«علی صیاد شیرازی» چهارم خرداد سال ۱۳۲۳ در کوچه یخدان روستای «کبودگنبد» از توابع شهرستان «درگز» متولد شد. «علی» اولین فرزند مادرش «شهربانو» و پدرش «زیاد» بود. زیاد فرزند «صیاد» از عشایر فارس بود که به استخدام ژاندارمری درآمد و در نهایت به ارتش منتقل شد. «زیاد» دارای جذبهای خاص بود؛ بههمین دلیل علی نیز تحت تأثیر پدر، از دوران کودکی به ارتش علاقهمند شد.
شرایط شغلی پدر منجر به کوچ از شهری به شهر دیگر شده بود؛ بنابراین علی زندگی در شهرهای مشهد، گرگان، شاهرود، آمل، گنبد و سرانجام گرگان را تجربه کرد. تحصیلات ابتدایی را در دبستان «منوچهری» گرگان، دوره متوسطه را تا سال سوم در دبیرستان «هدایت» و «فخرالدین اسعد گرگانی» در شهرهای شاهرود و گرگان سپری کرد. سال بعد «زیاد» را بهدلیل توهین به خاندان پهلوی و شخص شاه زندانی و سپس از ارتش اخراج کردند؛ بههمین دلیل خانواده دچار ناراحتیهای فراوان مالی و حتی روحی شدند. مادرش به دادخواهی به تهران و نزد مسئولین نیروی زمینی رفت. تلاشهای مادر منجر به آزادی پدر از زندان شد؛ البته پدر دیگر شغلی نداشت؛ لذا با کمک دوستانش فروشگاه پادگان را اجاره کرد تا درآمدی داشته باشد.
شهید صیاد شیرازی سال ۱۳۴۰ برای ادامه تحصیل به تهران آمد و سال ششم متوسطه را در تهران گذراند. دیپلم متوسطه را در دبیرستان «امیرکبیر» تهران در رشته ریاضی و در خرداد سال ۱۳۴۲ اخذ کرد. وی سال ۱۳۴۳ در آزمون ورودی دانشکده افسری شرکت کرد و پذیرفته شد و بعد از سه سال تحصیل - در مهر سال ۱۳۴۶- با درجه ستوان دومی و با رسته توپخانه فارغالتحصیل شد. پس از فراغت از تحصیل در شیراز دورههای رنجر و چتربازی را با رتبه اول طی کرد. بعد از آن در اصفهان دوره رسته توپخانه را با رتبه عالی پشت سر گذاشت.
** ورود به ارتش
شهید صیاد شیرازی از سال ۱۳۴۸ به لشکر زرهی تبریز پیوست و خدمت رسمی خود را در نیروی زمینی ارتش آغاز کرد. اولین مسئولیت وی افسر دیدهبان توپخانه و معاون آتشبار بود؛ بهدلیل دارا بودن ویژگیهای خاص، مورد عنایت فرماندهان قرار گرفت. از جمله اینکه سپهبد یوسفی - فرمانده لشکر تبریز - به او علاقهمند بود. در پایان ۹ ماه حضور وی در تبریز، لشکر مزبور منحل شد، علت اصلی آن فرماندهی لشکر بود که به قول شهید صیاد شیرازی: «فرمانده محکمی که نه اعلیحضرت میگفت و نه هیچی».
انحلال لشکر تبریز در اسفند سال ۱۳۴۹ منجر به انتقال صیاد شیرازی به لشکر ۸۱ زرهی کرمانشاه شد؛ بنابراین وی در گردان ۳۱۷ توپخانه بهعنوان فرمانده آتشبار مشغول به خدمت شد. در سال ۱۳۵۰ برای سپری کردن دوره آموزش زبان انگلیسی به تهران آمد و با توجه به موفقیت در دوره، بهعنوان استاد زبان انگلیسی معرفی شد.
شهید صیاد شیرازی تصمیم گرفت با دختر عمویش «عفت شجاع» ازدواج کند اما بهدلیل اینکه عمویش «محمود» از مخالفان شاه بود، ارتش با این ازدواج موافقت نکرد؛ اما سرانجام در اثر اصرار او، ارتش با این وصلت موافقت کرد و وی در همان سال اقامت در کرمانشاه یعنی ۱۳۵۰ با دخترعموی خود ازدواج کرد.
** اعزام به آمریکا
شهید صیاد شیرازی در آزمون اعزام به خارج دانشآموختگان دانشکده افسری که سال ۱۳۵۱ برگزار شد، شرکت کرد و پس از قبولی برای تکمیل تخصص توپخانه به آمریکا اعزام شد. دوره سهماهه تخصص «هواسنجی بالستیک» را در شهر «فورت سیل» ایالت «اوکلاهاما» با نمره عالی و احراز رتبه اول از میان ۲۰ افسر آمریکایی و ایرانی به پایان رساند. در اواخر سال ۱۳۵۲ به ایران بازگشت و به اصفهان منتقل و در دانشکده توپخانه مشغول تدریس شد. در کنار انجام وظایف نظامی و شغلی، مدتی هم به تدریس زبان انگلیسی به طلاب حوزه علمیه «حاج حسن امامی» پرداخت.
** فعالیتهای انقلابی
وسعت نگاه و تشخیص صیاد شیرازی فقط در امور نظامی نبود؛ بلکه وی در امور مذهبی و سیاسی نیز دارای تشخیص و بصیرت بود؛ لذا حضور وی در اصفهان، منجر به تعامل با دوستان انقلابی شد. وی در نامهای که برای سرگرد «محمدمهدی کتیبه» ارسال کرد، این جمله را نوشت: «در مورد برنامههای مذهبی به حمدالله پیش میرویم مخصوصاً در آن قسمت که میدانید».
این جملات منجر به افزایش حساسیت ضداطلاعات ارتش شد. از آن پس وی تحت مراقبت بیشتر قرار گرفت. آنها پس از تحقیق و مراقبت پیدرپی، او را «متعصب مذهبی» معرفی کردند و او را بیشازپیش تحت نظر قرار دادند. ممانعت از اعزام شهید صیاد شیرازی به دوره عالی رستهای خارج کشور هم منجر به گله و شکایت صیاد شیرازی از بیعدالتی رژیم پهلوی شد. وی در کلاس درس به شاگردان خود، این نکته را مطرح میکرد و سعی در اطلاعرسانی به شاگردانش داشت تا وجدانهای بیدار دانشجویان را نسبت به ظلم و ستم دستگاه حاکم معطوف کند.
افراد مختلف مأمور مراقبت و تحتنظر قرار دادن وی شدند که در ادامه مطالب به گزارشهای آنها اشاره خواهد شد. همراهی وی با شهیدان کلاهدوز، اقاربپرست و... که عضو گروه مخفی انقلابیون ارتش بودند، از جمله فعالیتهای سیاسی صیاد شیرازی در اصفهان محسوب میشود.
از جمله ویژگیهای حرکت انقلابی صیاد شیرازی، کار تشکیلاتی و گروهی بود. وی با تشکیل گروههای مختلف انقلابی سعی در گسترش نفوذ انقلاب در ارتش داشت. یکی از این گروهها، متشکل از شهید صیاد شیرازی، سروان سید حسام هاشمی و سروان صادقی گویا بود. سید حسام هاشمی که نخستینبار در زمان طی دوره عالی رستهای، در مرکز توپخانه اصفهان با شهید صیاد شیرازی آشنا شد، از سفر همراه با شهید صیاد شیرازی به مشهد برای جذب بیشتر نیروهای انقلابی چنین گفت: «بعد از انقلاب، انجمن اسلامی مرکز توپخانه اصفهان را تأسیس کرد و با گروههای ۴۴ و ۵۵ توپخانه اصفهان و هوانیروز و پایگاه هشتم شکاری اصفهان، ارتباط برقرار کرد و تشکیلات مذهبی این پادگانها را هدایت میکرد».
در جلسهای که برای انتخاب مسئولین انجمنهای اسلامی خارج از تهران با حضور همه مسئولین انجمنهای اسلامی پادگانهای خارج تهران برگزار شد، صیاد شیرازی بالاترین رأی را کسب کرد و پس از وی سید حسام هاشمی به عنوان نفر دوم برگزیده شد. صیاد شیرازی علاوه بر همرزمان انقلابی ارتشی، با چهرههای انقلابی نظیر شهید حسن آیت در ارتباط بود.
مخالفتهای او با سیاستهای حکومت پهلوی منجر به ایجاد بدبینی امنیتی از سوی نهادهای اطلاعاتی ارتش به وی شد. از جمله شواهد این مدعا بازداشت سه روزه وی از نوزدهم بهمن سال ۱۳۵۷ تا شامگاه پیروزی انقلاب اسلامی (بیست و دوم بهمن) به اتهام تحریک جوانان و سربازان به شورش و آشوب در پادگان به شمار میرود؛ البته مدتی پیش از این نیز ضد اطلاعات از قرار دادن جنگافزار در اختیار وی خودداری کرد و اعلام کرد که از واگذاری مشاغل حساس به وی ممانعت شود.
همکاری شهید صیاد شیرازی با آیتالله خادمی و همچنین آیتالله طاهری در راستای اهداف انقلاب اسلامی در تاریخ به ثبت رسیده است.
** تشکیل قرارگاه عملیاتی غرب کشور و ختم غائله کردستان
شهید صیاد شیرازی پس از پیروزی انقلاب اسلامی تا مهر سال ۱۳۵۸ در اصفهان حضور داشت. از جمله فعالیتهای انقلابی وی در این مدت تشکیل گروه ۳۰ نفره برای حفظ و حراست پادگان ارتش به شمار میرود. سقوط پادگان مهاباد و به شهادت رسیدن تعدادی از پاسداران در ۲۳ مهر سال ۱۳۵۸ در حوالی سردشت منجر به معطوف شدن نگاه صیاد شیرازی به کردستان شد. برابر مدارک موجود تعداد کل نیروهای مردمی ٦٢ نفر بود که به تله نیروی ٢ هزار نفری ضدانقلاب افتاده بودند. نیروهای بااخلاص با تمام وجود مقابل ضدانقلاب ایستادند و با رشادت جنگیدند و هرگز تسلیم نشدند. پس از دو تا سه ساعت جنگ تمامعیار و شهادت ٥٢ تن از نیروها، سه نفر اسیر و هفت نفر با وجود به پایان رسیدن مهمات خود از مهلکه جان سالم به در بردند. پس از مخابره این خبر تأثربار به تهران، قرار بود گروهی از جانب دولت به نمایندگی شهید مصطفی چمران به منطقه اعزام شود تا وقایع و شرایط را از نزدیک رصد کنند و چاره بیاندیشند.
از طرف مسئولان استان اصفهان سروان صیاد شیرازی و برادر رحیم صفوی از اصفهان به تهران آمدند و خود را به عنوان داوطلب اعزام به شهید چمران معرفی کردند و با اجازه وی سوار بر بالگرد شدند و بهسوی سردشت رهسپار شدند.
بدینترتیب مقدمات ورود صیاد شیرازی در تحولات تاریخی کردستان رقم خورد. با حضور در چند مأموریت، خیلی زود توانمندی خود را نشان داد. با تلالشهای صیاد شیرازی، قرارگاه عملیاتی غرب در کرمانشاه در زمستان سال ۱۳۵۸ تشکیل شد و با فرماندهی وی شروع به کار کرد. حضور صیاد شیرازی در کردستان و موفقیت وی، توجهها را بیش از پیش معطوف وی کرد. یگانهای اصلی تحت امر این قرارگاه تشکیل شده بود؛ لشکر ۸۱ زرهی کرمانشاه، لشکر ۱۶ زرهی قزوین، لشکر ۶۴ پیاده ارومیه، لشکر ۲۸ کردستان و تیپ ۲۳ نیروی مخصوص و تعدادی از نیروهای سپاه پاسداران.
اولین عملیات موفق این قرارگاه آزادسازی مریوان و پاکسازی کلیه محورهای مواصلاتی آن بهشمار میرود. با پشتیبانی ارتش و سپاه، سنندج را آزاد میکنند. این عملیات در کردستان موجب میشود تا با ۲ درجه ترفیع صیاد شیرازی، وی با درجه سرهنگی به فرماندهی عملیات غرب منصوب شود.
** عزل توسط بنیصدر
سالهای اول پیروزی انقلاب اسلامی با اختلافات سیاسی مواجه شد. از جمله این اختلافات سیاسی میتوان به اختلافات شهید بهشتی و روحانیت از یک سو، با بنیصدر از سوی دیگر نام برد. با کشیده شدن این اختلافات به میان مردم، قرارگاه عملیاتی غرب با هدف متوجه ساختن مسئولین به مسایل کردستان اعلامیهای صادر کرد و خواستار وحدت و یکپارچگی مسئولین و حمایت از مبارزات در کردستان شد.
تصور بنیصدر بر این بود که قرارگاه عملیاتی غرب دارای حمایت خاص از شهید بهشتی است و این بدبینی در نهایت منجر به عزل صیاد شیرازی از فرماندهی قرارگاه عملیاتی غرب و جایگزینی سرهنگ معدوم عطاریان به جای صیاد شیرازی شد. پس از آن که به دلیل مخالفتهایش با بنیصدر، درجات وی لغو و با درجه سرگردی از مسؤولیت عملیات غرب کشور بر کنار شد، با دعوت شهید کلاهدوز، در سپاه پاسداران مشغول به خدمت شد و تا زمان برکناری بنیصدر، به مدت چهار ماه در معاونت طرح و عملیات سپاه انجام وظیفه کرد.
** بازگشت به ارتش و راهاندازی قرارگاه حمزه سیدالشهداء (ع)
پس از برکناری بنیصدر از ریاست جمهوری، با حضور شهید محمدعلی رجایی در رأس دولت، صیاد شیرازی بار دیگر با دریافت ۲ درجه، به ارتش بازگشت و برای پایان دادن به ناهماهنگی ارتش و سپاه، قرارگاه مشترک عملیاتی سپاه و ارتش تحت عنوان قرارگاه حمزه سیدالشهداء را راهاندازی کرد.
سرهنگ صیاد شیرازی با تأسیس قرارگاه حمزه سیدالشهداء لشکرهای ۶۴ ارومیه و ۲۸ کردستان و تیپهای ۲۳ نیروی ویژه هوابرد و تیپ ۳۰ گرگان، شهرهای بوکان و اشنویه را آزاد کرد و امنیت مناسبی در شمال غرب کشور برقرار شد.
** فرماندهی نیروی زمینی ارتش
پنجم مهر سال ۱۳۶۰ یعنی تقریباً یکسال پس از آغاز تجاوز عراق، عملیات آفندی بزرگ ارتش جمهوری اسلامی ایران بهنام «ثامنالائمه (ع)» اجرایی شد. در عملیاتی که به شیوه کلاسیک طراحی شده بود، در مدت ۲ روز انهدام کامل لشکر ۳ زرهی عراق در شرق کارون رقم خورد تا حصر آبادان شکسته شود. با موفقیت در این عملیات شوق دیدار با امام خمینی (ره) در دل فرماندهان بیشتر شد.
شهید سرتیپ فلاحی جانشین و سرپرست ستاد مشترک ارتش، شهید سرهنگ جواد فکوری فرمانده نیروی هوایی، شهید سرهنگ «موسی نامجوی» وزیر دفاع، شهید سرگرد «یوسف کلاهدوز» قائم مقام عملیاتی سپاه پاسداران و شهید محمد جهانآرا فرمانده سپاه خرمشهر، مسافران هواپیمای C ۱۳۰ بودند و از خوزستان به تهران باز میگشتند که در اثر سانحه سقوط هواپیما به شهادت رسیدند؛ لذا بعد از به شهادت رسیدن شهید فلاحی - در سانحه هواپیمای C ۱۳۰ در کهریزک- به پیشنهاد شورای عالی دفاع از سوی امام خمینی (ره)، سرهنگ توپخانه علی صیاد شیرازی به فرماندهی نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران منصوب شد.
پس از انتصاب شهید صیاد شیرازی، تغییرات وسیعی در لایههای بالای فرماندهی ارتش بهوجود آمد. مرحوم «سرتیپ ظهیرنژاد» فرمانده وقت نیروی زمینی به ریاست ستاد مشترک منصوب شد. حالا دیگر نوبت جبهه جنوب بود که شاهد حضور تأثیرگذار صیاد شیرازی باشد. شرایط جبهه جنوب رضایتبخش نبود. در آن زمان حدود یکسال از محاصره آبادان سپری شده بود و فرایند مقاومت رو به کاهش بود. بعثیها در شرق کارون حضور داشتند و در پی استحکام موقعیت بودند. صیاد شیرازی در مسئولیت جدید، فرماندهی نیروهای ارتش اسلام در عملیاتهای موفق طریقالقدس، فتحالمبین و بیتالمقدس را بر عهده داشت.
صیاد شیرازی با توجه به تجربیات کسبشده در کردستان و قرارگاه عملیاتی غرب و آزادسازی اشنویه و بوکان و استقرار امنیت در مناطق ناامن شمال غرب کشور، تشکیل «قرارگاه مشترک ارتش و سپاه» در اهواز را پیگیری کرد و بر اساس تدابیر کلی و طرحهای ابلاغی مبنیبر اجرای عملیات در خوزستان بررسیهای مقدماتی را آغاز کرد.
عملیاتهای طریقالقدس، فتحالمبین و بیتالمقدس با تدابیر شهید صیاد شیرازی اقتدار رزمندگان ارتش اسلام را از بستان، تا خرمشهر به رخ دشمنان کشاند. صیاد شیرازی در عملیات بیتالمقدس فرماندهی قرارگاه کربلا را برعهده داشت.
وی در مورد پیروزی عملیات بیتالمقدس گفته است: «سوم خرداد سال ۱۳۶۱ یادآور تجلی اراده و غرور ملتی مسلمان و آزاده در آزادسازی خونینشهر است، شهری که مردم اسارت آن را ۵۷۸ روز بیشتر نتوانستند تحمل کنند و سرانجام طی حماسهای خونین و به یادماندنی توانستند این شهر را به آغوش وطن اسلامی بازگردانده و پرچم جمهوری اسلامی را بر فراز مسجد جامع شهر برافراشته کنند».
** روایتی از شکست در علمیات بدر
پس از آزادسازی خرمشهر، عراق به جنگ روانی پرداخت. انتشار اخبار جعلی در رسانههای عراقی مبنی بر آتشبس، ممکن بود منجر به کاهش اراده رزم نیروهای خودی شود؛ لذا شهید صیاد شیرازی و عملیاتهای بدر و خیبر شاهدی بر صدق تدابیر و پیشبینی وی بود. در عملیات خیبر جسارت بعثیها تا آنجا رسیده بود که با هواپیماهای خود بر سر رزمندگان ایرانی چوب و الوار ریختند. در واقع عملیات خیبر فرصتی استثنایی برای فتح بود که از دست رفت. ناموفق بودن عملیات بدر منجر به بروز کنشهای عصبی در فرماندهان شده بود.
صیاد شیرازی در خصوص این عملیات گفته است: «شرایط بسیار سختی بود. خطر این میرفت که ۲۰ هزار اسیر بدهیم. یگانها یکی پشت دیگری منهدم میشد. فرماندهای دیدم که با انهدام نیروهایش، لحظه به لحظه لاغرتر و موهایش سفید میشد».
نامه صیاد شیرازی به جانشین خود و تبیین موجودیت ارتش در جبهههای نبرد پس از عملیات بدر و در اوایل سال ۱۳۶۴ با تصویب شورای عالی دفاع، سازمان ارتش و سپاه جدا شد و مقرر شد، هر یک از این دو سازمان نظامی، عملیات مستقل انجام دهند. صیاد شیرازی در فاصله بین عملیات «والفجر ۸» و «والفجر ۹» نامهای با موضوع یادآوری تذکراتی مهم به جانشین خود مینویسد و در آن عنوان میکند که «موجودیت ارتش و آبرو و حیثیت ارتشیان در گرو میزان مجاهدتی است که هماکنون در جبهههای نبرد به انجام میرسد. ما همگی در ادامه راه شهدا و جانبازان ایثارگر خود تکلیف سنگینی بر دوش داریم». وی در این نامه «والفجر ۸» را فتحالمبین دیگر دانسته که به یاری پرودگار بایستی بیتالمقدس دیگر را پشت سر داشته باشد.
** نمایندگی امام خمینی (ره) در شورای عالی دفاع
تحولات رخ داده در جبهه جنگ و تصور انجام خدمترسانی بهتر توسط سایر افراد منجر به جدایی ظاهری صیاد شیرازی از نزاجا شد. پس از پنج سال تلاش صیاد در نزاجا، وی در تیر سال ۱۳۶۵ از سمت فرماندهی نیروی زمینی ارتش استعفا داده و بلافاصله با پیشنهاد رئیسجهمور وقت، آیتالله العظمی خامنهای و پذیرش امام خمینی (ره) در ۲۳ تیر سال ۱۳۶۵ به سمت نمایندگی حضرت امام (ره) در شورای عالی دفاع منصوب شد.
** نقش شهید صیاد شیرازی در عملیات مرصاد
هنگامی که منافقین طی عملیات «فروغ جاویدان» به خاک جمهوری اسلامی ایران تجاوز کردند، امیر سپهبد شهید «علی صیاد شیرازی» مسئولیت فرماندهی نداشت بلکه تنها بهعنوان نماینده حضرت امام خمینی (ره) در «شورای عالی دفاع» انجام وظیفه میکرد؛ اما وقتی از این شهید والامقام برای انجام عملیات در جهت مقابله با منافقین درخواست کمک میشود، وی بلافاصله این درخواست را اجابت میکند و در کوتاهترین زمان ممکن خود را به کرمانشاه میرساند و عملیات «مرصاد» را فرماندهی کرده و بهوسیله هوانیروز تنگه «چهارزبر» را به جهنمی برای منافقین تبدیل میکند.
** ارتقاء درجه
شهید صیاد شیرازی ۱۸ اردیبهشت سال ۱۳۶۶ به همراه تعداد دیگری از فرماندهان ارتش با پیشنهاد رئیس شورای عالی دفاع و موافقت امام خمینی (ره) به درجه سرتیپی ارتقاء یافت. شهید صیاد شیرازی همچنین پنج روز قبل از شهادتش؛ یعنی ۱۶ فروردین سال ۱۳۷۸ همزمان با عید غدیر خم، با موافقت حضرت امام خامنهای فرمانده معظم کل قوا به درجه سرلشکری ارتقاء پیدا کرده بود.
** جانبازی
شهید صیاد شیرازی در طول هشت سال دفاع مقدس، بارها زخمی شد و ۲۲ ترکش در بدن داشت.
** مسئولیتها پس از دوران دفاع مقدس
شهید صیاد شیرازی در مهر سال ۱۳۶۸، بنا به درخواست رئیس ستاد کل نیروهای مسلح و با موافقت و حکم فرماندهی معظم کل قوا، به سمت معاونت بازرسی ستاد کل نیروهای مسلح منصوب شد. وی همچنین شهریور سال ۱۳۷۲ به سمت جانشین رئیس ستاد کل نیروهای مسلح منصوب شد.
** شهادت
صیاد شیرازی بیست و یکم فروردین سال ۱۳۷۸ در مقابل درب منزل مسکونی خود در تهران مورد هدف عناصر ضدانقلاب که در پوشش رفتگر درآمده بودند، قرار گرفت و این جانباز سرافراز به دیدار معبود شتافت و به فیض شهادت رسید.
به گفته شاهدان، مرد تروریست در حوالی خانه شهید به کمین نشسته بود و سرلشکر را هنگام خروج از خانه زیر نظر داشت. تروریست منافق هنگامی که صیاد شیرازی سوار خودرو تویوتای سفید رنگ خود شد، با نامهای که در دست داشت و با عنوان کردن این مسئله که مشکلی دارم، به خودروی ایشان نزدیک شد. شهید صیاد شیرازی وقتی متوجه آن مرد رفتگرنما شد، منتظر ماند تا او خواستهاش را بیان کند و مرد مهاجم پاکت نامهای را به دست سرلشکر صیاد شیرازی داد تا آن را بخواند.
سرلشکر در حال باز کردن پاکت بود که ناگهان مرد ناشناس با سلاح خودکاری که پنهان کرده بود، وی را هدف چند گلوله از ناحیه سر، سینه و شکم قرار داد و سپس بهطرف خودروی پیکان که در فاصله چند متری منزل سرلشکر صیاد شیرازی توقف کرده بود، دوید و بهکمک همدست خود از محل گریخت.
** پذیرش مسئولیت ترور صیاد شیرازی توسط منافقین
پس از ترور شهید صیاد شیرازی یک سخنگوی گروهک تروریستی منافقین در تماس با خبرگزاری فرانسه در نیکوزیا، مسئولیت این جنایت را بر عهده گرفت.
** تشییع پیکر شهید صیاد شیرازی
مراسم تشییع پیکر مطهر امیر سپهبد شهید علی صیاد شیرازی، با حضور رهبر معظم انقلاب اسلامی و عموم مردم برگزار و پیکر مطهر وی در گلزار شهدای بهشتزهرا (س) تهران خاکسپاری شد. حضرت آیتالله خامنهای در این مراسم، بر تابوت شهید صیاد شیرازی بوسه زدند.
انتهای پیام/ 1128887