آخرین اخبار
۰۵ مرداد ۱۴۰۳ - ۰۸:۵۹
همسر حضرت عباس (ع) چه کسی بود؟ | زندگینامه کامل زندگینامه حضرت ابوالفضل العباس (ع)
بازدید:۱۵۵۱۴
حضرت عباس بن علی ابن ابی طالب پنجمین پسر امام علی(ع) است و القاب زیادی مانند ابوالفضل، باب الحوائج، قمربنی هاشم و سقای کربلا دارد.
کد خبر : ۱۰۱۲۶۵

به گزارش صد آنلاین، ماه شعبان ماه پر فضیلتی است که روزهای آغازین آن با تولد امام حسین (ع)، حضرت عباس ( ع ) و امام زین العابدین( ع ) همراه است. 4 شعبان مصادف با ولادت با سعادت قمر بنی هاشم حضرت عباس (ع ) است که جایگاه والایی نزد شیعیان دارد و شیعیان ایشان را باب الحوائج خوانده و به او متوسل می شوند.

 

 

حضرت عباس که بود؟

عباس بن علی ابن ابی طالب مشهور به ابوالفضل پنجمین پسر امام علی(ع) و اولین فرزند فاطمه بنت حزام معروف به ام البنین است. (امین، اعیان الشیعه، 1406ق، ج7، ص429)

امام علی( ع ) ده سال پس از وفات حضرت فاطمه، با امّ البنین ازدواج کرد. امام علی(ع) از عقیل خواسته بود همسری برای او پیدا کند که بتواند فرزندان دلیر و شجاعی به دنیا بیاورد. (بخاری، سر السلسلة العلویة، 1382ق، ص88 ).

فاطمه بنت حزام مادر حضرت عباس اجازه نمی داد که اورا فاطمه صدا کنند زیرا می ترسید یاد غم های فاطمه برای علی و فرزندانش زنده شود و باعث ناراحتی آنان شود.

فاطمه را به علت داشتن چهار پسر به نام های عباس، عون، جعفر و عثمان امّ البنین(مادر پسران) نامیده اند. امّ البنین بیست سال پس از حضرت علی زنده بود اما آن چنان به امیرالمؤمنین وفادار بود که پس از شهادت آن حضرت، ازدواج نکرد.


ولادت حضرت عباس (ع)

حضرت عباس در سال 26 ق در مدینه به دنیا آمد (زجاجی کاشانی، سقای کربلا، 1379ش، ص89).

به گفته اردوبادی در کتابی به نام انیس الشیعه که در قرن 13 قمری نوشته شده، روز تولد حضرت عباس را 4 شعبان دانسته اند. ( اردوبادی، حیاة ابی الفضل العباس، 1436ق، ص64 ).

بعد از تولد حضرت عباس، امام علی (ع ) او را در آغوش گرفت و عباس نامید، در گوش هایش اذان و اقامه گفت، سپس بازوهایش را بوسید و گریه کرد و در پاسخ به ام البنین که دلیل گریه او را جویا شد، گفت دو بازوی عباس در راه کمک به حسین(ع) جدا می شود و خداوند در ازای دو دست بریده اش، دو بال در آخرت به او عطا می کند. (کلباسی، الخصائص العباسیه، 1420ق، ص64-71 )


کنیه و القاب حضرت عباس (ع)

مشهورترین کنیه عباس (ع ) ابوالفضل است. برخی معتقدند به این کنیه به دلیل داشتن پسری به نام فضل به آن حضرت داده شده اما برخی عنوان کرده اند که چون در خاندان بنی هاشم هر کس عباس نام داشت، ابوالفضل خوانده می شد، به عباس(ع) نیز حتی در کودکی ابوالفضل گفته می شد. (مظفر، موسوعة بطل العلقمی، 1429ق، ج2، ص12)

حضرت عباس به ابوالقاسم ( به دلیل داشتن پسری به نام قاسم ) ابوالقِربَة ( به دلیل بردن مشک آب به خیمه )، ابوالفَرجَة ( به دلیل متوسل شدن شیعیان به او در زمان مشکلات ) مشهور است. برای عباس(ع) القاب متعددی مانند باب الحوائج، قمربنی هاشم، سقا، الشهید و... ذکر شده است.


همسر و فرزندان حضرت ابوالفضل

بین سال های 40 تا 45 قمری عباس(ع) با لبابه نوه عباس بن عبدالمطلب ازدواج کرد. ( زبیری، نسب قریش، 1953م، ج1، ص79 ) لبابه برای عباس، دو پسر به نام های فضل و عبیدالله به دنیا آورد. (ابن صوفی، المجدی، 1422ق، ص436)

عبیدالله، فرزند عباس(ع)، با دختر امام سجاد(ع) ازدواج کرد. برخی منابع فرزندان دیگری به نام های حسن، قاسم، محمد و دختری برای حضرت عباس نام برده اند و گفته اند قاسم و محمد در روز عاشورا پس از پدرشان به شهادت رسیدند. (ربانی خلخالی، چهره درخشان قمر بنی هاشم، 1378ش، ج2، ص123)


چهره و اخلاق حضرت عباس ( ع)

حضرت عباس(ع) چهره زیبا و بدنی قوی و قدی بلند داشت به همین خاطر او را قمر بنی هاشم می خواندند. (کلباسی، خصائص العباسیه، 1387ش، ص107-109 ) ایشان زمانی که بر روی اسب می نشست پاهایش روی زمین کشیده می شد. (طعمه، تاریخ مرقد الحسین و العباس، ١4١6ق، ص236 )

عباس نه تنها در قامت رشید بود، بلکه در خِرَد برتر و در جلوه های انسانی هم رشید بود. حضرت عباس فردی بخشنده، شجاع و دلیر بود و رفتار پسندیده او در بین مردم زبانزد بود.

عباس(ع) خود را همسان دو برادر بزرگ ترش یعنی امام حسن(ع) و امام حسین(ع) نمی دانست و همیشه آنان را امام خود می دانست و «یا بن رسول الله»، «یا سیدی» و شبیه اینها خطاب می کرد. ( مظفر، موسوعة بطل العلقمی، 1429ق، ج2، ص355-356 )


حضرت عباس چهارده ساله بود که پدرش در رمضان سال چهلم هجری به شهادت رسید. او هرگز توصیه ای راکه پدرش در شب 21 ماه رمضان در آستانه شهادتش به عباس کرد، از یاد نبرد. آری امام از او خواست که در عاشورا و در کربلا برادرش حسین را تنها نگذارد.

حضرت عباس در کنار امام علی در جنگ صفین حضور داشت. در یکی از روزهای جنگ صفّین،نوجوانی نقابدار از سپاه علی (ع) به میدان آمد. ترس و دلهره سپاه معاویه رادربرگرفت. هر کس ازدیگری می پرسید این نوجوان کیست که این طور شجاعانه پابه میدان جنگ نهاده است؟ از سپاه معاویه کسی جرأت نکرد پا به میدان بگذارد.

معاویه به سردار نامی خود، ابن شعثاء، دستور داد تا به جنگ این نوجوان برود؛ ابن شعثاء در جواب گفت:مرا حریف ده هزار نفردرجنگ می دانند، چگونه مرا به جنگ با کودکی می فرستی؟بهتر است یکی ازپسرانم رابرای کشتن او بفرستیم.

معاویه قبول کردو ابن شعثاء فرزند بزرگ خود را برای جنگ بااین نوجوان به میدان فرستاد.امّا او دریک چشم به هم زدن به دست این نوجوان کشته شد.ابن شعثاء فرزنددوم خودرا فرستاد، او نیز کشته شدو به این ترتیب هرهفت پسر او کشته شدند و خود او با عصبانیّت پا به میدان گذاشت و به آن نوجوان دلاور گفت:تو پسران مرا کشتی، به خدا قسم پدر و مادرت را به عزایت خواهم نشاند. ولی خود او نیز در مدّت کوتاهی به پسرانش پیوست.

همه با تعجّب به این نوجوان شجاع نگاه می کردند. امام(ع) اورا پیش خود خواند و نقاب او را برداشت وپیشانی اورا بوسید. همه با تعجّب دیدند که او عباس پسر امیرالمؤمنین است. (موسوی مقرم، العبّاس(ع)، 1427ق، ص242؛ خراسانی قاینی بیرجندی، کبریت الاحمر، 1386ق، ص385. )

او در این جنگ از جمله افرادی بود که به فرماندهی مالک اشتر در جنگ صفین به فرات حمله کردند و برای لشگریان امام علی(ع) آب برداشتند. (موسوی مقرم، العبّاس(ع)، 1427ق، ص242)

 

حضرت عباس (ع ) در واقعه کربلا

حضرت عباس (ع ) درهمه دوران زندگی اش،همراه برادرش امام حسین(ع) بود و عمر خودرا صرف خدمت به امام حسین (ع) کرد. حضرت عباس در روز هشتم ذی الحجه خطبه ای را بر فراز بام کعبه ایراد کرد و در آن با اشاره به جایگاه امام حسین(ع) و معرفی یزید به عنوان شراب خوار، به بیعت مردم با یزید انتقاد کرد.

او در ضمن خطبه عنوان کرد که تا زمانی که او زنده است اجازه نخواهد داد کسی امام حسین(ع) را به شهادت برساند و تنها راه شهادت امام، کشتن عباس است. (یونسیان، خطیب کعبه، 1386ش، ص46-48. )

در روز 7 محرم وقتی عبیدالله بن زیاد اجازه استفاده از آب فرات را نداد، امام حسین، عباس(ع) را فراخواند تا مشک ها را پر از آب نمایند و به اردوگاه ببرند. عباس(ع) توانست محاصره دشمن را بشکند و آب را به اردوگاه برساند. (طبری، تاریخ الأمم و الملوک، 1967م، ج5، ص412 )


در کربلا دو امان نامه برای حضرت عباس و برادرانش فرستاده شد. امان نامه اول را عبدالله بن ابی المحل بن حزام عامری آورد که برادرزاده ام البنین، مادر عباس(ع) بود، فرستاد و امان نامه دوم را شمر بن ذی الجوشن در ظهر عاشورا به عباس و برادرانش پیشنهاد کرد و او را با عنوان «پسر عمه » صدا زد، اما جوابی نشنید.

حضرت عباس، او و امان نامه اش را لعنت کرد و گفت:«ای دشمن خدا! مرگ بر تو که ما را به اطاعت از کفر و ترک همراهی برادرم حسین(ع) فرامی خوانی.» (ابن اثیر، الکامل، 1371ش، ج11، ص162)

برادران حضرت عباس در روز عاشورا پیش از او به شهادت رسیدند. جعفر در 29 سالگی، عبدالله در 25 سالگی و عثمان در 21 سالگی شهید شدند. (اردوبادی، موسوعة العلامة الأردوبادی، 1436ق، ج9، ص 73 – 84 )

پس از شهادت همه اصحاب و خاندان بنی هاشم، عباس قصد کرد تا برای خیمه ها آب بیاورد. او به سمت شریعه فرات حمله کرد و توانست از بین نگهبانان شریعه خود را به آب برساند.

عباس وقتی وارد شریعه فرات شد، دو دستش را پر از آب کرد تا بنوشد، اما وقتی آن را به صورت نزدیک کرد به یاد تشنگی حسین افتاد و آب را رها کرد و با لب تشنه به همراه مشکی پر از آب از فرات بیرون آمد. (مجلسی، بحار الانوار، 1403ق، ج45، ص41 )


در راه برگشت، دشمن به او حمله کرد. او در نخلستان با دشمن نبرد می کرد و به سمت خیمه ها می رفت که زید بن ورقاء جهنی از پشت نخلی بیرون پرید و ضربه ای به دست راستش وارد کرد. عباس شمشیر را به دست چپش گرفت و به نبرد با دشمن ادامه داد.

حکیم بن طفیل طائی که پشت درختی خود را پنهان کرده بود ضربه ای به دست چپش وارد کرد و بعد از آن نیز عمودی بر سر عباس وارد کرد و او را به شهادت رساند. (ابن شهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، 1376ق، ج3، ص256 )

وقتی عباس(ع) شهید شد امام حسین(ع) بر نعش برادر حاضر شد، به شدت گریه کرد و فرمود:اَلآنَ اِنکَسَرَ ظَهری وَ قَلَّت حیلَتی:اکنون کمرم شکست و چاره ام اندک شد. (خوارزمی، مقتل الحسین(ع)، 1374ش، ج2، ص34 )


محل دفن حضرت ابوالفضل (ع)

محل دفن حضرت عباس در شهر کربلا در 378 متری شمال شرقی حرم امام حسین(ع) قرار دارد و یکی از مهمترین زیارتگاه های شیعیان است. حد فاصل حرم حضرت عباس و حرم امام حسین (ع) را بین الحرمین می نامند.

امام حسین(ع) درباره حضرت عباس تعبیر «جانم به فدایت برادر» را به کار برده است. (شیخ مفید، الارشاد، 1388ش، ج2، ص90. )

امام سجاد درباره جایگاه حضرت عباس در بهشت فرموده است:خداوند عمویم عباس را رحمت کند که خود را فدای برادرش امام حسین(ع) کرد و در این راه دو دستش قطع شد که خداوند عوض دو دست قطع شدهٔ او دو بال در آخرت به او عطا خواهد کرد تا با آن دو بال پرواز کند. (شیخ صدوق، خصال، 1410ق، ص68 )


منبع : بخش دین و مذهب نمناک

اشتراک گذاری:
ارسال نظر
پربیننده‌ها پربحث‌ها