.
به گزارش صد آنلاین ، این پرونده که شکات و مجرمان آن همه خارجی هستند در شعبه نهم بازپرسی دادسرای امور جنایی تهران نزد بازپرس عظیم سهرابی رسیدگی میشود. اولین شاکی این پرونده یکی از اتباع کشور افغانستان است که چند ماه پیش نزد پلیس رفت.
جوان افغان به ماموران پلیس گفت: چند پاکستانی من را ربوده بودند. آنها از اعتماد من سوء استفاده کردند و مرا گروگان گرفتند.
این شاکی ادامه داد: دنبال کار بودم و خسته در یک پارکی در تهران نشسته بودم که یک مرد پاکستانی که فارسی حرف میزد سراغم آمد و سر صحبت را باز کرد. آن مرد او هم خارجی است و از قیافهام فهمیده که ایرانی نیستم. با هم حرف زدیم و اعتمادم را جلب کرد و وقتی گفتم دنبال کار میگردم، گفت در یک کارگاه صنعتی در جنوب تهران کار میکند که باز هم نیاز به کارگر دارند. با این ترفند مرا با خودش همراه کرد و به جایی برد که سه نفر از هموطنانش منتظر بودند. بعد من را در آن انبار یا کارگاه صنعتی گروگان گرفتند.
این شاکی ادامه داد: یک هفته در آن اسارتگاه بودم. آنها شکنجهام دادند و کتکم زدند. بعد هم فیلم گرفتند و در تماس با خانوادهام در قبال آزادی من 3 هزار دلار گرفتند. حتی فیلم صحنه شکنجهام را برای خانوادهام فرستادند تا مجبور شوند پول را بدهند. غیر از من افراد دیگری در آنجا گروگان بودند. آدمربایان بعد از یک هفته از خانوادهام پول گرفتند و بعد چشمانم را بستند و سوار خودرو به خیابان بردند و رها کردند.
با طرح شکایت جوان افغان به دستور بازپرس جنایی تحقیقات برای دستگیری پاکستانیهای خلافکار آغاز شد. یک هفته بعد از این شکایت یک جوان دیگر که او هم تبعه افغانستان بود به اداره پلیس آگاهی تهران رفت و شکایت مشابهی را مطرح کرد و گفت در قبال آزادیاش 2 هزار دلار از خانوادهاش اخاذی کردهاند.
با طرح دومین شکایت تحقیقات ادامه یافت تا اینکه بعد از چند هفته جوان دیگری به پلیس آگاهی تهران مراجعه و موضوعات مشابهی را مطرح کرد و گفت: من موفق به فرار از اسارتگاه شدم.
آخرین شاکی هم از متهمان پاکستانی شکایت کرد و گفت: من را به بهانه کار ربودند و قصد اخاذی داشتند. دو هفته شکنجهام دادند و فیلم شکنجهام را برای خانوادهام ارسال کردند تا برای آزادیام 3 هزار دلار پول بگیرند، اما خانوادهام نتوانستند پول را بپردازند، به همین خاطر همچنان در اسارت آنها بودم. البته امروز وقتی نگهبانها بیرون رفته بودند با میله آهنی و پس از کلی تلاش قفل در را شکستم و فرار کردم. هر طوری بود خودم را به جاده اطراف آنجا در جنوب تهران رساندم، در حال دویدن و فرار جلوی یک راننده را گرفتم اما او که سر وضع من را دیده بود وحشتزده شد و مرا سوار نمیکرد. آنقدر گریه و التماس کردم که سوارم کرد.
گفتههای شاکی جدیدی که از دست متهمان فرار کرده بود اطلاعات مهمی در تحقیقات به ماموران داد. این گروگان توانست محل گروگانگیری را به خاطر بسپارد. به این ترتیب ماموران پلیس به انبار صنعتی مورد نظر در جنوب تهران رفتند و دو مرد پاکستانی را بازداشت کردند و یک گروگان را هم که در اسارت آنها بود، نجات دادند. گروگان نجات یافته گفتههای شاکیان قبلی را تکرار کرد و گفت: از خانواده من 1500 دلار اخاذی کردهاند و قرار بود چند روز دیگر آزادم کنند.
در ادامه دو متهم پاکستانی مورد بازجویی قرار گرفتند و دچار ضد و نقیضگویی شدند. سپس ماموران مالک کارگاه را که فردی ایرانی بود شناسایی کردند و با تحقیق از او متوجه شدند این مرد از سال گذشته یک پاکستانی را به کار گرفته که نگهبان انبار بوده است. ماموران رد مرد پاکستانی را زدند و متوجه شدند او به کشورش رفته و به جای خودش دوستش را در کارگاه گذاشته است و او کسی است که با تشکیل باند و با همدستی دو متهم بازداشت شده مهاجران افغان را به بهانه کار در کارگاه صنعتی گروگان گرفته، شکنجه داده و از خانواده آنها اخاذی کرده است. درادامه تحقیقات دو متهم بازداشت شده اعتراف کردند که فقط نقشان نگهبانی از گروگانها بوده و دو متهم فراری که هموطنشان هستند نقشه اخاذی و ربودن و تهیه فیلم از صحنه شکنجه طراحی و اجرا کردهاند.
در حال حاضر بازپرس سهرابی با دستور بازداشت دو متهم دستگیر شده، دستگیری دو متهم متواری را نیز در دستور کار ماموران قرار داد تا آن افراد که از زمستان سال گذشته دست به چنین جرایمی زدهاند دستگیر و دیگر قربانیان احتمالی آنها نیز شناسایی شوند.