آخرین اخبار
۲۷ فروردين ۱۴۰۳ - ۱۱:۳۵
بازدید:۲۴۹
صد آنلاین | پروانه می‌گوید شوهرش سال‌ها قبل خانه را ترک کرده و او حالا می‌خواهد رسما از او طلاق بگیرد. این زن که زندگی سختی داشته از روزهایی می‌گوید که از بچه‌هایش به سختی مراقبت می‌کرد. پروانه برای اعتمادآنلاین از زندگی‌اش می‌گوید.
کد خبر : ۸۰۹۶۴

به گزارش صد آنلاین ، پروانه می‌گوید شوهرش سال‌ها قبل خانه را ترک کرده و او حالا می‌خواهد رسما از او طلاق بگیرد. این زن که زندگی سختی داشته از روزهایی می‌گوید که از بچه‌هایش به سختی مراقبت می‌کرد. پروانه برای اعتمادآنلاین از زندگی‌اش می‌گوید.

 

 

 

 

 


*چند سال است با همسرت زندگی می‌کنی؟

 

 

 

شوهرم 12 سال قبل با من ازدواج کرد؛ اما 5 سال پیش خانه را ترک کرد و دیگر نیامد.

*یعنی 5 سال است بدون همسرت زندگی می‌کنی؟ چرا در این مدت درخواست طلاق نکردی؟

5 سال قبل شوهرم گفت تحمل زندگی را ندارد و رفت. من دو دختر دارم. آنها دوقلو هستند. بچه‌ها 5 ساله بودند که پدرشان رفت و حالا دارند نوجوان می‌شوند.

*چرا شوهرت خانه را ترک کرد؟

او گفت نمی‌تواند مسئولیت زندگی را قبول کند. سرکار نمی‌رفت. اگر پدر و مادرش پول می‌دادند، ما خرجی داشتیم و اگر نمی‌دادند، پول نداشتیم. آنها می‌گفتند خودتان مسئولیت زندگی را قبول کنید. شوهرم هم قبول نمی‌کرد. من دو بچه داشتم و نمی‌توانستم سر کار بروم.

*خبر داشتی شوهرت کجا رفته ‌است؟

خانواده‌اش می‌گفتند به یونان رفته، بعد گفتند به آلمان رفته و بعد هم دیگر جواب تماس‌های من را ندادند.

*در این مدت چه کسی هزینه زندگی‌تان را تامین می‌کرد؟

من روزهای بسیار سختی را تحمل کردم. حتی پول نداشتم قبض برق خانه را بدهم و این خیلی برایم اذیت‌کننده بود. خرج بچه‌ها را به سختی جور می‌کردم و بعضی وقت‌ها هم همسایه‌ها کمک می‌کردند.

*خودت خانواده نداشتی؟

سال‌ها قبل وقتی من بچه بودم پدر و مادرم از هم جدا شدند. گاهی در خانه پدرم و گاهی در خانه مادرم بودند. آنها هم هیچ کمکی به من نکردند. حتی در ازدواجم نقشی نداشتند.

*چطور با همسرت آشنا شدی؟

ما در خیابان با هم آشنا شدیم. مدتی با هم دوست بودیم و بعد ازدواج کردیم.

*حالا وضع زندگی‌ات چطور است؟

من بعد از مدت‌ها سختی تصمیم گرفتم کار خانگی شروع کنم. با کارهایی مثل سرخ کردن سبزی و پیاز و بادمجان زندگی‌‌ام را می‌گذارندم. فقط یک خانه داشتم که متعلق به شوهرم بود و آن را از ما پس نگرفت. با کار خانگی توانستم کم کم پول دربیاورم و بعد که بچه‌ها بزرگتر شدند بیشتر توانستم کار بکنم. وضع زندگی خیلی خوب نیست اما حالا در حدی که خرجی خودم و بچه‌ها را بدهم پول درمی‌آورم.

*چرا بعد از 5 سال تصمیم به طلاق گرفتی؟

از طلاق می‌ترسیدم، چون فکر می‌کردم بچه‌هایم بدبخت می‌شوند. در حالیکه بچه‌هایم 5 سال است پدر ندارند و من تنهایی آنها را بزرگ می‌کنم. شوهرم جایی در زندگی من و بچه‌ها ندارد. می‌خواهم اسمش هم از شناسنامه‌ام پاک شود.

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
لینک کپی شد
اشتراک گذاری:
برچسب ها :
ارسال نظر
تازه‌ها
پربیننده‌ها پربحث‌ها