به گزارش صد انلاین ، متهم این پرونده قتل که اکنون در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار دارد در اظهارات اولیه خود گفته است قصد قتل نداشته اما مقتول قصد فرار داشته و ناچار شده دست خود را به خونش آلوده کند.
در این پرونده جنایی جوان ۳۴ سالهای که ایرانی است کارگر ۲۵ ساله افغانستانی مغازه خانوادگیشان را به قتل رساند.
وقوع این قتل شب گذشته از سوی ماموران کلانتری به بازپرس کشیک قتل پایتخت اعلام شد. ماموران کلانتری در مورد این قتل به بازپرس حسین گودرزی گفتند: مقتول مردی ۲۵ ساله و از اتباع کشور افغانستان است که در یکی از خیابانهای جنوب تهران به قتل رسیده است.
به این ترتیب بازپرس شعبه ششم دادسرای امور جنایی تهران و کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی راهی محل شدند. متهم که در اختیار ماموران کلانتری قرار داشت در اظهارات اولیه، خود را گودرز ۳۴ ساله معرفی کرد و گفت: من و خانوادهام صاحبان یک مغازه خانوادگی هستیم و مقتول دو سالی بود که در مغازه ما کار میکرد. خانه ما نزدیک مغازه است و چند روز قبل که من اجناسی را به او داده بودم تا به خانهمان ببرد همسایهها گفتند او را دیدهاند که هراسان از خانه ما خارج شده است. چیزی به او نگفتم و این در حالی بود که دقیقا از همان روز در خانه متوجه تغییر رفتار خواهرم شدم. او خیلی به هم ریخته بود و از اتاقش بیرون نمیآمد. به هر شیوهای بود از خواهرم خواستم با من صحبت کند و بگوید چه شده است. آن موقع بود که دلیل هراسان بودن کارگرمان را متوجه شدم. خواهرم گفت کارگر که برای تحویل اجناس به خانه رفته، به او تجاوز کرده است.
این متهم ادامه داد: خواهرم گفت روزی که کارگر برای تحویل وسیلهها به خانه آنها رفت، دستش را جلوی دهان او گرفت و تجاوز کرد. بعد هم با تهدید اینکه اگر به کسی بگوید خودش و ما را میکشد او را وادار به سکوت کرد. خواهرم خیلی گریه کرد و وقتی فهمیدم چه شده خون جلوی چشم را گرفت، اما به بقیه برادرانم چیزی نگفتم و به فکر راه چاره بودم. دست آخر تصمیم گرفتم شکایت کنیم و او را تحویل پلیس دهیم. چون فهمیدم مجازات کاری که او با خواهرم کرده اعدام است، به همین خاطر میخواستم او دستگیر شود. در فکر این بودم که چطور کارگرمان را تحویل بدهم که خودش پیش من آمد و گفت پدرش سکته کرده و میخواهد تسویه حساب کند و برود. او میخواست فرار کند تا برایش دردسر نشود، اما من باز هم به رویش نیاوردم و گفتم ماهی ۱۵ میلیون حقوق گرفتهای و طلب نداری. بعد هم گفتم اگر مشکل داری بیا برویم کلانتری. او با من درگیر شد و میخواست فرار کند. به هر زوری بود او را سوار ماشین کردم اما در راه باز هم میخواست فرار کند که افتادم دنبالش و با چاقویی که به خاطر کارم همراهم است او را زدم. عصبانی شده بودم و خون جلوی چشمم را گرفته بود. او را زدم تا فرار نکند، اما نمیخواستم او را بکشم.
در پی این اظهارات متهم، بازپرس جنایی او را در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار داد و جسد نیز برای آزمایشهای دقیق به پزشکی قانونی منتقل شد.