به گزارش صد انلاین ، محمود پس از 13 سال زندگی مشترک با همسرش تصمیم گرفته از او جدا شود. این زوج هر دو کارمند هستند و رضایت نسبی درباره طلاق دارند. محمود درباره علت جدایی برای توضیح میدهد.
*چه مدتی است که تصمیم به طلاق گرفتید؟
ما 13 سال با هم زندگی کردیم. یک دختر داریم که حالا تقریبا به سن نوجوانی رسیده است و چون او بزرگ شده ما تصمیم به طلاق گرفتیم.
*چرا قصد جدایی دارید؟
راستش من و فهمیه از اول برای هم نبودیم. ما با تصمیم والدینمان ازدواج کردیم. یک ازدواج کاملا سنتی بود. پدر و مادرم فهیمه را پیشنهاد دادند. به خواستگاری رفتیم و آنها هم قبول کردند. بعد از ازدواج فهمیدم فهیمه هم همینطور است. او هم با علاقه با من ازدواج نکرده و چون خواست پدر و مادرش بود با من ازدواج کرد.
*اختلاف دارید؟
مشکل اصلی ما همین است که هیچ وقت در زندگی اختلافی نداشتیم. اصلا زندگی ما در سکوت برگزار میشود.
*یعنی چه؟ هیچ وقت سر هیچ موضوعی اختلاف ندارید؟
فهیمه هیچ وقت با من حرف نمیزند. ما کلا بجز در مواقع ضروری با هم صحبت نمیکنیم. با اینکه دخترمان را عاشقانه دوست داریم؛ اما حتی این بچه هم نتوانست باعث ایجاد صمیمیت ببین ما شود.
*حالا چرا تصمیم به طلاق گرفتهاید؟
در این سالها اتفاقات زیادی افتاد. من و فهیمه، هر دو پدرمان را از دست دادیم و بچهمان هم برگ شده و حالا تصمیم گرفتهایم از هم جدا شویم. ما وارد میانسالی شدهایم. زندگی که بدون صمیمت و هیچ حس خاصی باشد برای هر دوی ما خوب نیست.
*همسرت هم موافق است؟
وقتی به او گفتم بیا جدا شویم بدون هیچ حرفی قبول کرد. او همه کارهای انتقالیاش را انجام داد و ماه آینده به اراک میرود تا در آنجا کار کند. او حتی به من نگفت درخواست انتقالی کرده است. فقط برگه به من داد که موافقتم را اعلام کنم و من هم این کار را کردم.
*تکلیف دخترتان چه میشود؟
تصمیمگیری را به عهده خودش گذاشتهایم. قرار شد هر جا دوست دارد زندگی کند. ما هر دو آمادگی مراقبت از او را داریم.
*مهریه را چه کردی؟
وقتی صحبت از طلاق شد فهیمه گفت مهریه نمیخواهد. او 500 سکه طلا مهریه دارد که از آن گذشت. البته من به او مقداری پول بابت همه هزینههایی که در زندگی مشترکمان کرده پرداخت کردم و شنیدم که در اراک هم خانه کوچکی خریده است. فهیمه زنی است که از پس زندگی خودش برمیآید.