نویسنده: استفانی کلینسکی Stefanie Glinski خبرنگار مقیم استانبول
ایران و آمریکا که زمانی متحد هم بودند، چندین دهه است که رابطهای پرتنش را پشت سر گذاشتهاند. انقلاب ایران در سال ۱۹۷۹ نقطه عطفی مهم بود؛ دانشجویان معترض، سفارت آمریکا در تهران را تصرف کردند و بیش از ۵۰ آمریکایی را به مدت ۴۴۴ روز گروگان گرفتند. امروز، ساختمان قدیمی سفارت خانه، موزهای است که با نام "لانه جاسوسی" که به نمایش مشروح شکوه های ایران از ایالات متحده میپردازد. بازدیدکنندگان با دیوارنگاری از مجسمه آزادی با چهرهای اسکلتوار و عبارت "مرگ بر آمریکا" مواجه میشوند.
نگرش ضد آمریکایی منعکس شده در این موزه ریشه در تاریخ دارد: ایالات متحده در برکناری نخست وزیر ایران در سال ۱۹۵۳ نقش داشت، که راه را برای حکومتی به رهبری شاه، محمدرضا پهلوی، هموار کرد؛ کسی که به خاطر سیاست خارجی طرفدار آمریکا و رژیم سرکوبگرش به یاد آورده میشود. پهلوی نیز در سال ۱۹۷۹ سرنگون شد. از زمان انقلاب ایران، تحریمهای بینالمللی سختگیرانه تا حد زیادی کشور را از بازارهای بینالمللی جدا کرده و شکاف میان دو کشور را عمیقتر کرده است.
تهران و واشنگتن اخیراً حتی بیشتر از هم فاصله گرفتهاند. حمایت ایران از روسیه در جنگ اوکراین تنشها را افزایش داده و به تحریمهای گستردهتر غرب منجر شده است. در پاسخ، ایران به سمت اتحادهای غیرغربی که همکاریهای اقتصادی و دیپلماتیک ارائه میدهند، متمایل شده است. تنشها از زمان حمله حماس به اسرائیل در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ نیز افزایش یافته است. ایران اسرائیل را به "نسلکشی در غزه" با حمایت ایالات متحده متهم کرده، در حالی که تهران از حماس و شورشیان حوثی یمن حمایت میکند.
ایران روز جمعه پس از مرگ تراژیک رئیسجمهور ابراهیم رئیسی در سقوط هلیکوپتر در ماه مه، انتخابات ریاستجمهوری غیرمنتظرهای را برگزار خواهد کرد. در همین حال، ایالات متحده با آیندهای نامعلوم روبه روست، زیرا رئیسجمهور جو بایدن و رئیسجمهور سابق دونالد ترامپ برای رویارویی در نوامبر آماده میشوند. روند پیشرفت در روابط ایالات متحده و ایران، در دوره بایدن که ایران را از اولویت خود خارج کرد و در دوران رئیسی که از صَرفِ سرمایه سیاسی برای این موضوع خودداری کرد، متوقف شد. کارشناسان موافقند که انگیزه کمی برای تهران جهت تعامل بیشتر با واشنگتن وجود دارد، اما نتیجه انتخابات در دو کشور میتواند این پویش را تغییر دهد.
از سال ۱۹۷۹، فرصت های مهمی برای همکاری میان ایران و ایالات متحده وجود داشته است، از حمایت لجستیکی ایران از کارزار اولیه ایالات متحده علیه طالبان در افغانستان گرفته تا تبادل موفق زندانیان در سال گذشته که منجر به آزادسازی ۶ میلیارد دلار درآمد نفتی ایران شد. همچنین، اوایل امسال، گزارش شد که ایالات متحده ایران را درباره حمله قریبالوقوع داعش که در نهایت منجر به کشته شدن ۸۴ نفر شد، با خبر کرده است (مقامات ایرانی هرگونه تماس قبل از حمله را تکذیب میکنند).
همچنین، رفتار ایالات متحده موجب دلسردی ایران شده است، از جمله زمانی که ترامپ در سال ۲۰۱۸، تنها سه سال پس از امضای توافق هستهای بین دو کشور، از آن خارج شد و تحریمهای جدیدی را اعمال کرد. تریتا پارسی، یکی از بنیانگذاران و معاون اجرایی مؤسسه کوئینسی برای زمامداری پاسخگو Quincy Institute for Responsible Statecraft، می گوید: "ایالات متحده خود را در موقعیتی قرار داده است که دیگر برای دولت ایران جذاب نیست. ایران تمایلی به تعامل ندارد زیرا قانع نشده که آمریکا قادر به رفع پایدار تحریمها باشد اما در عین حال، بستن در تعامل، بسیار خطرناک است."
تنشهای نوسان دار میان این دو کشور اغلب به رهبری آن دو باز می گردد، اما سوءظن متقابل در درون هر دو دولت ایران و ایالات متحده هم عمیق است. تهران اغلب واشنگتن را در تکاپوی سرنگونی خود می بیند – ترسی که چندان دور از ذهن هم نیست، با توجه به اینکه همسایگانش افغانستان و عراق در دهه ۲۰۰۰ چنین سرنوشتی را تجربه کردند.
"این مهم نیست که چه کسی در کاخ سفید نشسته باشد – این چیزی است که اغلب از سیاستگذاران ایرانی خواهید شنید"، آزاده ضمیریراد، معاون پژوهشی آفریقا و خاورمیانه در مؤسسه آلمانی امور بینالمللی و امنیتی، می گوید: "ترس از اینکه در نهایت، هر رئیسجمهوری در آمریکا به دنبال تغییر رژیم ایران باشد، در سراسر طیف سیاسی ایران، و نه فقط در میان تندروها، مشترک است."
ایران، برای رئیسجمهور سابق ایالات متحده، باراک اوباما، اولویت بالایی بود. تحت رهبری او، ایالات متحده در سال ۲۰۱۵ توافق هستهای، که به طور رسمی به عنوان برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) شناخته میشود، را با رئیسجمهور وقت ایران، حسن روحانی، یک فرد میانه رو، امضا کرد. این توافق برنامههایی را برای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای تشریح میکرد؛ در عوض، ایالات متحده تحریمهای فلجکنندهای را که بر کشور اعمال شده بود، تا حدودی رفع میکرد. تصمیم ناگهانی ترامپ برای خروج از توافق در سال ۲۰۱۸ باعث شد که ایران بار دیگر تواناییهای هستهای خود را گسترش دهد.
پس از انتخاب بایدن، بیش از ۱۵۰ عضو دموکرات کنگره از او خواستند که به توافق بازگردد. او این کار را نکرد و همچنین سرمایه سیاسی لازم برای نزدیک شدن به تهران را صرف نکرد. تریتا پارسی می گوید: "در مورد انتخابات آینده در ایالات متحده، هیچ کدام از نامزدهای ریاست جمهوری گزینه جذابی برای ایران نیستند. بایدن به شدت برای اسرائیل تلاش میکند و نشانهای از تغییر در این رویکرد وجود ندارد. همچنین در حالی که ترامپ ممکن است حتی نوعی توافق را انجام دهد اما غیرقابل پیشبینی و مدیریت ناپذیر تلقی میشود."
صرف نظر از اینکه چه کسی جایگزین رئیسی شود، به نظر نمیرسد هیچ یک از چهرههای سیاسی ایرانی مایل به پذیرفتن ریسک سیاسی نزدیکی با ایالات متحده باشند. تریتا پارسی می گوید: "در حال حاضر شما سیاستمداری مانند روحانی ندارید که مایل به سرمایهگذاری سیاسی در این زمینه باشد." وی می افزاید که سیاستهای روحانی در ابتدا موفقیتآمیز بود و نادرستی رویکرد مخالفانش را ثابت کرد. تهران و واشنگتن توافقی امضا کردند اما سپس مشکلات آغاز شد: اجرای توافق دشوار بود، ترامپ از آن خارج شد و بایدن نیز نتوانست به توافق بازگردد. پارسی می گوید: "امروزه، سیاستمداران ایرانی نمیخواهند سرمایه زیادی را صرف روابط با ایالات متحده کنند."
در عوض، رهبران ایران به طور فزایندهای بر ایجاد روابط با روسیه و چین متمرکز شدهاند. تجارت دو جانبه ایران با چین و روسیه در حال رشد است؛ تجارت نفت خام ایران با چین اکنون روزانه ۱۵۰ میلیون دلار درآمد ایجاد میکند. روسیه و ایران نیز به شرکای نزدیک تجاری و متحدان نظامی تبدیل شدهاند. در خیابانها و کافیشاپهای تهران، اکنون بازدیدکنندگان چینی و روسی بیشتری دیده میشوند و نسبت به گذشته، اروپاییان کمتری حضور دارند.
تا پیش از تهاجم تمام عیار روسیه به اوکراین، ایران بیشترین تحریمها را در جهان داشت. تحریمهای غرب به شدت اقتصاد ایران را تحت تأثیر قرار داده، اما باعث فروپاشی آن نشده است، تا حدی به دلیل همکاری با روسیه و چین. صندوق بینالمللی پول رشد اقتصادی کشور را در سال گذشته ۵.۴ درصد اعلام کرد؛ با این حال، مردم عادی ایران از انزوای کشور رنج میبرند و گاهی به دلیل مشکلات اقتصادی دست به اعتراض میزنند. ایرانیان خواهان رفع تحریمها هستند.
امسال، ایران به همراه چهار عضو جدید دیگر به گروه بریکس (شامل برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی) پیوست و گامی دیگر برای غلبه بر تأثیر تحریمهای ایالات متحده و انزوای بینالمللی برداشت. این اقدام میتواند برخی از مشکلات اقتصادی را کاهش دهد اما همچنین تهدیدی بالقوه برای ایالات متحده به شمار می آید. دانا اشترول Dana Stroul، مدیر پژوهش های موسسه واشنگتن برای سیاست خاور نزدیک، می گوید: "خطر یک محور تجدیدنظرطلب یعنی روسیه – ایران – چین که به چالش کشیدن امنیت و حاکمیت شبکه متحدان و شرکای ایالات متحده بپردازد، یکی از مهمترین و فوریترین اولویتهای امنیتی این قرن است."
با این حال، در میان تنشهای جاری، گفت وگوی محتاطانهای بین ایالات متحده و ایران ادامه دارد. برای هر دو طرف از نظر تاکتیکی و استراتژیکی مهم است که اطمینان حاصل کنند که تشدید تنشهای غیرضروری رخ ندهد. در ۳ ژوئن، علی باقری، وزیر امور خارجه موقت ایران که جایگزین حسین امیرعبداللهیان شده، در یک کنفرانس مطبوعاتی در بیروت اعلام کرد که ایالات متحده و ایران در عمان در حال مذاکره هستند. باقری گفت: "ما همیشه مذاکرات خود را ادامه دادهایم. آنها هرگز متوقف نشدهاند."
منبع:فارن پالسی