جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳
به گزارش صد آنلاین، این متهمان که از پرستار بیمارستان تا وکیل دادگستری هستند به بهانه پخش حلوای نذری وارد خانه مرد تنها شدند و او را به قتل رساندند. اولین برگ از این پرونده با تماس تلفنی همسایه‌ها با پلیس در پوشه زرد رنگ قرار گرفت. آنها اعلام کردند از خانه همسایه‌شان به نام بهنام بوی تعفن می‌آید.
ماموران به خانه آن مرد رفتند و بعد از باز کردن در با جسد بهنام روبه‌رو شدند. وضعیت جسد نشان می‌داد بهنام به قتل رسیده است. ضمن اینکه مرکب روی دستش نشان می‌داد از او اثر انگشت گرفته شده است. به این ترتیب جسد به پزشکی قانونی انتقال یافت و تحقیقات ماموران نیز آغاز شد.
پلیس متوجه شد بهنام درگیر یک معامله 24 میلیارد تومانی بود. بنابراین احتمال اینکه او قربانی پول شده باشد، قوت گرفت. ماموران برای پیدا کردن عاملان قتل بهنام تحقیقات گسترده‌ای انجام دادند و وقتی به بررسی دوربین‌های مداربسته در محل پرداختند، یک سمند سفید را شناسایی کردند که از ۳ روز قبل در همان حوالی رفت و آمد داشت و در چند مرحله یک زن و سه مرد از آن پیاده شده و خانه بهنام را بررسی کرده بودند.
تحقیقات نشان می‌داد آخرین بار سه مرد جوان که ماسک داشتند و زنی که چادر بر سر داشت سراسیمه از خانه بهنام خارج شدند و سوار ماشین محل را ترک کردند. ماموران به بررسی پلاک سمند پرداختند و یک زن جوان به نام فریبا را که وکیل دادگستری بود، بازداشت کردند.
این زن چهار همدستش را که دو برادر و دو پرستار بخش مراقبت‌های ویژه یک بیمارستان خصوصی بودند، لو داد. وی گفت: مدتی قبل مرد پولداری به نام داریوش که تاجر بود و در زمینه توریسم پزشکی فعالیت داشت سراغم آمد. او می‌گفت بیمارانی را از حوزه خلیج فارس به ایران می‌آورد و به بیمارستان معرفی می‌کند و در عوض پورسانت می‌گیرد. او گفت مدتی قبل مبلغ ۲۴ میلیارد تومان را به مردی به نام بهنام داده تا برایش در زمینه تجهیزات پزشکی سرمایه‌گذاری کند، اما او پولش را پس نداده و هیچ مدرکی نیز علیه او ندارد. او از من خواست تا همراه برادرش داوود که دانشجوی رشته حقوق است و دو پرستار بیمارستان به نام‌های نوید و حمید به خانه بهنام برویم و به زور از او سفته بگیریم. ما به آنجا رفتیم اما بهنام تقلا کرد و داوود و نوید دست و دهان او را بستند که موجب مرگش شد.
با اعتراف این وکیل، سایر متهمان شناسایی و بازداشت شدند. این همه ماجرا نبود و ماموران فهمیدند یک مامور رده پایین پلیس به نام شاهین نیز در مخدوش کردن پلاک ماشین همکاری داشته است که او را نیز شناسایی و بازداشت کردند.
در نهایت پرونده تکمیل و برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد. در ابتدای جلسه نماینده دادستان کیفرخواست را خواند و برای داوود و نوید به اتهام مشارکت در قتل و برای داریوش و حمید و فریبا به اتهام معاونت در قتل و برای شاهین به اتهام اخفای ادله جرم اشد مجازات خواست.
سپس مادر قربانی در جایگاه ویژه ایستاد و درخواست قصاص را مطرح کرد. وی گفت: حاضر به گذشت نیستم و حاضرم تفاضل دیه را بدهم تا متهمان اصلی پرونده قصاص شوند و سایرین به اشد مجازات برسند. بهنام تنها فرزند من بود و عاملان قتل او باید قصاص شوند. هیچ پولی من را آرام نمی‌کند.
سپس داوود در جایگاه قرار گرفت و گفت: من دانشجوی رشته حقوق هستم. برادرم داریوش تور گردشگری پزشکی دارد و در این زمینه گردشگران را به بیمارستان‌های ایران معرفی می‌کند. او از مدتی قبل در بیمارستان با بهنام که مرد پولداری بود آشنا شد. بهنام با حرف‌هایش برادرم را فریب داد و داریوش مبلغ ۲۴ میلیارد تومان پول به او پرداخت. برادرم ۶ میلیارد را نقدی و باقی را چک به او داد. بهنام قرار بود در زمینه تجهیزات پزشکی برای برادرم سرمایه‌گذاری کند و سود خوبی به او بدهد. اما بهنام به قولش عمل نکرد. او پول برادرم را پس نمی‌داد. برادرم هم مدرکی علیه او نداشت. به همین خاطر ما تصمیم گرفتیم به خانه او برویم و مدرکی از او بگیریم تا بتوانیم پول برادرم را پس بگیریم. من و برادرم به همراه که نوید و حمید از پرستاران بیمارستان بودند و فریبا که وکیل بود، مقابل خانه بهنام رفتیم. فریبا طبق نقشه سینی حلوایی در دست گرفت و به بهانه نذری حلوا مقابل خانه بهنام رفت. به محض اینکه بهنام در را باز کردم همگی وارد شدیم. ما با خودمان سفته برده بودیم تا بهنام آنها را امضا کند. اما او تقلا کرد و همین تقلا موجب مرگش شد.
سپس سایر متهمان در جایگاه قرار گرفتند و دفاعیات خود را مطرح کردند. در پایان جلسه رسیدگی هیات قضات وارد شور شدند و با توجه به مدرک‌های موجود در پرونده داوود را به اتهام قتل عمد به قصاص، برای مشارکت در اخذ سند به عنف و سرقت و حمل شوکر بدون مجوز به 13 سال زندان و 30 ضربه شلاق محکوم کردند.
نوید به عنوان متهم ردیف دوم به اتهام معاونت در قتل و مشارکت در اخذ سند به عنف به 25 سال حبس و 74 ضربه شلاق محکوم شد.
داریوش نیز به 25 سال حبس به خاطر سرقت و معاونت در قتل محکوم شد. حمید نیز به 15 سال حبس و 2 سال تبعید به شهرستان نیکشهر محکوم شد. قضات دادگاه فریبا را نیز به 11 سال حبس به خاطر معاونت در قتل و مشارکت در اخذ سند به عنف و 20 ضربه شلاق محکوم کردند. شاهین هم به خاطر در اختیار گذاشتن پلاک های سرقتی به 91 روز حبس تعزیری محکوم شد.
با اعتراض متهمان پرونده به دیوان عالی کشور رفت و رای صادره مورد اعتراض قرار گرفت. در جلسه رسیدگی که برای بار دوم برگزار شده بود متهمان دوباره یک به یک در جایگاه قرار گرفتند. آنها دوباره از خود دفاع کردند.
داوود گفت: خانم وکیلی که حالا متهم پرونده است به ما گفت برای اینکه بتوانیم به پولمان برسیم باید چند برابر اموالمان سفته بگیریم و ما هم به همین خاطر وارد خانه بهنام شدیم چون بهنام به ما مدرکی نمی‌داد برای همین به زور وارد خانه‌اش شدیم و اصلا هم قصد قتل نداشتیم. بهنام مقاومت کرد و درگیری بین ما بالا گرفت. ما می‌خواستیم سفته را بگیریم و بعد از خانه خارج شویم که درگیری بالا گرفت.
سپس دیگر متهمان در جایگاه قرار گرفتند و جزئیات را توضیح دادند در پایان هیات قضات برای تصمیم‌گیری وارد شور شدند.