۳۰ خرداد ۱۴۰۳ - ۱۴:۴۵
بازدید:۴۶۱
صد انلاین | سارقانی مسلح و خطرناک هستند. خودشان می‌گویند برای تهدید اسلحه حمل می‌کردند اما کلکسیونی از جرایم را در پرونده دارند و در سه استان البرز، قزوین و تهران دست به سرقت می‌زدند. در ادامه گفت‌وگوی جام جم با سرکرده این باند سارقان مسلح را می‌خوانید.‌
کد خبر : ۹۳۳۵۱

به گزارش صد آنلاین ، سارقانی مسلح و خطرناک هستند. خودشان می‌گویند برای تهدید اسلحه حمل می‌کردند اما کلکسیونی از جرایم را در پرونده دارند و در سه استان البرز، قزوین و تهران دست به سرقت می‌زدند. در ادامه گفت‌وگوی جام جم با سرکرده این باند سارقان مسلح را می‌خوانید.‌

 

 

 

 

 

 

*سرقت مسلحانه و سرقت خودرو. دو جرم را همزمان مرتکب شدی؟

 

خودروها را سرقت می‌کردیم تا با تغییر پلاک و نوع خودرو بتوانیم افراد را به عنوان مسافر سوار و مسلحانه از آنها اخاذی کنیم.

*بیشتر توضیح بده

ما در تهران، قزوین و البرز پس از سرقت خودروهای پژو و پراید را به مخفیگاه‌مان می‌بردیم و پلاک‌ها را جا‌به‌جا می‌کردیم تا شناسایی نشویم. بعد هم با خودروهای دزدی از مسافران سرقت مسلحانه می‌کردیم.

*چند خودرو سرقت کردید؟

۹ خودرو در سه استان.

*همدست داری؟

سه نفر که از دوستانم هستند. با هم در زندان یا محله آشنا شدیم و تصمیم گرفتیم باند سرقت تشکیل دهیم.

*سابقه داری؟

چند فقره سابقه سرقت و زورگیری با سلاح سرد دارم.

*بعد از سرقت‌، خودروها را چه می‌کردید؟

به یک مالخر می‌فروختیم که ردی از ما باقی نماند.

*پس چرا از مخفیگاه‌تان ۹ خودرو کشف شد؟

اینها را تازه سرقت کرده بودیم، قبلی‌ها را بعد از یکی دو سرقت مسلحانه رد می‌کردیم تا دردسر نشود. اینها را هم قرار بود به مالخر بدهیم که دستگیر شدیم.

*متاهلی؟

شناسنامه‌ای بله. زن و بچه‌ام وقتی داخل خلاف افتادم، مرا ترک کردند.

*اسلحه را از کجا آوردید؟

۳۰میلیون دادیم و اسلحه و چندین فشنگ خریدیم. اسلحه را شریکی خریدیم.

*بیشتر کجا سرقت می‌کردید؟

داخل استان البرز و بین شهرها بیشتر ساوجبلاغ، البته در کرج و فردیس هم سرقت داشتیم.

*کجا دستگیر شدید؟

بعد از سرقت همگی رفتیم خانه من در شهر مهستان که نیمه شب پلیس بالای سرمان آمد و دستگیر شدیم.

*از سرقت‌های مسلحانه چیزی نگفتی.

با خودروهای سرقتی پلاک تعویضی، در سطح  شهر ساوجبلاغ می‌چرخیدیم و اگر سوژه مناسبی می‌دیدیم به عنوان مسافر سوارش می‌کردیم. بعد با تهدید اسلحه حسابش را خالی می‌کردیم. مواقعی هم که امکان سوار کردن طعمه نبود، در مناطق خلوت از ماشین پیاده می‌شدیم و با تهدید اسلحه و ضرب و شتم او اموال با ارزش طعمه را سرقت می‌کردیم..

*چند فقره اخاذی انجام دادید؟

زیاد بود، تعدادش یادم نیست.

*چقدر گیرت آمد؟

۹۰ میلیون تومان.

*​​​​​​​ارزشش را داشت؟

خیر، ولی از بی‌پولی خسته شده بودم. سرقت تنها کار و راه ماست.

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
لینک کپی شد
اشتراک گذاری:
ارسال نظر
پربیننده‌ها پربحث‌ها