دختر مقتول که از بیتالمال دیه دریافت کرده بود با پیدا شدن قاتل پدرش درخواست قصاص کرد و گفت دیه را پس میدهد.
متهم که مردی جوان است در پی اختلاف با دوستش او را به قتل رساند. او مدتها بعد از قتل به دلیل عذاب وجدان تصمیم گرفت خود را به ماموران معرفی کند.
جسد مردی سه سال قبل در خانهاش پیدا شد. ماموران با حضور در خانه محسن متوجه شدند او به دلیل وارد شدن ضربات متعددی بر سرش جانش را از دست داده است. پس از انتقال جسد به پزشکی قانونی و آغاز تحقیقات ماموران به سرنخ قابل توجهی دست پیدا نکردند. یکی از اعضای خانواده محسن گفت: دوست صمیمی محسن به نام سعید با او رفت و آمد زیادی داشت. سعید تقریبا هفتهای دو بار به دیدن محسن میآمد و ممکن است او به خانه محسن آمده باشد.
زمانی که سعید از سوی پلیس احضار شد، ادعا کرد روز حادثه در خانه محسن نبود. او گفت: من در محل کارم بودم و از ماجرای قتل خبر ندارم.
با توجه به اینکه مدارک قابل قبولی در دست پلیس نبود، سعید آزاد شد. مدتی بعد اولیای دم درخواست دیه از بیتالمال کردند. آنها گفتند بر شکایت خود باقی هستند اما از آنجایی که سرنخی نیست فعلا درخواست دیه از بیتالمال دارند.
به این ترتیب پرونده به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد و قضات نیز درخواست اولیای دم را قبول کردند و دیه از بیتالمال پرداخت شد.
سعید چند ماه قبل خود را به ماموران معرفی کرد و گفت میخواهد به قتل اعتراف کند. سعید گفت: روز حادثه به خانه محسن رفته بودم.
ما برای اولین بار بود که مواد میکشیدیم .
محسن به من شیشه داد و من هم کشیدم.
بعد از آن اصلا نمیدانم چه شد. فقط میدانم با هم جروبحث کردیم و او را کشتم.
بعد از خانه بیرون آمدم.
وقتی پلیس من را خواست به دروغ گفتم در خانه محسن نبودم، چون میدانستم مدرکی علیهام ندارند.
متهم گفت: آنقدر ناراحت بودم که در این مدت نتوانستم زندگی درستی داشته باشم. به همین خاطر تصمیم گرفتم اعتراف کنم. من محسن را کشتم و آماده مجازات هستم.
هرچند اولیای دم قبلا درخواست دیه کرده و آن را دریافت کرده بودند اما دختر مقتول که حالا به سن بلوغ رسیده است شکایتی علیه قاتل پدرش تنظیم کرده و خواستار قصاص او شده است. این دختر گفت: زمانی که از طرف من درخواست دیه شد، کودک بودم اما حالا به سن بلوغ رسیدم و میتوانم خودم خواستهام را بگویم. درخواست قصاص دارم و از قاتل پدرم نمیگذرم. چون او کودکیام را از من گرفت. در سالهایی که به پدر نیاز داشتم، بیپدر بزرگ شدم. من تقاص خون پدرم را میخواهم و گذشت نمیکنم.
قضات با توجه به این درخواست یکبار دیگر برای محاکمه متهم آماده شدند.