از وظایف مشخص میشود، میتواند منجر به عدم رضایت، تشدید اضطراب و میل به فرصتهای جذاب شود.
با گذشت زمان، این از دست دادن علاقه میتواند شما را خسته، بیتفاوت و گرفتار کند. حتی می تواند تأثیر منفی بر سلامت شما داشته باشد، رضایت از زندگی را کاهش دهد و به علائم افسردگی و اضطراب کمک کند.
یک محیط کار سمی نیز دلیلی کاملاً خوبی برای رها کردن شغل می تواند باشد. اگر با رفتن به دفتر احساس می کنید به جنگ رفته اید، این نشانه این است که یاید یک بار دیگر به شغل خود نگاه کنید.
کارکنانی که احساس میکنند کمتر ارزشگذاری شدهاند و حمایت نمیشوند یا با رفتارهایی مانند قلدری یا تبعیض مواجه میشوند، میتوانند تأثیرات منفی بر رفاه و رضایت شغلی آنها داشته باشند.
برخی دیگر از علائم محل کار سمی عبارتند از:
از خود بپرسید که آیا شغل شما با توانایی شما برای عملکرد در سه زمینه کلیدی تداخل دارد یا خیر مانند: روابط شما، سلامت جسمانی و سلامت عاطفی شما.
اگر شغل شما تاثیر منفی بر روابط شما، سلامت عاطفی و جسمی شما دارد، قطعا زمان آن فرا رسیده است که کار را ترک کنید.
اگر محل کار شما بیشتر شبیه محیط یک سریال تلویزیونی است تا یک محیط حرفه ای و حمایتی، خوب است که به فکر شغل جدیدی باشید. سلامتی و شادی شما حیاتی است و شما شایسته این هستید که در مکانی باشید که بتوانید کارهای زیادی انجام دهید تا اینکه در نبرد بعدی زنده بمانید.
کنار گذاشتن شغلتان می تواند رهایی بخش باشد، به خصوص زمانی که با برخی از مسائلی که در مورد آن صحبت کردیم، درگیر بوده اید. اما اجازه دهید با آن روبرو شویم که پول اغلب عامل تعیین کننده است. در حالت ایدهآل، به اندازه کافی پسانداز خواهید داشت که بدون نگرانی در مورد آینده نزدیک، راحت از کار خود دور شوید.
سعی کنید حداقل سه تا شش ماه در هزینه های زندگی صرفه جویی کنید. این کار می تواند به شما فرصتی را بدهد که برای ترک شغل خود بدون استرس تصمیم بگیرید و به دنبال شغل جدیدی باشید.
برخی از ملاحظات مالی که قبل از ترک شغل باید در مورد آنها فکر کنید: