به گزارش صد آنلاین ، مدتی قبل شاهد استعفای بنی گانتس (وزیر جنگ سابق رژیم اشغالگر قدس) از کابینه جنگی این رژیم بودهایم. رویدادی که در ادامه با استعفای دو تن دیگر از اعضای کابینه جنگی رژیم صهیونیستی نیز همراه شده است. وی پیشتر هشدار داده بود که نتانیاهو بایستی تا تاریخ ۱۰ ژوئن، چشم اندازهای روشن و معناداری را در مورد مدیریت جنگ غزه و آینده این جنگ ارائه کند.
با این حال، انفعال نتانیاهو و متحدانش در این رایطه سبب شده تا بنی گانتس در موعد مقرر استعفا دهد و البته که خواستار استعفای دولت نتانیاهو از قدرت نیز شود. در این چهارچوب، یائیر لاپید (رهبر جریان اپوزیسیون اسرائیل) نیز در موضع گیری از همگان خواسته تا دست به دست هم دهند و موجب سقوط دولت نتانیاهو شوند. در حقیقت، یائیر لاپید تاکید کرده که سقوط دولت نتانیاهو تنها راهحل برای فرار از بحرانهایی است که از همه سو به رژیم اشغالگر قدس هجوم آوردهاند.
از این رو، ایلنا در گفتگو با «محمود حسن» نویسنده و تحلیلگر مصریِ عرصه سیاست بین الملل، به واکاوی چند علامت سوال مهم در بحبوحه تداوم یافتن جنگ غزه و اوج گیری بحرانهای داخلی علیه رژیم صهیونیستی پرداخته است.
مشروح گفتگو با محمود حسن را در ادامه میخوانید.
اخیرا شاهد استعفای بنی گانتس وزیر جنگ اسبق رژیم صهیونیستی و البته عضو کابینه جنگی اسرائیل از این کابینه بودهایم. رویدادی که با بازتابهای گسترده بین المللی نیز همراه شده است. تحلیل شما از این مساله چیست؟
بنی گانتس پیشتر به نتانیاهو هشدار داده بود که باید تا تاریخ ۱۰ ژوئن، تکلیف جنگ غزه را روشن کند. استدلال اصلی وزیر جنگ سابق اسرائیل این است که نتانیاهو و طیف افراطیون متحدش هیچ درکی از روند جاری در جنگ غزه و چشم اندازهای آتی آن ندارند و عملا جنگ غزه را به مثابه یک رویداد سیاسی و بازی شخصی برای خود مینگرند. مسالهای که به هیچ عنوان در راستای منافع رژیم اشغالگر قدس قرار ندارد.
از این رو، بنی گانتس با قرار دادن یک ضرب الاجل خواست تا نتانیاهو و متحدانش را از این موضع خارج کند. با این حال، هیچ تغییری حادث نشد و نه فقط بنی گانتس، بلکه دو تن دیگر از اعضای کابینه جنگی اسرائیل یعنی ژنرال گادی آیزنکوت و همچنین حیلی تروبیر نیز از سمت خود در این کابینه استعفا دادهاند. روندی که به نظر میرسد همچنان ادامهدار باشد و بحرانهای بیشتر و بیشتری را علیه صهیونیستها نوید میدهد.
نشریه «فارِن افرز» به تازگی در گزارشی تاکید کرده که صهیونیستها در حال از دست دادن دولت آمریکا نیز هستند. به بیان سادهتر، رویهها و رفتارهای نتانیاهو و متحدانش در قدرت موجب شده تا در روابط آنها با واشنگتن نیز شکافهای جدی ایجاد شود. تحلیل شما از این مساله چیست؟
آمریکا و رژیم اسرائیل همواره عادت داشتند تا اختلافات اینچنینیِ خود را در پشت پرده پنهان کنند. با این حال، اکنون شرایط تا حد زیادی فرق کرده و میبینیم که چون نمیتوانند اختلافات پشت پرده خود را حل کنند، این اختلافات به عرصه عمومی کشیده میشود و همه آن را به عینه میبینند. به طور خاص، سنتا روابط رژیم اشغالگر قدس و دولت آمریکا در قالب دوستی راهبردی تعریف میشد، اما اکنون تغییر شکل داده و به منازعه دائمی و همیشگی تبدیل شده است.
گویی دو طرف صرفا به دلیل برخی منافع مشترک است که با یکدیگر همکاری دارند. نتانیاهو اخیرا به بایدن طعنه زده که اسرائیل، تابع محض آمریکا نیست و بایدن نیز به طعنه گفته است که جنگ غزه صرفا در راستای اهداف و منافع طیفهایی خاص در اسرائیل، در حال فرسایشی شدن و طولانی شدن است. نتانیاهو و رژیم اشغالگر قدس نه تنها نتوانستند جنگ غزه را در مسیری که مطلوب خودشان و البته قدرتهای غربی نظیر آمریکا است، مدیریت کنند بلکه با توجه به جنایات خود علیه مردم فلسطین، هزینهزاییهای قابل توجهی را برای کنشگری نظیر دولت آمریکا در عرصه بین المللی هم داشتهاند.
در این فضا، هرچه واشنگتن به اسرائیل امتیاز داده و در برابر اقدامات آن سکوت کرده، تل آویو به هیچ عنوان نشانهای از گوش دادن به برخی توصیههای دولت آمریکا از خود نشان نداده است. مسالهای که موجب اعتراض واشنگتن شده و سطح شکافها میان آمریکا و رژیم اشغالگر اسرائیل را به نحو قابل ملاحظهای افزایش داده است. شاید عینیترین نمود این مساله را بتوان در قالب پیشنهاد صلحی که اخیرا جو بایدن با محوریت خاتمهدادن به جنگ غزه مطرح کرده، مشاهد کرد.
کمی در رابطه با این مساله توضیح دهید.
بایدن یک پیشنهاد جهت برقراری آتش بس در قالب جنگ غزه مطرح کرده که سه مرحلهای است و بر پایان دادن به این جنگ اشاره دارد. نتانیاهو در شرایط کنونی با دو گزینه رو به رو است. اگر این یپشنهاد را بپذیرد، احتمال اینکه متحدان افراطیاش از چهارچوب دولت ائتلافی او خارج شوند و موجب سقوط این دولت شوند، بسیار زیاد است. مسالهای که در نهایت میتواند به مرگ و سقوط سیاسی خودِ نتانیاهو نیز ختم شود. اگر هم پیشنهاد آتشبس بایدن را نپذیرد، این موضوع میتواند به شکافهای میان آمریکا و اسرائیل در بحبوحه جنگ غزه بیفزاید و آنها را تعمیق کند.
با این حال، باید توجه داشته باشیم که اسرائیل بدون حمایتهای سیاسی، مالی و تسلیحاتی آمریکا در بحبوحه جنگ غزه و حتی در شرایط عادی، با چالشهای جدی برای تداوم حیات خود رو به رو است. اساسا به همین دلیل هم است که میبینیم نتانیاهو به ابتکار آتش بس بایدن یک جواب مثبتِ مبهم داده است.
به نظر شما تا چه حد احتمال دارد که شاهد وقوع یک دومینو از استعفاها در میان چهرهها و مقامهای رژیم اشغالگر قدس باشیم؟
یکی از ترسها و دلنگرانیهای جدی نتانیاهو در بحث استعفای ۳ تن از اعضای کابینه جنگی اسرائیل نیز دقیقا همین مساله است. با این حال، باید توجه داشته باشیم که سیاست سانسور شدید در اراضی اشغالی یک سیاست دیرینه و البته نهادینه است. افشای واقعیتها در اراضی اشغالی در شرایط بحرانی فعلی این رژیم، با مجازاتهای سنگینی همراه است. از این منظر، باید توجه داشته باشیم که اختلافات داخلی در عمق اراضی اشغالی که منجر به استعفای برخی مقامهای صهیونیست شده، به هیچ عنوان پدیدهای نیست که صرفا محدود به دوران جنگ غزه باشد.
پیش از این دوره نیز به دلیل اقدامات و سیاستهای نتانیاهو و متحدان افراطیاش در قدرت، شاهد اوج گیری اعتراضات علیه آنها بودیم. از این منظر، هیچ بعید نیست که حتی همین حالا نیز استعفاهای زیادی در عمق اراضی اشغالی در میان مسولان نظامی و سیاسی اسرائیلی انجام گرفته باشد اما آنها رسانهای نشده باشند. در عین حال، به طور کلی چشم اندازهای مرتبط با اسرائیل و آینده کنشگری آن در قال جنگ غزه روشن نیستند. این همان مسالهای است که هم تحلیلگران صهیونیست و هم غیراسرائیلی مدام به آن اشاره دارند.
در همان مقاله اخیر نشریه فارن افرز که پیشتر هم اشاره شد، به خوبی به این مساله اشاره شده که حتی اگر نتانیاهو بتواند دولت بایدن را در مساله جنگ غزه اقناع کند، وقتی بخواهد وارد معادلات مطرح در مورد چشماندازهای آتی جنگ غزه شود، چیزی جز شکست انتظار او را نمیکشد. معادلهای که صهیونیستها به خوبی از آن آگاهی دارند.