آخرین اخبار
۰۸ مرداد ۱۴۰۳ - ۱۰:۳۹
داستان زندگی جوان خلافکار؛ از هم‌نشینی سیاه تا فروشندگی مواد مخدر
بازدید:۹۰
صد انلاین | جوان 31 ساله معروف به «کله زرد» که در عملیات ضربتی ماموران دایره مبارزه با مواد مخدر کلانتری طبرسی شمالی مشهد هنگام توزیع «بنگ» در پارک شقایق دستگیر شده است، داستان زندگی‌اش را تعریف کرد.
کد خبر : ۱۰۱۹۹۵

 

به گزارش صد آنلاین،    جوان 31 ساله معروف به «کله زرد» که در عملیات ضربتی ماموران دایره مبارزه با مواد مخدر کلانتری طبرسی شمالی مشهد هنگام توزیع «بنگ» در پارک شقایق دستگیر شده است، در حالی که بیان می کرد به «ناس» اعتیاد دارد و به خاطر رنگ زرد موهایش به «کله زرد» معروف است، درباره سرگذشت خود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری توضیح داد.

داستان زندگی جوان خلافکار؛ از هم‌نشینی سیاه تا فروشندگی مواد مخدر

به گزارش روزنامه خراسان، این جوان  گفت: پدرم نانوایی دارد و من هم فقط یک بار به جرم نزاع دستگیر شده ام. چند سال قبل جوانی که به «سیاه» معروف بود، خانه ای مجردی در طبرسی شمالی 38 اجاره کرد و ما هم به لانه مجردی او رفت وآمد داشتیم. «سیاه» بنگ می فروخت و از این طریق مخارج زندگی‌اش را تامین می کرد. او گاهی مقداری مواد مخدر هم به من می داد تا برایش بفروشم و این گونه با یکدیگر صمیمی شدیم. ولی من «بنگ» مصرف نمی کردم و تنها به «ناس» اعتیاد داشتم. در همین شرایط همسرم نیز از من طلاق گرفت و من که تنها شده بودم بعد از مدتی دوباره به سراغ «سیاه» رفتم. او در ابتدای آرامگاه خواجه ربیع به مشتریانش «بنگ» می فروخت. من هم حدود یک میلیون تومان «بنگ» خریدم و ساقی پارک شقایق شدم.

موادها را در همان حالت بسته بندی از «سیاه» می خریدم و به همان صورت هم می فروختم اما خیلی از آشنایان مرا با یک جوان شرور دیگر که او هم به «کله زرد» معروف است اشتباه می گرفتند. با وجود این، من به خاطر رنگ موهایم به «کله زرد» معروف شده ام و همه تصور می کنند که فردی خلافکار هستم! هیچ کدام از خواهران و برادرانم اعتیاد ندارند و من هم سعی داشتم از دو ماه قبل در نانوایی پدرم کار کنم ولی به خاطر این که تنها بودم بر اثر رفاقت با دوستان ناباب به سوی فروش مواد مخدر کشیده شدم به طوری که پارک شقایق را به پاتوق خودم تبدیل کردم و از اوایل شب معتادان به سراغم می آمدند و تنها به کودکان نمی فروختم! با آن که وضعیت خانوادگی مناسبی داشتم و پدر و مادرم با من به خوبی رفتار می کردند ولی همنشینی با «سیاه» مرا به سوی خلافکاری سوق داد. الان هم پشیمانم و در واقع به داخل مردابی افتاده ام که نمی دانم چگونه از آن بیرون بیایم. ای کاش…

با توجه به گستردگی ماجرای خرده فروشان مواد مخدر در پارک ها، تلاش نیروهای انتظامی با دستور سرگرد احمد آبکه (رئیس کلانتری طبرسی شمالی مشهد) برای دستگیری دیگر عوامل مرتبط و توزیع کنندگان افیونی ادامه دارد.

ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی

مهر
 
 
 
 
 
 
 
 
 
لینک کپی شد
اشتراک گذاری:
ارسال نظر
پربیننده‌ها پربحث‌ها